نگاهی به موسیقی”در دنیای تو ساعت چند است؟” | پایگاه خبری صبا
امروز ۳۱ فروردین ۱۴۰۳ ساعت ۰۷:۰۲

نگاهی به موسیقی”در دنیای تو ساعت چند است؟”

موسیقی فیلم «در دنیای تو ساعت چند است؟» ساخته کریستف رضاعی آهنگساز ایرانی‌فرانسوی، از جنبه‌های مختلف قابل‌بررسی است و بدون تردید می‌توان از آن به‌عنوان یک پدیده در حیطه موسیقی آثار تصویری در سال‌های اخیر نام برد.

موسیقی فیلم «در دنیای تو ساعت چند است؟» ساخته کریستف رضاعی آهنگساز ایرانی‌فرانسوی، از جنبه‌های مختلف قابل‌بررسی است و بدون تردید می‌توان از آن به‌عنوان یک پدیده در حیطه موسیقی آثار تصویری در سال‌های اخیر نام برد، اما آنچه در ادامه مورد بحث ما قرار می‌گیرد عوامل موفقیت قطعات موسیقی این فیلم در میان کسانی ا‌ست که آن را در جشنواره و اکران عمومی دیده‌اند و نکته جالب درباره توفیق موسیقی متن، این است که همزمان با اکران فیلم «در دنیای تو ساعت چند است؟» و بسیار سریع‌تر از آنچه انتظار می‌رفت تک‌آهنگ «کی‌سه» در میان مردم دست‌به‌دست شده و تبدیل به یک قطعه فراگیر (هیت) شد. این‌که قرار است آلبوم مجموعه موسیقی‌های متن این فیلم را موسسه «میم» که مدیریتش به‌عهده شخص کریستف رضاعی است منتشر کند، اتفاق مبارکی است، چراکه استقبال از چنین آلبوم‌هایی می‌تواند بر کیفیت موسیقی سینمای ایران تاثیر مطلوب بگذارد؛ زیرا از یک‌سو موسسات تهیه موسیقی پیگیر نشر موسیقی‌های با ارزش سینما می‌شوند و از سوی دیگر تهیه‌کنندگان برای بهره مالی خودشان هم که شده سعی می‌کنند در تولید موسیقی فیلم‌هایشان از عوامل حرفه‌ای و خلاق استفاده کنند.

استفاده از شعر «فولک»

در مواجهه با آهنگ «کی‌سه» اولین نکته بارز استفاده از شعر محلی (فولکلور) و ترکیب و کنتراست تاثیرگذاری است که این شعر با فضای ملودیک قطعه ایجاد کرده است. زنده‌یاد جهانگیر صدری‌پور این ترانه را به زبان گیلکی سروده و ملودی را هم خودش برای این شعر انتخاب کرده است. کریستف رضاعی درباره انتخاب این ملودی‌ها می‌گوید: «این‌ها سه ملودی بین‌المللی هستند که اشعار گیلکی روی آن‌ها سوار شده، البته این ملودی‌ها بسیار تاثیرگذارند و سال‌هاست در ناخودآگاه هر ملیتی وجود دارد و اغلب آن‌ها را شنیده‌اند. جهانگیر صدری‌پور، شاعر این قطعات مردی اهل سیاست و درعین‌حال شاعر بوده. او این ملودی‌ها را بسیار دوست داشته و چون می‌خواسته مردم هم با آن‌ها آشنا شوند، اشعار گیلکی روی آن‌ها گذاشته است.»

برای درک بهتر این موضوع لازم است متن کامل این ترانه به زبان گیلکی و ترجمه‌اش به زبان محاوره فارسی امروز را بخوانیم تا موضوع روشن‌تر شود و نیاز به هیچ توضیح اضافه‌ای درباره ترانه و یکدستی و خلوصش نباشد:

ترانه: «اون کی فاده تی دیما رنگ اومید و بیما /خوانه تی فند و لیما کی‌سه؟ کی‌سه؟ کی‌سه؟/ اون کی دهه تی جانا، مستی بهارانا/ لسی خومارانا، کی‌سه؟ کی‌سه؟ کی‌سه؟/ ههی تو نگو هیس، گل کی‌ست؟ راز چی‌ست؟/ گیرم بزنی تامه دانمه، خوانمه/ اون کی فاده تی دیما، رنگ اومید و بیما / خوانه تی فند و لیما/ کیسه؟ کیسه؟ کیسه؟ / اون کی دهه تی جانا، مستی بهارانا/ لسی خومارانا، کیسه؟ کیسه؟ کیسه؟»

ترجمه: اون‌که به گونه‌های تو رنگ بیم و امید می‌ده/ فوت‌وفن تو رو می‌خونه کیه؟ کیه؟ کیه؟/ اون کسی که مستی بهاری رو/ بی‌حسی خماری رو به جان تو می‌ده، کیه؟ کیه؟ کیه؟ هی تو نگو! هیس، گل کیه؟ راز چیه؟/ حتی اگه مخفی کنی، می‌دونم و می‌خونم و الخ.‌.‌.

انتخاب ملودی «کالت»

در سال ۱۹۴۷ خواننده‌ای کوبایی به نام اوسوالدو فارِس ترانه‌ای نوشت و براساس یک ملودی فولکلور اسپانیایی (لاتین) قطعه‌ای با ترجیع‌بندQuizas,Quizas,Quizas اجرا کرد  این قطعه که در بیشتر رادیوهای لاتین‌زبان آن زمان پخش می‌شد، به دلیل استقبال از سوی بیشتر رادیوهای اروپایی و آمریکایی غیرلاتین و با توجه به فناوری آن زمان تبدیل به یک قطعه اصطلاحا «کالت» شد و مورد بازخوانی در زبان‌های مختلف قرار گرفت. شاید آن زمان که خواننده کوبایی در استودیو مشغول ضبط این قطعه بود، هرگز فکرش را هم نمی‌کرد چند سال بعد در کشور ایران به یکی از زبان‌های محلی ایران یعنی گیلکی، ترانه‌ای بر روی این آهنگ نوشته شود و یک نفر این ترانه را در رادیو گیلان اجرا کند و سپس سال‌ها بعد یک کارگردان فیلم‌اولی که سن و سالی دارد این قطعه را سال‌ها قبل از رادیو گیلان شنیده باشد و به آهنگساز دورگه ایرانی‌فرانسوی فیلمش پیشنهاد دهد تا موسیقی فیلمش را بر‌اساس واریاسیون‌هایی از همین قطعه بسازد و موسیقی این فیلم آن‌چنان موردتوجه قرار بگیرد که آهنگساز آن را به‌طور مستقل روانه بازار موسیقی کند.

تطابق همه‌چیز

اگرچه با توجه به «کالت» بودن ملودی‌ها و خصوصیت شخصیت اصلی این فیلم یعنی گلی (با بازی لیلا حاتمی) که پس از سال‌ها زندگی در فرانسه به گیلان برگشته است و همچنین درون‌مایه عاشقانه‌ای که فیلم صفی یزدانیان دارد و منطبق شدن همه این‌ها بر روی هم، برای یافتن دلایل موفقیت موسیقی این فیلم، نیاز نیست چندان سختی بکشیم اما مداقه بیشتر، نکات ظریف‌تری را هم دستگیرمان می‌کند؛ ازجمله اینکه کارگردان با هوشمندی با روایت فیلم که عشق پایدار یک پسر گیلانی به دختری که سال‌ها قبل به فرانسه رفته و حالا بازگشته، آهنگسازی ایرانی‌فرانسوی برمی‌گزیند و درباره. ترانه هم تلفیقی از موسیقی لاتین و ترانه گیلکی است و همه این‌ها، مجموعه‌ای از دوگانه‌ها را در این فیلم شکل می‌دهند. تقابل‌هایی که به تعامل منجر می‌شوند و ایده مرکزی و محوری کلیت فیلم را که همانا از دوگانگی به پیوستگی رسیدن بوده است، می‌توان در هرکدام از اعضای ارگانیک آن همچون موسیقی متنش جست‌وجو کرد و درنهایت همه این تطابق‌ها می‌توانند عامل موفقیت و ماندگاری موسیقی فیلم «در دنیای تو ساعت چند است؟» باشد تا پرسش اصلی‌مان را رو به شنوندگان آلبوم مطرح کنیم که: «چه کسی می‌داند در دنیای کریستف رضاعی ساعت چند است؟”

سهند آدم‌عارف
 

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است