مولای من علی، علی….‌ ای ماورای حد تصور مقام تو | پایگاه خبری صبا
امروز ۳۰ فروردین ۱۴۰۳ ساعت ۱۹:۱۸
در حال و هوای لیالی قدر و یادی از زنده‌یاد «محمد احمدیان» ؛

مولای من علی، علی….‌ ای ماورای حد تصور مقام تو

محمدرضا ممتازواحد

شادروان محمد احمدیان ازجمله خوانندگان پیشکسوت و مطرح موسیقی مذهبی ایران
در طی حدود شش دهه اخیر بود که متأسفانه آن‌طور که باید حق ایشان ادا نشد. مهدی تفرشی؛
پژوهشگر و مجموعه‌دار جوان موسیقی، طی یادداشت مرحمتی خود به راقم این سطور در مورد
زنده‌یاد احمدیان می‌نویسد: «محمد احمدیان در تهران به دنیا آمد. مبانی آواز و ردیف
آوازی را نزد پدرش فراگرفت. پدر احمدیان هم‌دوره تاج‌اصفهانی بود و باهم در ارتباط
بودند. پدر نیز صاحب صدایی قوی بود. محمد احمدیان سپس با خودآموزی، آموخته‌هایش از
پدر را بسط و گسترش داد. در سال۱۳۳۸ وارد رادیو شد. صفحه‌های بسیاری با صدای ایشان
منتشر شد و به بازار آمد که یکی از معروف‌ترینِ آن‌ها که اتفاقاً معروفیت هر چه بیشتر
احمدیان را به همراه داشت اثر «نوجوان اکبر من، نوجوان اکبر من» به آهنگسازی سیدجواد
بدیع‌زاده بود…. احمدیان پس از پیروزی انقلاب مانند بسیاری از فعالان و چهره‌های
فرهنگی، هنری و رسانه‌ای آن زمان به زندان افتاد و بعد از رهایی، ممنوع‌الفعالیت شد.
پس از مدتی، فعالیت‌های ایشان فقط محدود به هیئات مذهبی گردید».

منقول است که محمد احمدیان به‌وسیله مجید وفادار به رادیو دعوت شد و این
مهم خود گویای صدای زیبا و باقدرت ایشان بوده است که موسیقیدان بزرگی چون مجید وفادار
ارزش این گوهر را دانست. روان‌شاد محمد احمدیان همکاری‌های مشترک بسیاری با زنده‌یاد
سیدجواد ذبیحی داشت. در عکسی به جای مانده از آن ایام، تصویر ایشان در کنار سیدجواد
ذبیحی و شادروان محمدحسین گلپایگانی(پدر اکبرگلپایگانی) مشهود است. مناجات‌های «لطف
خداوند» و «عاقبت عمر» در ابوعطاء و «هوای نینوا» در بیات اصفهان و به‌خصوص مناجاتی
طولانی از ایشان در دستگاه سه‌گاه بر روی اشعار سعدی، ازجمله آثار به یادماندنی ایشان
در عرصه مناجات‌خوانی است. البته محمد احمدیان بیشتر در عرصه مرثیه‌خوانی و به‌خصوص
در حوزه نوحه‌خوانی فعالیت داشت.

در یک اثر موسیقی مذهبی که توسط آقای مهدی تفرشی به نگارنده ارائه شد،
جلوه مؤثری از موسیقی مذهبی قدیمی و غنی ایران را می‌شنویم. در این اثر که بنا به گفته
تفرشی مربوط به کمپانی شباهنگ و سال ضبط آن هم به اواخر دهه۴۰ یا اوایل دهه۵۰ برمی‌گردد،
محمد احمدیان در فضای مُدال دستگاه شور سروده‌ای را با مطلع: «مولای من علی، علی….‌ای
ماورای حد تصور مقام تو/ شاهان و خسروان دو عالم غلام تو» شروع به خواندن می‌کند. شیوه
خوانش ایشان مانند اغلب سردمداران این ژانر موسیقی، بیشتر به «اشاره» و یا به تعبیری
«نیش» به پرده‌ها دلالت دارد و همچنین گُدار و خلط پرده‌ها در سیر طبیعی آواز معمول
است کما این که در این اثر نیز حالاتی از دستگاه شور، آواز ابوعطاء، اوج و عشاق، سلمک
و شهناز و… مسموع است. همچنین توجه به وجوه کارکردی و کاربردی آواز و اِعمال رویکردی
محتواگرایانه و ارجحیت محتوا بر فرم و الگوی آوازی صِرف نیز از مصادیق بارز این گفتمان
قدیمی موسیقی مذهبی ایران و پایتخت تا قبل از تأثیرپذیری آن از موسیقی و مراثی‌خوانی
های
عرب‌زبانان از سال۱۳۵۷ به بعد بوده است. همچنین بیان وقایع با لِسان شعر و پرهیز از
داستان‌سرایی و روایت‌پردازی و یا آهنگین کردن صحبت و محاوره‌ معمول، همان‌گونه که
روان‌شاد صغیراصفهانی همیشه می‌فرمود: «آقایانِ ذاکر باید شعر بخوانند نه داستان»!

عاقبت محمد احمدیان در فروردین ۱۳۹۴ چهره در نقاب خاک کشید. بایستی به
این نکته‌ مهم توجه داشت که امثال ذبیحی‌ها و احمدیان‌ها، قربانیان حوادث ناخواسته‌ای
بودند که دست غدار تاریخ و سرنوشت آن را رقم زد. آن شادروانان هیچ نمی‌دانستند که روزی
چنین خواهد شد همان‌طور که امروزیان نیز نمی‌دانند که فردا روز، چه روی خواهد داد.
«مجوی درستی عهد ز جهان سست ‌نهاد/ که این عجوزه عروس هزار داماد است». روحش شاد و
یادش گرامی باد.

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است