تاریخ چراغ راه آیندگان است | پایگاه خبری صبا
امروز ۳۱ فروردین ۱۴۰۳ ساعت ۱۴:۰۵
فخرالدین صدیق‌شریف بازیگر سریال «ایراندخت» در گفت‌وگو با «صبا»:

تاریخ چراغ راه آیندگان است

تاریخ چراغ راه آیندگان است و اگر نگاه درستی به این مقوله داشته باشیم و بدون تحریف و دستکاری صادقانه به آن بنگریم و مورد تحلیل قرار دهیم آن وقت است که متوجه اشتباهاتمان خواهیم شد؛ زیرا تاریخ در حال گردش و تکرار است.

 فخرالدین صدیق‌شریف یکی از بازیگران فعال
تلویزیون و سینماست و در این دو عرصه کارنامه پرباری دارد و از ابتدای فعالیتش
تاکنون در چند اثر تاریخی ایفای نقش کرده و سریال «ایراندخت» به کارگردانی محمدرضا
ورزی، آخرین اثر تلویوزیونی اوست. این بازیگر درباره لزوم تولید آثار تاریخی و
نقشش در این سریال با روزنامه «صبا» گفت‌وگو کرد.

شما در «ایراندخت» آخرین ساخته محمدرضا ورزی
ایفای نقش کرده‌اید. این سریال را اثری عاشقانه می‌دانید یا تاریخی؟

صرف نظر از ماجرای عاشقانه‌ای که در قصه «ایراندخت» وجود
دارد، این اثر به معرفی چهره برجسته‌ای به نام ستارخان می‌پردازد.

ستارخان در تاریخ معاصر از چه اهمیتی برخوردار
است و دلیل مهم بودنش چیست؟

به نظرم ستارخان
یکی از شخصیت‌‌های ماندگار تاریخ است که در خطه آذربایجان نیز بسیار مورد احترام
است؛ زیرا خیلی از اتفاق‌‌هایی که در آن برهه تاریخی افتاده قاعدتاً با حضور
ستارخان شکل گرفته و اشخاصی چون او بودند که باعث شدند این بخش از ایران بر دشمنان
چیره شود و ستارخان‌‌ها بودند که آذربایجان را نگه داشتند. درواقع روشن شدن این
موضوع باعث می‌شود که ملت ایران ریشه‌‌های خود را بشناسد.

منظورتان این است که تولید آثار تاریخی می‌تواند
بر فرهنگ مخاطب تأثیر بگذارد؟

بله، باعث می‌شود که مخاطب نسبت به فرهنگ خود شناخت بیشتری
پیدا کند و این ارتقای فرهنگی از آسیب‌‌های بزرگی که امکان وقوعشان هست، جلوگیری
می‌کند و درنهایت هشداری است برای بیگانگان؛ زیرا آن‌ها مطلع می‌شوند که ایران
همیشه زنده است و در هر شرایطی ستارخان‌‌های بسیاری را در دل خود جای داده است؛
بنابراین می‌توان گفت، همیشه ابرمردهایی وجود دارند تا مملکت را از چنگال بیگانگان
رها کنند.

در حال حاضر تولید آثار تاریخی را چگونه می‌بینید؟

جای آثاری چون «سلطان و شبان»، «ابوعلی‌سینا» یا «ولایت عشق»
را در تلویزیون خالی می‌بینم و این در حالی است که لزوم تولید چنین آثاری حس می‌شود؛
زمانی که شخصیتی چون ابوعلی‌سینا را داریم و مردم تنها اسمی از او شنیده‌اند اتفاق
دردناکی است و این موضوع نشان می‌دهد به تولید آثار تاریخی نیاز داریم و نکته مهم‌تر
این‌که کشور ما مفاخر بسیاری دارد که اگر بخواهیم به آن‌ها بپردازیم تا پنجاه سال
آینده خوراک فکری داریم و می‌توانیم به بخش‌‌های مختلف زندگی آن‌ها بپردازیم و
نشان دهیم که از چه مسیری آغاز کرده‌اند و به کجا رسیده‌اند و چرا به شخصیتی مطرح
و ماندگار تبدیل شده‌اند. مثلا این‌که خواجه‌نصیرالدین طوسی چه مسیری را پیموده و
چگونه زندگی کرده که به شخصیتی ماندگار تبدیل شده است؟ یا فارابی چگونه فارابی شده
است؟

و
شناخت این شخصیت‌‌ها چگونه و کجا به کمک مخاطب خواهد آمد؟

تاریخ چراغ راه آیندگان است و اگر نگاه درستی به این مقوله
داشته باشیم و بدون تحریف و دستکاری صادقانه به آن بنگریم و سپس آن مقطع تاریخی
مورد نظر را بسازیم و پس از آن، مورد تحلیل قرار دهیم آن وقت است که متوجه
اشتباهاتمان خواهیم شد و با خطاهای کمتری پیش خواهیم رفت؛ بنابران با ارزیابی درست
از تکرار اتفاقات بد در آینده جلوگیری کرده‌ایم؛ زیرا تاریخ در حال گردش و تکرار
است.

برای تولید آثار تاریخی به چه عناصری نیاز
داریم و چرا تلویزیون نسبت به تولید چنین آثاری بی‌اهمیت است؟

ابتدا به کارگردان‌‌ها و فیلمسازانی نیاز داریم که جسارت
داشته باشند و دل به دریا بزنند و مقاطع تاریخی را هرچند کوتاه مورد بررسی قرار
دهند و به تولید اثر درباره آن بپردازند و به نظرم دلیل عمده این کاستی عدم بودجه
کافی است و نقش بزرگی در تولید آثار تاریخی دارد. به‌طور مثال اگر قرار باشد با وضعیت
اقتصادی فعلی و هزینه‌‌های موجود سریال «ولایت عشق» را بسازیم امکان‌پذیر نیست و
با مشکلات بزرگی مواجه خواهیم شد.

پس چاره کار چیست؟

حامیان مالی و اسپانسرهایی که در تولید پروژه‌‌های مختلف با
تلویزیون همکاری می‌کنند و در ساخت آثار سهیم هستند می‌توانند در تولید یک اثر
تاریخی سهیم باشند یا حتی چند اسپانسر دست به دست هم دهند و با بودجه‌ای که هزینه
می‌کنند به تولید آثار پرهزینه کمک کنند و در مقابل نیز نام «برند» آن‌ها در
تیتراژ قید می‌شود و به‌نوعی مطرح می‌شوند. یا مثلاً این‌که در میان برنامه‌‌هایی که
در اواسط سریال‌های تلویزیونی پخش می‌شود برندشان را در قالب تیزر تبلیغ کنند؛ و
حتی می‌توانند رپرتاژ آگهی داشته باشند و به‌وسیله آن از پشت‌صحنه سریال، بخش‌‌هایی
را نشان دهند. اما به هرحال برخی از دست‌اندرکاران راهکارهای مفید را نمی‌دانند.

شاید در مدیریت این بخش باید قوی‌تر عمل کنیم؟

اگر افراد کاربلد به طراحی بپردازند و پس ازآن با اسپانسرها
به گفت‌وگو بنشینند و راهکارهای تبلیغاتی را به آن‌ها نشان دهند می‌شود کار تاریخی
ساخت و در عین حال از تبلیغات درست نیز بهره برد؛ البته سازمان صداوسیما نیز باید
بودجه‌ای به این بخش اختصاص دهد تا به این ترتیب نسل‌‌های آینده از آثار به جا
مانده استفاده کنند و از گذشته خود باخبر شوند.

و به این ترتیب نیاز مخاطب نیز برآورده می‌شود؛
زیرا معمولاً از آثار تاریخی استقبال شده است.

بله و نکته مهم‌تر این‌که ما هرچه بیننده را به ساده‌پسندی
عادت بدهیم سلیقه‌‌اش در همان سطحی که هست باقی می‌ماند. بگذارید مثالی بزنم. شما
دانش‌آموز کلاس دومی را در نظر بگیرید که باید به مقاطع بالاتری برود و درنهایت به
دانشگاه برسد این اتفاق به آموزش نیاز دارد، بنابراین مسئولان، هنرمندان و
فیلمسازان باید سلیقه مخاطب را با تولید آثار درخور ارتقا دهند؛ زیرا روح انسان
راحت‌طلب است و مایل نیست به مسائل پیچیده و سخت بپردازد و اهالی فرهنگ و رسانه
نباید این را فراموش کنند و اتاق فکر رسانه باید این موضوع را جدی بگیرد.

و تولید آثار ضعیف به این روند ضربه می‌زند؟

دقیقاً. برخی می‌گویند چرا فلان فیلم سخیف روی پرده
سینماست؟ این اشکال از ماست که در این‌باره کوتاهی کرده‌‌ایم و اشکال کسانی است که
مسیرهای هنری و فرهنگی یک جامعه را تدوین می‌کنند. وقتی که به آثار سنگین و تاریخی
نمی‌پردازیم طبیعتاً چه بخواهیم چه نخواهیم مردم را به آثار ضعیف عادت داده‌‌ایم و
ساده‌پسندی را ترویج کرده‌ایم. مسلماً مردم ترجیح می‌دهند به سینما بروند و دوساعت
بخندند تا این‌که به دیدن اثری بنشینند که آن‌ها را به فکر وادارد. به هرحال باید
این موضوع را جدی بگیریم و شرایط را به‌گونه‌ای پیش ببریم که سلیقه مخاطب بالا برود.

درباره نقشتان در سریال «ایراندخت» کمی توضیح
دهید.

در سریال «ایراندخت» شخصیت «اجلال‌الملک» را بازی کرده‌ام.
او به‌نوعی مشاور ستارخان و رئیس انجمن حقیقت است؛ تشکلی که تمام حرکت‌‌های ستارخان
در آن شکل می‌گرفته است.

بازیگر در ارائه نقش‌‌های تاریخی چقدر باید به
آن مقطع بخصوص اشراف داشته باشد تا به نقش نزدیک شود؟

همیشه می‌گویم شخصیتی که بازیگر آن را ایفا می‌کند یا در دل
تاریخ است یا در جامعه امروز؛ حال اگر قرار باشد شخصیتی تاریخی را بازی کنیم باید
به آن مقطع تاریخی رجوع کنیم و آدم‌های آن دوره را بشناسیم؛ به‌خصوص شخصیت‌‌های شاخصی
که به‌نوعی روی آن‌ها تأکید شده است. مسلماً زمانی که به تاریخ می‌رویم و راجع به
شخصیت‌‌هایی چون ستارخان، باقرخان و دیگر آدم‌های مهم مطالعه می‌کنیم شخصیت مورد
نظر را بهتر خواهیم شناخت. البته بخشی از این موضوع به عهده نویسنده و کارگردان
است که باید آن مقطع تاریخی را تحلیل کنند و بخش دیگر آن به عهده بازیگر است که
راجع به آن مقطع به شناخت برسد و به مطالعه‌ای کامل نیاز دارد تا درنهایت شخصیتی
دقیق و کامل را ارائه دهد.

و سخن آخر؟

امیدوارم که نقش اجلال‌الملک را آن‌طور که باید ایفا کرده
باشم و مورد قبول مردم قرار بگیرد.


وحید خانه‌ساز

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است