به گزارش خبرنگار سینمایی خبرگزاری صبا، سعیده جانیخواه فیلمساز به بهانه برگزاری سیزدهمین جشنواره بین المللی «سینماحقیقت» یادداشتی را در اختیار خبرگزاری صبا قرار داده است.
متن یادداشت به شرح زیر است:
«در تمام این سالهایی که جشنوارههای سینمایی داخلی را دنبال میکنم، سینما حقیقت، واقعی ترین شکل جشنوارهای من بود. به نظر میآمد هدفمند است، ساختار و برنامهریزی دارد، میداند قرار است چه کند و قرار است چه اتفاقی بیفتد و البته تمام اینها مرهون پرداخت ویژه به یک شکل سینمایی بود. پرداختن به مستند، که طبیعتا بقیه گرایشها را در خود جای نداده و در جشنوارهاش راه نمیداد.
پس عجیب نیست که گامهایش را محکمتر بردارد. پس عجیب نیست که بداند کجا میرود. پس عجیب نیست که خصوصیتر باشد. در تمام این سالها، از نظر من مردمیترین، اجتماعیترین و دغدغهمندترین فیلمسازان در گروه مستند قرار میگرفتند. اما جشنواره سینما حقیقت امسال، فرق داشت، فرقی که شاید خواسته خود مستندسازان بود. امسال، فروش بلیط جدیترین شکل تغییریافته برگزاری جشنوارههای فیلم کوتاه تهران و سینما حقیقت بود. برگزارکنندگان معتقدند که فروش بلیط اولا از ازدحام جلوگیری کرده و شکل منظمتری به سالنها میدهد، سوال اینجاست که آیا برای جلوگیری از ازدحام نمیتوان پردیسها و سالنهای بیشتری در نظر گرفت؟ آیا برای اجرای برنامههای دورهمی خودمان، باید حق فیلم دیدن را از عدهای بگیریم که جا ماندهاند و بلیطی در دست ندارند؟ آن هم در حالیکه با سیستم اشتباه بلیطفروشی، با سالنهایی پر از صندلی خالی مواجه شدیم، چرا؟ چون تعداد بلیط های قابل خرید، حجم ناچیزی از سالن را در اختیار دارد.
دومین دلیل اجرای بلیط فروشی را این می دانند که باعث میشود چرخه درآمدزایی استارت بخورد. ولی توضیح دقیقی در این رابطه وجود ندارد که درآمدزایی و چرخه اقتصادی چه کسی یا چه کسانی؟ ما عموما الگوهای برگزاری جشنواره را از کشورهای صاحب سبک برمیداریم اما درمورد چگونگی اجرا اطلاعی نداریم. در جشنوارههای خارجی، فیلمسازانی که در رقابت حضور دارند بابت پخش فیلمهایشان روی پرده، به قول خودشان اسکرین فی یا به قول ما هزینه نمایش دریافت میکنند. عواید حاصل از فروش بلیط، امروز به حساب کدام کارگردان فیلم کوتاه یا سرمایهگذار و مستندساز ایرانی واریز شده است؟ بر فرض هم که پرداخت شود، آن مبلغ چقدر از هزینههای تولید را پوشش میدهد؟ کسی به این سوال جواب نداده که جشنوارهای که از پایه با بودجه دولتی راه میافتد و برگزار میشود، دقیقا اقتصاد کدام بخش کشور را فعال کرده؟ جشنوارهای با بودجه دولتی یعنی مردم پیشتر هزینه ورودیه را پرداخت نمودهاند، چرا باید دوباره پول بپردازند؟ آیا کسی فکر کرده که مخاطبان این جشنوارهها چه کسانی هستند؟ مخاطب این جشنوارهها عموما از یک جمع مشخص هستند، از جامعهی فیلم کوتاه و فیلم مستند، یا فیلمساز یا دانشجو یا کسی که دغدغه این فیلمها را دارد؟
چیزی که میتوان بهطور خلاصه گفت: مخاطب خاص. این مخاطب خاص میداند زمان برگزاری جشنواره چه وقتی از سال است، ددلاینها را حفظ است، مکان برگزاری را میداند، اخبار جشنواره را پی میگیرد و برای حضور در این جشنوارهها برنامهریزی میکند. اصلا از همین روست که این جشنوارهها تبلیغات رسانهای گسترده و بیلبوردهای عظیم شهری ندارند. حالا به این فکر کنید جذب مخاطب که نداریم که هیچ، همین مخاطب خاص را هم دوباره از فیلتر رد کنیم و حضورش را در جشنواره نپذیریم. چرا؟ چرا به جای اینکه این اجتماع را بزرگ و بزرگتر کنیم هر سال کوچکترش میکنیم؟ چون این دورهمیها تنها جایی هستند که علاقهمندان سینما از سرتاسر کشور را به تهران میکشانند؟ چون آنها منتظرند یکبار در سال فرصت حضور در بین آدمهایی شبیه خودشان را پیدا کنند و نباید به این امر دست یابند؟ چرا جشنوارههایی که می توانند مدرسه باشند، محل رفت و آمد و آموزش باشند را کوچک میکنیم؟ مبلغ این بلیطها عموما قابل توجه نیست، اما قابل توجه برای چه کسی؟ سینمادوستی که از دورترین شهرستان برای جشنواره میآید، برای یک سانس یا دو سانس نیامده، برای کل یک هفته جشنواره آمده، انصاف نیست درها را به روی کسانی ببندیم که پول ساخت فیلم را بهسختی تهیه میکنند و حالا باید دیدن فیلم را هم ترک کنند.
برایم عجیب است که سالها قبل چطور همه آدمهای شهر در سینما فلسطین جا میشدند؟ چطور آن سه سالن بار همه جشنوارهها را بر دوش میکشید؟ چطور همه میآمدند و میرفتند و همه درها باز بودند؟ سینمایمان دیگر حقیقی نیست، جایی برای ما ندارد، خودی و ناخودی باب شده. سینما برای مردم نیست یا پز روشنفکری یا محل درآمدزایی عدهایست، حقیقتی در آن نیست. این جشنوارهها مشتی هستند نشانه خروار، این جشنوارهها مجاز از کل بدنه سینما هستند. از تجمع آدمها نترسید، از ازدحام نترسید، بگذارید چهرههای جدید ببینیم، نترسید که این چهرهها روزی جای شما را بگیرند. این قانون حقیقی جهان است و ما سینما حقیقت میخواهیم.
همچنین بهتر است اشاره کوچکی به تعدد بخشهای جشنوارههای داخلی از قلم نیفتد که بنظر میرسد تنها دلیل تولدشان، در نظر گرفتن فضای بیشتری برای پذیرش فیلمهای دوستان سفارششده است و بهتر نیست که فکری برای این غرفههای محقر کتاب که هرسال به انبار می رود و میآید، بکنیم؟ عناوین غرفه کتاب جشنواره سینما حقیقت را شمردم، ۲۰ عنوان. ما کجای سینمای جهانیم؟ کجای سینمای امروز؟»
انتهای پیام/
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است