تقابل داستان واقعی «پوست» با لحن افسانه‌ای فیلم | پایگاه خبری صبا
امروز ۱۰ فروردین ۱۴۰۳ ساعت ۲۰:۰۸
نقد آثار سی و هشتمین جشنواره ملی فیلم فجر؛

تقابل داستان واقعی «پوست» با لحن افسانه‌ای فیلم

جعفر گودرزی در یادداشتی بر فیلم «پوست» ساخته براداران ارک، داستان واقعی این فیلم را با شیوه بیان و لحن افسانه ای آن در تقابل ذکر کرده است.

به گزارش خبرنگار سینمایی خبرگزاری صبا، جعفر گودرزی منتقد سینما در یادداشتی به نقد و بررسی فیلم «پوست» اولین فیلم بلند برادران ارک پرداخته است.

گودرزی نوشته است: «پوست اولین فیلم بلند سینمایی برادران ارک است که در گام اول فعالیت شان در حد و اندازه های درست و قابل قبول ظاهر شده اند. فیلم روایتگر یکی از افسانه های محلی آذربایجان است و به جن و طلسم و جادو می پردازد و به زبان ترکی است و زیر نویس فارسی.

سینمای ایران در زمینه پرداختن به چنین موضوىعاتی همیشه فقیر بوده و نتوانسته در این مسیر عرض اندام کند و حال که برادران ارک چنین جسارتی به خرج داده اند و سراغ موضوعی رفته اند که هزار اما و اگر و شاید و…درباره اش وجود دارد ، باید برایشان احترام قائل شد و دست مریزاد گفت.

فیلم قصه مردی به نام آراز است که عاشق دختری مسیحی به نام مارال است،اما برای وصال این عشق موانعی سخت بر سر راه است. دلیل اصلی به ثمر نرسیدن این عشق جادو و طلسمی است که انجام گرفته و آراز باید دل شیر داشته باشد تا آهوی خود را صید کند. قصه فیلم را عاشیقلار پیرمرد نوازنده محلی، در قهوه خانه روایت می کند.با شعر و قصه ای که از آراز و مارال می گوید ما به متن ماجراها وارد می شویم. اما وقتی با فیلمنامه همراه می شویم حفره ها سر باز می کند. شخصیت ها به جز آراز، بقیه معلق،گنگ و نامفهومند. سید کیست؟ جایگاهش در این مثلث عشقی کجاست؟ او که قربانی یک عشق می شود کنش و واکنشش چیست و چرا این قدر زود از معرکه و سیر قصه حذف می شود؟ گویا فیلمنامه نویس حرفی درباره او نداشته و زود خودش را از شر این کاراکتر خلاص می کند.

مارال هم که حضور فیزیکی دارد ، دردی از قصه دوا نمی کند و کشش و تعلیق و جذابیتی را با خود به همراه نمی آورد. به راستی چرا مارال به اندازه آراز حس و حال و انگیزه عشق در وجودش متبلور نشده است؟ علل و دلیل مخالفت های مادر آراز برای وصال این عشق چیست؟ چه اتفاقی افتاده و یا خواهد افتاد که این قدر محکم و قاطعانه سد راه این عشق می شود؟ انگیزه اش چیست؟
ابراهیم اما به آراز نشان می دهد جایی که یک مرد واقعی وجود داشته باشد، عشق به یک نامرد واگذار نمی شود و باید از خود مایه گذاشت تا به عشق رسید. عشق واقعی از سحر و جادو و طلسم قوی تر است.

فیلمساز از نماد شیر به عنوان یاور و یاری رسان استفاده و بهره دراماتیک نمی برد و این عامل مهم و ارزنده کارکردی در قصه پیدا نمی کند و در نهایت فقط یک پوستین است بدون هیچ پرداخت زیبایی شناسانه ای. برای فیلم زحمت زیادی کشیده شده اما داستان واقعی و امروزی فیلم با شیوه بیان و لحن افسانه ای آن در تقابل و منافات است و برای مخاطب هم قابل هضم نیست.

بازی بازیگران بومی و محلی در فیلم قابل تقدیر است. همه شان جلوی دوربین زندگی می کنند. البته از تاثیر انتخاب درست لوکیشن ها و موسیقی و تدوین هم نباید غافل شد.»

انتهای پیام/

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است