شکوفایی اقتصاد هنر تجسمی ایران وامدار غربی‌هاست | پایگاه خبری صبا
امروز ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳ ساعت ۲۳:۰۲
  • کد خبر: 64237
  • گروه : هنر
  • تاریخ انتشار: ۰۳ شهریور ۱۳۹۴ ساعت: 13:43
  • نسخه چاپی

شکوفایی اقتصاد هنر تجسمی ایران وامدار غربی‌هاست

فریال سلحشور، مدیر گالری دی، معتقد است نقش غربی‌ها در شکوفایی اقتصاد هنر تجسمی ایران غیرقابل‌انکار است از زمانی که غربی‌ها نگاهشان معطوف به هنرهای تجسمی ایران شد، خود ما هم متوجه داشته‌هایمان شدیم و برای رسیدن به‌جایگاه واقعی هنرهای تجسمی‌مان در عرصه بین‌المللی تلاش کردیم.

 



بسیاری معتقدند اقتصاد هنر در ایران هنوز به مرحله رشد و شکوفایی نرسیده است؛ نظر شما چیست؟
اتفاقاً نظرم برخلاف این گروه است و معتقدم اقتصاد هنر در ایران به این مرحله رسیده است. پس ‌از آن‌که هنرهای تجسمی ایران توانست در عرصه بین‌المللی خوب معرفی شود و جای خود را در عرصه بین‌المللی باز کند، به‌تبع آن اقتصاد هنرهای تجسمی ایران به مرحله شکوفایی رسید. هرچند که خیلی دیر این اتفاق افتاد، اما بالاخره تأثیر آن را هم در عرصه ملی و بین‌المللی شاهد هستیم. برگزاری حراج تهران نیز سهم بسزایی در این امر داشته و توانسته نگاه مردم را تا حدودی نسبت به هنرهای تجسمی تغییر بدهد تا به بعد اقتصادی آن نیز توجه شود. من خیلی خوشحالم که با شکوفایی اقتصاد هنرهای تجسمی بالاخره هنرمندان پیشکسوت توانسته‌اند به بخشی از حق خود برسند و به‌تبع آن شرایطی برای هنرمندان جوان نیز فراهم شده که بتوانند آثارشان را در کنار هنرمندان پیشکسوت ارائه کنند و مورد ارزیابی قرار گیرند. بدون اغراق باید بگویم که نقش غربی‌ها در شکوفایی اقتصاد هنر تجسمی ایران غیرقابل‌انکار است. از زمانی که غربی‌ها نگاهشان معطوف به هنرهای تجسمی ایران شد، خود ما هم متوجه داشته‌هایمان شدیم و برای رسیدن به‌جایگاه واقعی هنرهای تجسمی‌مان در عرصه بین‌المللی تلاش کردیم.


شکوفایی اقتصاد هنر چه تأثیری بر فضای هنری ما می‌گذارد؟
به‌نظر من روندی که در شکوفایی اقتصاد هنر ایران آغاز شده؛ باید همچنان ادامه پیدا کند و هر رویدادی به‌تبع آن اثرات مثبت و منفی‌ای در پی خواهد داشت. اتفاق خوب آن این بود هنرمندان تجسمی ایران تا پیش از شکوفایی اقتصاد هنر مجبور بودند که هزینه‌های خود را از راه‌های دیگری تأمین کنند و درواقع آثار هنری‌شان برای آن‌ها درآمد آن‌چنانی در پی نداشت. بیشتر هنرمندان تجسمی برای تأمین هزینه‌های خود مجبور بودند که کارمند اداره خاصی باشند و روی حقوق ماهیانه خود حساب کنند. اما با تغییراتی که در اقتصاد هنر ایران به وجود آمد، امروزه با قشری از هنرمندان روبه‌رو هستیم که با درآمد حاصل فروش آثارشان هزینه‌های زندگی‌شان تأمین می‌شود و این اتفاق مهمی در این عرصه به شمار می‌رود. همین موضوع موجب شده که نگاه مردم نیز نسبت به مقوله اثر هنری تغییر کند. همچنین با شکوفایی اقتصاد هنر در ایران با افزایش تعداد مجموعه‌داران روبه‌رو هستیم مجموعه‌دارانی که به‌جای خرید هر کالایی ترجیح می‌دهند که با خرید اثر هنری سرمایه‌گذاری کنند. اما این تغییر نگاه‌ها آسیبی را هم به‌همراه داشته و دیگر مجموعه‌داران مثل گذشته  احساس دل‌بستگی و وابستگی به مجموعه‌شان ندارند و تنها به این آثار هنری از دید کالای تجاری که با افزایش قیمت روبه‌روست نگاه می‌کنند.


با توجه به این‌که از سال ۱۳۸۹ رشته اقتصاد هنر در مقطع کارشناسی ارشد راه‌اندازی شده، آیا فارغ‌التحصیلان این رشته توانسته‌اند سهمی در توسعه اقتصاد هنر در کشور داشته باشند؟
من در این زمینه خیلی نمی‌توانم اظهارنظر کنم؛ چون در این چندساله هنوز فرصتی فراهم نشده که با افرادی که در این رشته در دانشگاه‌های ایران تحصیل کرده‌اند گفت‌وگو کنم.


با توجه به این‌که انجمن‌های متعددی در عرصه هنرهای تجسمی فعال هستند؛ چقدر این انجمن‌ها می‌توانند در شکوفایی اقتصاد نقش داشته باشند؟
بی‌شک نمی‌توان منکر نقش انجمن‌ها در شکوفایی اقتصاد هنر شد و به نظرم انجمن‌ها باید خیلی کارآمدتر از امروز در این حوزه وارد عمل شوند.


با توجه به سابقه ۴۰ ساله مجموعه‌داری و ۱۰ ساله گالری‌داری، چقدر فکر می‌کنید گالری‌ها می‌توانند در روند شکوفایی اقتصاد هنر و بالا بردن سواد بصری جامعه سهیم باشند؟
من و همسرم از ۴۰ سال پیش با توجه به عشق و علاقه‌ای که به اثر هنری داشتیم، فعالیتمان را در این حوزه آغاز کردیم و پس ‌از انقلاب و با تعطیلی موزه و دسترسی نداشتن به آثار هنری، با توجه به چند مجموعه ارزشمندی که در اختیار داشتیم، خانه ما برای دانشجویان رشته‌های تجسمی تبدیل به کارگاه آموزشی و موزه شده بود و حداقل هفته‌ای دو بار دانشجویان هنرهای زیبا و سایر دانشگاه‌ها به‌صورت گروهی برای بحث و تبادل اطلاعات و دیدن مجموعه ما به خانه‌مان می‌آمدند و ما با عشق این افراد را می‌پذیرفتیم، اما کم‌کم تصمیم گرفتیم که با راه‌اندازی گالری دی فضای جدیدی برای تبادل اطلاعات میان نسل جوان و مردم فراهم کنیم. چون فارغ از تجربه در عرصه هنرهای تجسمی، گالری‌داری نیاز به تحصیلات آکادمیک در این زمینه است در مقطع فوق‌لیسانس در رشته مرمت آثار هنری ادامه تحصیل دادم و با توجه به عشق، تجربه و تحصیلات آکادمیک گالری دی را راه‌اندازی کردم و در تمام این سال‌ها تلاش کردم که با دنبال کردن آثار هنرمندان جوان در فاصله زمانی طولانی و با توجه به مداومت آن‌ها، فرصت برپایی نخستین نمایشگاه را برای هنرمندان جوان برپا کنم و حمایتم را به‌عنوان یک مجموعه‌دار و گالری‌دار معطوف به آن‌ها کنم.
مریم آموسا

 

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است