متاسفانه ما نگاه پروژه ای به تئاتر آیینی سنتی داریم

درآستانه هفدهمین جشنواره تئاتر آیینی‌سنتی با اردشیر صالح‌پور یکی از اعضایشورای سیاست‌گذاری این جشنواره، نویسنده، پژوهشگر، کارگردان و مدرس تئاتر وهمچنین سرپرست سابق مرکز هنرهای نمایشی درباره شرایط برگزاری جشنواره وآینده آثار ارائه‌شده در آن به گپ و گفت نشسته‌ایم.

– آقای صالح‌پور، با توجه به اینکه جشنواره تئاتر آیینی‌سنتی به‌صورتدوسالانه برگزار می‌شود، یک هفته زمان اندکی برای این جشنواره نیست؟                                                                                                                                                                                  + نه. همه جشنواره‌ها در همین مدت برگزار می‌شوند و درواقع نمی‌توان زمانبیشتری را برای جشنواره در نظر گرفت. مشکل اساسی ما این است که 23 ماه و 23روز تئاتر آیینی‌سنتی رها می‌شود و تنها هفت روز جشن داریم و به این مقولهمی‌پردازیم. جشنواره آیینی‌سنتی لازم است اما کافی نیست. همواره ده برابرتعداد آثار موردنیاز فرم تقاضا برای اجرا به دست ما می‌رسد، اما ناچاریمتنها به تعداد محدودی از آثار، امکان شرکت در جشنواره را بدهیم. بسیاری ازکارگردانان با ما تماس می‌گیرند و خواهش می‌کنند آثارشان را در جشنوارهشرکت دهیم و به همین یک سانس اجرا در جشنواره راضی هستند. ما باید از ایننیروهای بالقوه تئاتر ایران استفاده کنیم. اگر مایلیم تئاتر سنتی ایرانی بهرشد و شکوفایی برسد باید برای آن برنامه‌ریزی داشته باشیم و این‌گونهتئاترها به شکل مستمر موردتوجه قرار گیرد. البته منظور من این نیست کهتئاتر دانشگاهی و مدرن نباید در ایران وجود داشته باشد، بلکه باید همان‌قدرکه به گونه‌های دیگر تئاتر پرداخته می‌شود به تئاتر ایرانی نیز بپردازیم.باید همان‌گونه که در دانشگاه‌ها بکت، چخوف و.‌.‌. تدریس می‌شود، تئاترایرانی نیز تدریس شود.
– برای بیشتر دیده شدن نمایش‌های آیینی چه برنامه‌ریزی‌هایی انجام شده است ونمایش‌هایی که در جشنواره اجرا می‌شوند چه سرنوشتی خواهند داشت؟درواقع نظام عرضه و تقاضا در تئاتر ایران معیوب است. از یک‌سو دانشگاه‌هاسالانه تعداد کثیری دانشجوی تئاتر پذیرش می‌کنند و از سویی دیگر حتی یکسالن حرفه‌ای تئاتر پس از انقلاب ساخته نشده است. این تعداد سالن تنها برایسال 1350 مناسب بود. در آن زمان تهران پنج میلیون نفر جمعیت داشت اما الانبالغ‌بر 15 میلیون نفر در تهران زندگی می‌کنند و مسئولان، سالن‌های تئاتررا با این نسبت افزایش نداده‌اند. از سویی دیگر تکلیف ما برای تئاتر ایرانیمشخص نیست. ما باید گرایشی به نام تئاتر ایرانی را در دانشگاه‌های خودداشته باشیم. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و وزارت آموزش‌وپرورش باید بهصرافت بیفتند و این رشته دانشگاهی را اضافه کنند. تنها از این طریقمی‌توانیم امیدوار باشیم نوآوری و ابتکار به تئاتر ایرانی افزوده شود.متاسفانه ما نگاه پروژه‌ای به تئاتر آیینی‌سنتی داریم. پروژه‌ای به‌نامجشنواره آیینی‌سنتی برگزار می‌شود و ما آن را در بیلان سالانه خود می‌آوریمو سپس آن را رها می‌کنیم. در ایران به تئاتر بی‌توجهی می‌شود، به‌عنوان‌مثال ما موزه سینما، موسیقی، تجسمی و.‌.‌. داریم، اما موزه تئاتر نداریم.امسال که به‌قول دکتر جنتی به‌عنوان سال تئاتر شناخته می‌شود، چه استراتژی وچه امکاناتی برای تئاتر در نظر گرفته شده است؟ باید چشم‌انداز 20 ‌سالهبرای تئاتر ایران در نظر گرفته شود.
– به کمبود امکانات اشاره کردید، بسیاری از بازیگران و کارگردانان جوانبه‌دلیل مشکلات مالی به اجرای تئاتر آزاد روی آورده‌اند. فارغ از جنبه هنریاین نوع تئاتر، چگونه می‌توان آنها را به‌سوی نمایش‌های آیینی سنتیبازگرداند؟
تئاتر آزاد بیشتر در هتل‌ها اجرا می‌شود و تماشاگر ویژه خود را دارد و فقطتفنن است و به شوخی‌های سطحی و سخیف بسنده می‌کند و به‌نوعی ادامه تئاترلاله‌زار است و تنها برای سودآوری و کسب درآمد بیشتر، برخی از اهالی تئاتربه این سمت می‌روند. مجید جعفری تنها شخصی است که با سابقه دانشگاهی تئاترآزاد کار می‌کند و تلاش کرده است میان این‌گونه تئاتر و تئاتر آکادمیکپیوند برقرار کند. نبود سیاست‌گذاری درست در زمینه تئاتر موجب شده است پساز 37 سال ما کوشش کنیم به تئاتر ایرانی و ملی نزدیک شویم. این کوشش‌ها به
سرانجام نمی‌رسد مگر اینکه بودجه‌ای خاص برای تئاتر ملی در نظر گرفته شود.افرادی که از کشورهای دیگر به ایران می‌آیند تصمیم ندارند هملت و آنتیگونهببینند بلکه از ما می‌خواهند نمایش ایرانی به آنها نشان دهیم و در این زماندرمی‌یابیم که نمایشی وجود ندارد که بتوانیم به آنها نشان دهیم چراکهحمایت نمی‌شود و در نتیجه تئاتری روی صحنه نمی‌رود! یگانه نمایش جهان اسلام«تعزیه» حدود سه سال پیش ثبت جهانی شد، اما مسئولان ما برای اعتلای این‌‌گونه نمایشی چه‌کار کرده‌اند؟ روزبه‌روز تئاتر ایرانی بیشتر به حاشیهمی‌رود. فکر و اندیشه از تئاتر ما رفته است و بسیاری از کارگردانان از رویآثار کشورهای دیگر کپی می‌کنند و حتی این کار را نیز بسیار سطحی انجاممی‌دهند. به نام پرفورمنس در ایران «سمبل‌کاری» می‌شود. تئاتر ما بحران
مخاطب دارد. بیشترین مخاطبان تئاتر، خود اهالی تئاتر هستند که آثار یکدیگررا می‌بینند و در این شرایط بلیت‌های صدهزار تومانی برای تئاتر تعریفمی‌شود و ما شعار می‌دهیم که تئاتر برای مردم است. بسیاری از این آثار قابل‌درک برای اهالی تئاتر نیستند، چه برسد به مردم!
– به سطح کیفی نمایش‌ها در ایران اشاره کردید، سطح نمایش‌های حاضر در جشنواره آیینی‌سنتی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟من آثار قسمت بازخوانی و مرور را دیده‌ام و می‌توانم بگویم آثار در حدمتوسط هستند. به‌هرحال این آثار نتیجه تلاش مجدانه و عاشقانه دوستدارانتئاتر آیینی‌سنتی هستند و قابل ‌احترام.
گفت وگو از مینا صفار
انتهای مطلب/