جوهرچی با ایفای نقش محمد دانشجوی کارگردانی تئاتر در این سریال که به اصول و ارزشها پایبند است، به چهرهای محبوب تبدیل شد و توانست با برخی از چهرههای مطرح سینما و تلویزیون همکاری کند . با مسعود کیمیایی در دو فیلم «سلطان» و «ضیافت» و ابراهیم مختاری و حسین سهیلی زاده و …. چند سالی استکه فعالیت بازیگری جوهرچی در تلویزیون متمرکز شده و در کارهای پر مخاطب و محبوبی مثل «او یک فرشته بود» و «فاصلهها» حضور داشته است. این شبها سریال «تنهایی لیلا» با بازی او در حال پخش است.
آیا علاقه دارید که به عنوان بازیگر نقش پدر در سریالهای تلویزیونی شناخته شوید؟
البته از دهه اواخر دهه ۱۳۷۰ نقش پدر را در سریالها بازی کرده ام . در ۳۷ سالگی نقش یک مرد ۵۰ ساله را بازی کردم .برای من کیفیت نقش مهم است تا اینکه کاراکتر پیشنهادی پدر باشد یا آدمی مجرد و تنها. این تقسیمبندیها برای بازیگران جوان جذابیت دارد.
به نظر میرسد «تنهایی لیلا» اولین همکاری شما با محمدحسین لطیفی است؟ بله، سابقه دوستی من و محمد حسین لطیفی به دو دهه قبل بر میگردد که ایشان آن زمان گریمور و طراح صحنه بودند. در گذر زمان محمدحسین لطیفی کارگردان شد و تا امروز فرصت تجربه مشترک با یکدیگر را پیدا نکردیم .
چه وجهی از فیلمنامه و داستان تنهایی لیلا برایتان جذابیت داشت؟
در ابتدای شروع کار قرار بود تنهایی لیلا برای پخش در ایام ماه رمضان آماده شود و بهرغم تلاش همه اعضای تیم تولید این اتفاق رخ نداد و سریال به ماه رمضان نرسید. با توجه به نوع قصه و شرایط فیلمبرداری، وسواس و دقت تهیهکننده و کارگردان، حجم بالای تولید و بزرگی پروژه، شرایط زمانی بهگونه ای مهیا نشد که بتوانیم این سریال را در ماه رمضان برای مردم آماده کنیم. بنابراین یکی از مهمترین عللی که در ابتدای کار حضور در این سریال برایم جذابیت داشت زمان پخش در ماه رمضان بود. دلیل دیگر حضورم در تنهایی لیلا همکاری با محمد حسین لطیفی بود . حضور تهیهکنندهای حرفهای و کاربلد که در سریال فاصلهها با او همکاری خوبی داشتم نیز مرا محاب کرد که در این سریال حتما حضور داشته باشم. قصه سریال هم بسیار جذاب و خوب بود.نکتهای که داستان سریال تنهایی لیلا را برای مخاطب جذاب میکند تقابل قطب مثبت و منفی است. چقدر این ویژگی برایتان مهم بود؟ اصولا پایه درام تقابل خیر و شر است. حالا چه درام خانوادگی باشد چه درام پلیسی و تاریخی؛ در اصل قضیه هیچ تفاوتی ایجاد نمیشود. موقعی بحث درام به وجود میآید که احساسات و عواطف انسانی در آن مطرح است. همیشه یک خیری وجود دارد و رو بهرویش یک شر صفآرایی میکند منتهی سالها است که با تلاش فیلمنامه نویسانی مثل حامد عنقا، علیرضا نادری، کاظمیپور و سایرین به درامهای خاکستری رنگی رسیدهایم که بسیار جذاب و خوب هستند و آدمهای قصه نه مثبت و سفید صرف و نه منفی و سیاه صرف هستند. بلکه آدمهای ملموس و مابه ازا دار در جامعه و در دور و اطرافمان و آدمهایی که قابل درک و باورتر هستند. مردم هم از این ساختار شخصیت پردازی در داستان سریالها بهتر استقبال میکنند.
آیا از اول قرار بود همین نقش را بازی کنید یا گزینههای دیگری برای انتخاب داشتید؟
نه، از اول هم قرار بود همین نقش را بازی کنم. هر بازیگری دوست دارد در سریال نقش بهتری را بازی کند تا قابلیتهای بهتری از خودش نشان بدهد. بهنظرم نقشی که بازی کردم نقش بدی نیست.
نقشی است که هویت و شناسنامه دارد؟
بله.
حضور نامهای بزرگ بازیگری مثل اکبر زنجانپور و حسن پورشیرازی در سریال تنهایی لیلا باعث شده که مخاطب با ترکیب متفاوت و درجه یکی روبهرو شود؟ حضور بزرگانی مثل اکبر زنجانیور، نسرین مقانلو و یا سایر دوستان باعث اعتبار یک سریال میشود. برای من هم بسیار مهم است و دوست دارم جلوی بازیگران با تجربه و پیشکسوت بازی کنم. همیشه اعتقاد داشتهام که باید مدام در حال آموختن نکات جدید بازیگری باشم و حضور این بزرگان میتواند این اتفاق را رقم بزند.
آیا نقش عمو خاکستری محسوب میشود؟
این آدم وجوهات مثبت و منفی دارد و دوست دارد موقعیت خوبی برای خانوادهاش فراهم کند و حتی نگران برادرزاده و برادرش است و بارها عنوان میکند همیشه دلواپس برادر بیمارش است که آن سوی دنیا زندگی میکند.
آیا این نگرانی واقعی است؟
واقعی است و باید موقعیت و خاستگاه عمو را درنظر بگیریم که بتوانیم درباره شرایطش قضاوت درستی داشته باشیم. بررسی این مسائل باعث شکلگیری شناسنامه یک نقش میشود و به من بازیگر وجود چنین خاستگاه و گذشتهای از این آدم این راهکار را به وجود میآورد که چگونه نقشم را بازی کنم. اما عمو در تقابل خیر و شری که لیلا با آن مواجه است در طرف قطب منفی قرار میگیرد؟ این ویژگی ضرورت فیلمنامه بود. اگر شما خودتان را جای عمو قرار بدهید شاید شما هم سعی کنید در این ماجرا به سمتی بروید که منفعتی عایدتان بشود. هیچ آدمی از اینکه در موقعیتی قرار بگیرد که از ارثیه خانوادگیاش سهمی به او تعلق گیرد از آن فاصله نمیگیرد و به سمتش میرود.
احمد محمد اسماعیلی
انتهای مطلب
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است