مسمومیت ذهنیت، محدودیت تربیت
به گزارش خبرنگار فرهنگ خبرگزاری صبا، حمید اندرزچمنی سرهنگ نیروی انتظامی، کارشناس سینما و تلویزیون و دبیر وقت شورای فیلم و سریال معاونت اجتماعی ناجا یادداشتی را با موضوع تاثیرات منفی شبکه های اجتماعی در تربیت امروزه روز فرزندان جامعه و خانواده که اگر افسار کنترل و مهارت های تربیتی از دستشان خارج گردد در اختیار خبرگزاری صبا قرار داده است.
متن یادداشت حمید اندرزچمنی به شرح زیر است: «خیلی زود دیر می شود، در سالهای اخير به ياری فن آوری نوين ماهوارهای انبوه شبكه اجتماعی، در فضای مجازی، همچون «ميهماني ناخواسته» و اخیرا خواسته وارد حريم زندگي مردم شده اند. اين حضور و ورود ناخواسته و اکنون خواسته نگرانیها و دلهرههایی را در ميان خانواده ها، به ويژه در ميان آنانی كه پا به سن گذاشته اند و دغدغه تربيت فرزندان خويش را دارند، برانگيخته است. چه، آنان نگراناند كه سهم و نقش آنها در رشد و پرورش فرزندان فرو كاسته شود و نسلي آتی گام در مسير و راهی نهد كه مغاير سبك و روش زندگي و تربيت آنان است و همه داشته ها و نداشته های تربیتی خود را وام دار شبکه های اجتماعی و گروه ها هستند از پوشیدن ها تا خروشیدن ها …
البته اين دلواپسی و تشويش در سطح والدين و خانواده ها محدود نمانده است بلكه به اوليای تعليم و تربيت، متوليان فرهنگی و آموزشی و اجتماعي و نهادها و سازمانها نيز تعميم يافته است. چون آنان نيز بيم آن دارند كه شبكههای اجتماعی با بسترسازی برای رخداد آنچه كه جهانی سازی ناميده شده است، ارزشها و باورهای فرهنگهای بومی را دستخوش تهاجم و تغيير قرار دهند و متعاقب آن هويت محلي و منش های بومي دگرگون شوند. حال اين سوال مطرح است كه آيا بايد نگران رواج و شيوع روزافزون این شبكهها بود؟ به تعبير روشن تر، آيا واقعا شبكههای اجتماعی از حيث اثراتي كه بر فرهنگها، سبكهای زندگی و الگوها و روش های تربيتی به جای می گذارند، خطرناك و تهديدآميز هستند؟ در سطوری كه در پی می آيد تلاش میشود تا به اين سوالات پاسخ داده شود.
شبكههای اجتماعی رسانهای هستند همچون ساير رسانههای موجود، بنابراين رسالت و وظيفه اصلي آنها انتقال پيام است. نيازی به گفتن نيست كه هر پيامی نيز بر اساس اهداف معينی بستهبندی و ارسال میشود. به بيان ديگر، هيچ رسانهای شكل نميگيرد مگر آنكه پيش تر برای خود رسالت و ماموريتی در نظر گرفته باشد تا پيام خود را در چارچوب آن رسالت عرضه كند. حال با تامل در محتوی انبوه شبكه های اجتماعی مي توان آنها را از حيث رسالت و مدیریت به چند دسته تقسيم كرد:
1- شبكههايي كه رسالت اصلي آنها نشر اخبار و اطلاعات است.
2- شبكههايي كه ماموريت اصلي آنها تفريح و سرگرمي و ايجاد لذت بصري در مخاطبان است.
3- شبكههايي كه ماموريتشان آموزش مخاطبان ( در زمينههاي علمي، بهداشتي، اجتماعي و …) است.
4- شبكههايي كه به منظور انجام تبليغ تجاري شكل گرفته اند.
5- شبكههايي كه مطالبات قومي را پوشش مي دهند.
(يادآور میشود كه يك شبكه اجتماعی ممكن است همزمان دو يا چند رسالت مذكور را پوشش دهد)
نيازي به حجت نيست كه همه رسانه ها، اعم از رسانههای نوشتاری و يا ديداری و شنيداری، در فرايند انتقال پيام به مخاطبان خويش، پارهای اصول و قواعد و اهداف را مطمح نظر قرار مي دهند. شناسایی اين قواعد و اصول كار چندان دشواري نيست. چه، با تحليل محتوای چند برنامه و مطلب و تصوير منتشره توسط آنها ميتوان هم رسالت و اهداف آنها را رصد كرد و هم میتوان به اصول حاكم بر اقدامات و فعاليتهای آنها پی برد.
دستكاری اذهان مخاطبان از طريق شبكههایی که رسالت اصلی آنها نشر اخبار و اطلاعات است. اين شبكهها با بهرهگيری از اصولی نظير برجستهسازی، تقدم، استناد مجازی و بمباران اطلاعاتی میكوشند تا اذهان مخاطبان ايرانی را دستكاری و ذهن آنان را دستخوش سوگيری نمايند.
لذت بردن و القای اصالت لذت جویی از جمله اصولی است كه شبكههای تفريحی در پی تحقق آن هستند. اين شبكهها با ارایه تصاوير غير اخلاقی و متباين با ارزشهای جامعه ايران، ميكوشند تا قبح روابط غيرمشروع را از بين ببرند و حيا و شرم را زایل سازند.
ترويج اومانيسم نيز از جمله اهداف اصلی شبكههایی است كه رسالت خود را آموزش مخاطبان ميدانند. اين شبكهها، با اصالت دادن به انسان منهای خدا، در پی آن هستند كه به مخاطبان القا كنند كه در زندگی هيچ محدوديتی را برنتابند. ياد آور میشوم كه محتوای آموزشی بسياری از شبكههای اجتماعی فاقد استانداری های علمی لازم است و پيامدی جز مسموم سازی ذهن مخاطبان و گمراه سازی آنان ندارد.
سواستفاده از مخاطبان نيز يكی از اهداف اصلی شبكههای تجاري است. آنها با تبليغ كالاهايي به اصطلاح پزشكي و درمانی و بهداشتی در پي سوداگری و سو استفاده مالی از شهروندان هستند. يادآور میشوم كه تقريبا تمامی فرآوردهای بهداشتی و درمانی تبليغ شده در آن شبكهها مورد تاييد هيچ مرجع موثق علمی، نظير مراكز غذا و درمان، نيست.
افزايش مطالبات قومي و تهييج و تحريك آنان عليه نظم و نظام مستقر نيز هدف اصلي شبكههای اجتماعی است
شبكههاي اجتماعی پيامدهای منفی زيادی از خود برجای می گذارند كه از آن جمله می توان موارد زير را يادآور شد:
1- كاهش دلبستگي ملي با روشهاي تبليغي مختلفي نظير روش ” نفي و اثبات“
2- ايجاد انشقاق و ترويج واگرايي در بين اقوام و گروههاي مختلف
3- ايجاد تعارض در سبكهاي تربيتي خانه و مدرسه و تشديد تعارض فرزندان و والدين
4- افزايش افت تحصيلي در دانش آموز و دانشجويان
5- رواج رفتارهاي غيرهنجارمند ( به ويژه روابط دختر و پسر)
6- افزايش احساس ناامني شهروندان ، به ويژه زنان
7- رواج لذت گرايي محض در جامعه
8- كم رنگ شدن ارزش هاي اخلاقي جامعه و از بين رفتن شرم و حياء
از مطالب مندرج در سطور بالا می توان نتيجه گرفت كه «اثرات مخرب» شبكههای اجتماعی بسيار بيش از «اثرات مثبت» آنها است. از همين روی، ضروری است خانواده در بهرهگيری خود و جوانان و فرزندانشان از آنها احتياط را از دست ندهند و هماره نگران مسمومیت ذهن فرزندان و محدویت های تربیت خود باشند.
حمید اندرز چمنی»
انتهای پیام/