رهبر قنبری کارگردان سینمای کودک و نوجوان در خصوص دیده شدن فیلمش در جشنواره گفت:راستش برای هرکسی دیده شدن و جایزه گرفتن جذاب است، مخصوصا بخش هدیه نقدیاش! اگر بدهند بدم نمیآید
شما “مثل یک پدر” را برای شبکه اول سیما ساختید و قرار است این فیلم در سینمای شهر چالوس نمایش داده شود. کمی درباره فیلم بگویید؟
«مثل یک پدر» درباره موضوع قیام مردم شهر ورامین در سال ۱۳۴۲ است. زمانی که امام خمینی درباره کاپیتولاسیون صحبت کردند و فتوا دادند به کشورهایی چون کویت و عراق تبعید شدند. مردم در شهرهایی چون تهران، کرج، تبریز و ورامین دست به اعتراض زدند که قیام مردم ورامین بسیار سخت بود. مثلا در تهران ۱۵ نفر کشته شدند اما در ورامین ۵۰ تا ۶۰ نفر کشته شدند. ماجرای فیلم برمیگردد به اولین فتوای امام خمینی علیه رژیم پهلوی. دوستان در شبکه یک سیما این موضوع را دست من سپرند و بعد از خواندن و تحقیق درباره این موضوع، به این نتیجه رسیدم که باید تغییراتی در فیلمنامه ایجاد کنم تا بشود بر رویش کار کرد
این تغییرات چه بود؟
مثلا در فیلمنامه همه به امام میگفتند امام خمینی! کسی در آن زمان اینگونه ایشان را خطاب نمیکرد و به آقای خمینی معروف بود یا اینکه شعارهایی در جریان قیامها نوشته شده بود که کاملا امروزی بود. مثال زیاد است اما آنچه میتوانم در کلیت بگویم این است که نویسندگانش تحت تاثیر شرایط و جو بعد از انقلاب فیلمنامه را نوشته بودند. من این حجم از اغراق را در فیلمنامه کم کردم تا واقعیتر به نظر برسد. همه چیزهای فیلمنامه از زندگی امام خمینی بگیرید تا تاریخ ساواک و پلیس و امنیتش همه جوزده انقلاب بودند. من این جو زدگی را برداشتم و سعی کردم این اندازه تحریف را از فیلمنامه دور کنم.
به نکته جالبی اشاره کردید. خیلی از فیلمهای تاریخی را که میبینم چنان اغراقی در آنها دیده میشود که اصل ماجرا هم باورپذیر نیست.
یک موضوعی در هنر وجود دارد که وقتی میخواهد به تاریخ بپردازد، تاریخ را به صرف تاریخی بودنش نمیسازد. در آثار هنری تاریخ، بخشی از مناسبات است که بهعنوان نیاز مردم عنوان میشود. باید به تاریخی دست ببریم و تعریفش کنیم که در چرخه خودش کامل شده باشد و با ابزار هنر بتوانیم ارائههای درست اجتماعی، فکری، دینی را بیرون بکشیم و بدهیم دست مخاطب! وقتی تو درباره مثلا یک حکومت دیکتانور که در چرخه خودش تکمیل شده، داستانی را بیرون میکشی احیانا داری تذکر میدهی که ای دوستان و سیاسیون محترم، هرکس دیکتاتور باشد این است سرنوشتش و چه و چه... ما تاریخ را برای تاریخ که نمیسازیم تا ثبت بشو میسازیم تا چراغ و سرمشق مردم حال باشد. در بسیاری از فیلمها و سریالهای ساخته شده اخیر یک بخشی از تاریخ را بیان میکنند که ربطی به حال و روز مردم ندارد.
یک روایت کوچکی را تعریف میکند که بیش از اینکه دغدغه مردم باشد، در خوشبینانهترین حالتش حرف دل کارگردان و سازندهاش است و تاثیری بر مردم ندارد. به همین خاطر است که مردم از آن استقبال هم نمیکنند و سراغش هم نمیروند. مثلا زمانیکه قرار است از فرقهگرایی تند بگوییم میگوییم چیزی را پیدا میکنیم که بشود از آن به مردمی که اینگونه فکر میکنند آینه عبرت نشان داد. در آن طعنه و کنایه هم میزنیم. اصلا بد نیست. یک اثر هنری در ذات خودش باید اینطور عمل کند. اینکه ما فیلمی بسازیم و نگران این باشیم که نکند به کسی بر بخورد که نشد فیلم! یک محصول خنثی به چه درد میخورد؟ یک فیلم میتواند خوشایند یا بدآیند باشد.
حالا بعضی از نویسندگان بیسواد، سیاستزده و زیر دست قدرت حاکم، برای خوشایند مدیرانشان یک چیزی شنیدهاند که به صرف تاریخ نباید ساخت و وقتی میخواهند دراماتیزهاش کنند در آن تحریف ایجاد میکنند. اگر بخواهیم فیلمی بسازیم که همه خوششان بیاید و اگر مردم هم با آن ارتباط برقرار نکردند مهم نباشد ما فرقی با بوقچی و تبلیغچی نداریم! بهتر است برویم در استادیوم فوتبال و بوق بزنیم. یک هنرمند باید وجدان آگاه و بیدار داشته باشد.
بعضی از فیلمها تاریخهای چرک را به ما نشان میدهد. مردم این تاریخها را دوست دارند و ربطی هم بهشان ندارد. اینکه تاریخ طالبان یا داعش ساخته شود چه اهمیتی دارد. درست است که به نوعی با تاریخمان گره خورده اما نشان دادن این تاریخ چرک که مثل غده است و نفرت را در وجودمان بیدار میکند مردم را آزار میدهد. مردم از آن فراریاند و دوستشان ندارند. بیشتر کارهای تاریخی که این روزهای ساخته میشود تاریخ دلگشای شخصی است. مثلا زندگی یک روحانی را نشان میدهد که مردم اصلا او را نمیشناسند و کارکردش در حد نگارش زندگینامه رهبر قنبری است که به درد عمهام هم نمیخورد! بهنظرم یا از روی بیسوادی است یا تظاهر!
فیلمتان فردا نمایش داده میشود. چرا در این جشنواره شرکت کردید؟
حضور من در این جشنواره جالب است. چهار روز پیش یک خبرنگار مثل شما به من زنگ زد و گفت شما چرا فیلمتان را در جشنواره شرکت دادید؟ من گفتم اصلا خبر ندارم که «مثل یک پدر» در جشنواره است.
پس اگر فیلمتان در جشنواره موفق ظاهر نشود خیلی ناراحت نمیشوید؟
راستش برای هرکسی دیده شدن و جایزه گرفتن جذاب است، مخصوصا بخش هدیه نقدیاش! اگر بدهند بدم نمیآید و اگر بخش مالیاش را بیشتر کنند بیشتر ممنونشان میشوم. اگر به همکارانم هم جایزه بدهند حتما حقشان بوده!
در کرمان مشغول چه کاری هستید؟
الان در کرمان روی مستندی کار میکنم به نام «بر پرند خیال» درباره معدن مس و اینکه مس چه تاثیری در صنعت دارد. این مستند برای مرکز گسترش ساخته میشود و حدود ۱۵ روز دیگر فیلمبرداریاش تمام میشود.
انتهای مطلب/
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است