برای شعر گفتن، شعر نمی خوانم | پایگاه خبری صبا
امروز ۱۰ فروردین ۱۴۰۳ ساعت ۱۶:۴۵
محمدحسن جمشیدی در گفت‌وگو با «صبا» :

برای شعر گفتن، شعر نمی خوانم

برای شعر گفتن‌شعر نمی‌خوانم و بیشتر با سایر هنرها در ارتباطم و شاید شعرهای من ترجمه ای ساختگی از سایر هنرها اعم از داستان نویسی، سینما و موسیقی باشد و الگوی خاصی ندارم

محمد حسن جمشیدی
شاعر مجموعه شعر «طراح صحنه» در خصوص مجموعه شعرش در گفت و گو با خبرنگار «صبا» بیان کرد:
دومین دفتر بنده با عنوان «طراح صحنه» شامل
۳۶ غزل در ایام نمایشگاه بین‌المللی کتاب رونمایی
شد.

جمشیدی درباره این کتاب چنین گفت: تم اصلی این مجموعه غزل همانند کتاب قبلی ام
«دستخط» عشق است و فضاهای دیگری که حول این
مساله می چرخند مانند مرگ، سیاست و موضوعات اجتماعی همه از صافی عشق گذشته اند و بازخوانی
شده‌اند.

وی در مورد تفاوت
«طراح صحنه» با مجموعه شعر قبلیش «دستخط» اظهار داشت: تفاوت عمده آن این
است که چون خودم در گذر زمان احتمالا به درک بهتری از زندگی رسیده باشم، بالطبع شعرهایم
نیز نسبت به قبل پخته تر شده اند. بنده سعی ام بر این بود که از نظر زبانی پرداخت بهتری
داشته باشم و از لحاظ مضمون و تصویرگری قدمی رو به جلو گذاشته باشم.

جمشیدی در مورد
الگو پذیری شعرش گفت : چندان به الگو پذیری صرف اعتقاد ندارم اما به تاثیر پذیری معتقدم.
یعنی اگر به صورتی که بخواهیم نعل به نعل از پدیده یا اثر هنری ای کپی‌برداری کنیم
هنر نکرده ایم، اما گاهی اوقات می‌شود از همه چیز تاثیر گرفت و فکر می‌کنم به اندازه
همه انسان های کره خاکی می شود تاثیرپذیر
بود مانده اینکه چقدر بخواهیم از این سفره توشه پر کنیم. در مورد بنده شاید شنیدن خیلی
از تاثیر پذیری هایم از پدیده های طبیعی مایه
تعجب باشد. گاهی دیدن شیرآبی که هرز شده است و آب از آن‌بی وقفه می‌رود مرا ممکن است
به حد اعلای حزن و اندوه ببرد و این شود دست مایه غزلی یا دیدن نقاشی که بی واهمه رنگ ها را به بوم می پاشد
و بعد با چیره دستی آن را سرو سامان می دهد ترغیبم کند که با کلمات چنین کنم. ضمن اینکه
بنده برای شعر گفتن‌شعر نمی‌خوانم و بیشتر با سایر هنرها در ارتباطم و شاید شعرهای من ترجمه ای ساختگی از سایر هنرها
اعم از داستان نویسی، سینما و موسیقی باشد
و اینطور نیست که الگوی خاصی داشته باشم که بخواهم چون او بنویسم. البته گاهی اوقات
چیزهایی درون انسان ته نشین می شود و بعد از مدتی احساس می‌کنی لبریز شده ای و به جای
اینکه بخواهی بشنوی، حرف بزنی و تمام این حرفها را شاید بتوان نام شعر بر آنها گذشت.
در تمام سال‌هایی که کتاب‌هایم منتشر می‌شد باید یکسری حرفها زده می‌شد و اگر امکانش
بود و امر محیرالعقولی در عصر ما نبود شاید مردم را دور میدانی جمع می‌کردم و تمام
شعرهایم را برایشان می‌خواندم که چون این امر امکان پذیر نبود، تصمیم به انتشار حرفهایم
گرفتم و رسم بر این است که به جای با صدای
بلند حرف زدن، کتاب چاپ شود،من نیز کتابم را منتشر کردم که حرفهایم را به گوش مردم
برسانم به نظرم‌کتاب چاپ کردن با صدای بلند حرف زدن است
و اینکه حالا قضاوت
اینکه چقدر موفق بودیم را به مخاطب و طی شدن زمان می‌گذارم.

این شاعر درباره
انتخاب عنوان کتاب «طراح صحنه» گفت: مایل نبودم اسم کتاب خیلی کلیشه ای باشد و البته نمی‌خواستم حول مسایل
شعر باشد. از طراح صحنه چند برداشت می‌شود کرد ولی اصلی ترین برداشتم این بود که طراح
صحنه اصلی خداست و این مهم ترین دلیل انتخابم بود.

جمشیدی در پایان
در مورد کار جدید خود گفت: هم اکنون درحال نگارش نمایشنامه ای هستم با نام “مرگبان”
که البته این نام قطعی نشده است و مراحل بازنویسی خود را طی می کند. این نمایشنامه
اختصاص دارد به ذم خودکشی که درونمایه طنز دارد و متفاوت با فضای اشعارم خواهد بود
و انشاءالله تا چند ماه آینده به روی صحنه
می رود.

سمیه سادات حسینی

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است