خیلی اصراری برای منتشر کردن آلبوم نداشتم!

تعدادی از به‌یادماندنی‌ترین آثار تلویزیونی دهه‌های60 و 70 شمسی
همچون «خونه مادربزرگه»، «قصه‌های تا‌به‌تا»، «خانه سبز»، «پدرسالار»، «همسران»، «زیر
گنبد کبود»، «این خانه دور است»، «کتابفروشی هدهد» و… آثاری هستند که توسط بهرام
دهقانیار آهنگسازی شده‌اند و هنوز هم تم‌ها و ملودی‌های این آثار تلویزیونی در
دهان مردم زمزمه می‌شود. دهقانیار این روزها بعد چند سالی که بیشتر به تدریس
موسیقی پرداخته بود، فعالیت‌های آهنگسازی‌اش را بیشتر کرده است. او به‌تازگی آلبوم
«بشنو از نو» را منتشر کرد و در نوروز97 موسیقی متن سریال «هیات‌مدیره» را روی
آنتن داشت. درباره این دو اثر با دهقانیار گفت‌و‌گو کرده‌ایم.

چه شد که به فکر جمع‌آوری آلبوم «بشنو از نو» افتادید و سرانجام
منتشرش کردید؟

یک روز با علی جعفری‌پویان در حال تمرین بودیم که تصمیم گرفتیم یک‌سری
از قطعات قدیمی را باهم اجرا کنیم. علی پیشنهاد داد باتوجه به این مدل هارمونی و آکوردگذاری
جدیدی که روی قطعات قدیمی پیاده کرده‌ام، این مجموعه را تبدیل به یک آلبوم کنم تا علاقه‌مندان
به این تصانیف و تم‌ها آن‌ها را بشنوند. این ایده، حدود هشت ماه پیش پایه‌گذاری و باعث
شد آلبوم اولم را که شامل مجموعه‌ای از ساخته‌های خودم است، معلق نگه دارم تا بتوانم
این آلبوم را جمع‌آوری کنم.

مضامین و محتواهای این آلبوم با سابقه‌ای که از شما در ذهن اهالی
موسیقی وجود دارد متفاوت است. کمی در این‌باره توضیح دهید لطفا.

محتوای آلبوم بر مبنای سه بخش است؛ تم‌های فولکوریک محلی، چهار قطعه از
تصانیف قدیمی دوره پهلوی اول مثل «مرغ سحر» و قطعاتِ‌سازی که توسط آهنگسازهای ایرانی
قدیمی اما معاصر ساخته شده که آن‌ها را دوباره تنظیم کرده‌ام. بسیاری از قطعات با سولوی
پیانوی من آغاز می‌شود و در ادامه سازهای دیگر شروع به نواختن می‌کنند. در تصانیف،
سازها نقش خواننده را اجرا می‌کنند و هر کس می‌تواند آن‌ها را زمزمه کند. فکر می‌کنم
این آلبوم در نوع خود، باتوجه به نگاه متفاوتی که من از دید هارمونیک به قطعات داشته‌ام
و همچنین لحن اجرا، می‌تواند خیلی خاص و متفاوت باشد.

شما با وجود این‌که تعدادی از ماندگارترین موسیقی‌های تاریخ سینما و
تلویزیون بعد از انقلاب را در کارنامه دارید اما چرا در این سال‌ها زودتر اقدام به
انتشار آلبوم‌های مستقل نکرده‌اید؟

این سال‌ها تمام وقت و انرژی من روی موسیقی فیلم‌ها بود، البته
خیلی اصراری هم برای منتشر کردن آلبوم نداشتم که دلیل آن را می‌توان وسواس و نیاز به
تفکر و تعقل بیشتر عنوان کرد تا بتوانم با اطمینان مطلق تمام کارها را انجام دهم. اعتقاد
شخصی من این است که برای انتشار یک اثر، باید از درون به چنان پختگی رسید که با انتشارش
بعدها دچار پشیمانی نشد. الان که در 52سالگی هستم، احساس می‌کنم به این پختگی درونی
رسیده‌ام و قول می‌دهم تمام این کم‌کاری‌هایی را که در این زمینه داشته‌ام، در سه چهار
سال آینده با آلبوم‌هایی که چگالی تجربیات آهنگسازی سی سال گذشته من است، جبران کنم.

در دهه80 و 90 شمسی در زمینه موسیقی فیلم و سریال هم تقریبا کم‌کار
شدید. علت این موضوع چه بود؟

وقتی برای پیشنهاد ساخت موسیقی فیلم با من تماس می‌گیرند، یا با خود فیلم
نمی‌توانم ارتباط برقرار کنم، یا برآوردشان برای هزینه‌های موسیقی، با نیازهایی که
من برای تولید یک اثر صوتی، مجاز می‌بینم منطبق نیست. البته نه این‌که من قیمت نجومی
بدهم اما طبیعتاً تهیه‌کننده‌ها هزینه‌های بسیار کمتری پیش‌بینی کرده‌اند. من هم وقتی
می‌بینم اگر قرار باشد این کار را انجام دهم، از لحاظ زمانی فرصت نمی‌کنم به تدریس
و کارهای دیگرم بپردازم و درواقع ضرر هم می‌کنم، ترجیح می‌دهم کارهای جنبی موسیقی و
ترجمه و مطالعه و تولید آلبوم‌هایم را پیش ببرم.

شما در نوروز موسیقی متن و تیتراژ سریال «هیات‌مدیره» را روی آنتن
داشتید. یکی از نکات جالب این سریال همکاری شما با برادر زنده‌یاد مسعود رسام به‌عنوان
تهیه‌کننده است؛ کسی که بسیاری از کارهای شما در سال‌های گذشته همچون سریال‌های «خانه
سبز» و «همسران» در همکاری با او بوده است. این اتفاق تأثیری روی روند کار شما داشته
است؟

من سعی کرده‌ام مجدداً یک بازگشت حسی به فضای آن دوران داشته باشم؛ ولی
با روایت جدید. چون وقتی مهران رسام(برادر زنده‌یاد مسعود رسام) به‌عنوان تهیه‌کننده
این مجموعه از من برای همکاری دعوت کرد، گفت می‌خواهیم این کار را به مسعود تقدیم کنیم.
من هم موسیقی این سریال را به مسعود رسام و همچنین بیژن بیرنگ که امیدوارم صدها سال
سلامت باشد تقدیم می‌کنم. چون ایده اصلی این شکل موسیقی برای تیتراژهای این‌چنینی در
تلویزیون را، آن سال‌ها این دوستان با من مطرح کردند و پیشنهاد دادند.

موسیقی این مجموعه ترکیبی از چند ژانر موسیقی به‌نظر می‌رسد. خود شما
اگر قرار به طبقه‌بندی باشد آن را در چه ژانری دسته‌بندی می‌کنید؟

اصولاً تفکر من این است که برای ساخت موسیقی متن در این‌گونه آثار که
فضای معاصر و زندگی شهرنشینی دارد و تمام اقشار با فرهنگ و سلیقه‌های مختلف در آن حضور
دارند، باید تمام سبک و سیاق‌های قابل استفاده را برای رسیدن به اهداف تصویر یعنی اهدافی
که باید دست به دست هم بدهند و در موسیقی جلوه کنند تا فلسفه موسیقی فیلم را پشتیبانی
کنند استفاده کرد.
حالا مجموعه «هیات‌مدیره»،
هم دراماتیک است و هم در آن قسمت‌های طنز وجود دارد؛ من هم براساس این دو نوع نگاه،
هم پیانوی نیوایج و هم سبک جز استفاده کرده‌ام. تم‌ها و ریشه‌ها هم از موسیقی خودمان
است که با روایت شخصی‌تر آن‌ها را استفاده کرده‌ام. سعی کردم فضای فکری این کار شخصی
باشد چون بعد از مدت‌ها چنین مجموعه‌ای را قبول کردم و دوست داشتم امضای شخصی من در
این مدل کارها وجود داشته باشد.

«هیات‌مدیره» اولین همکاری شما با مازیار میری
به‌حساب می‌آید درست است؟

بله. از این همکاری هم بسیار خوشحالم چون مازیار میری تسلط زیادی روی
کارش دارد. ما تلاش کردیم در تعامل با ایده‌های کارگردان و برداشت آهنگساز از آن ایده‌ها
و انتقالش روی موسیقی، به نزدیک‌ترین وجوه اشتراک برسیم که تا این لحظه این تعامل به
بهترین شکل ممکن صورت گرفته است.

آیا حین ساخت
سریال موسیقی را پیش می‌برید یا صبر می‌کنید تا کلیت کار به اتمام برسد و سپس سر
فرصت آهنگسازی می‌کنید؟

بله، درواقع دو سه هفته بعد از کلید خوردن کار بلافاصله با من تماس گرفتند
و از من برای ساخت موسیقی دعوت کردند. مهران به‌واسطه همکاری‌های پیشینی که با برادرش
داشتم با انتظارات من آشنا بود و می‌دانست راه و روش من، ساخت موسیقی روی فیلمِ آماده‌شده
نیست. الان هم هر زمان که فرصت شود، سر لوکیشن فیلمبرداری می‌روم. با تدوینگر سریال
یعنی خانم سودابه سعیدی هم دائماً در تبادل موسیقی هستیم و بسیاری از موسیقی‌های آماده‌شده
را برایش می‌فرستم تا از آن‌ها برای ریتم تدوینش استفاده کند و بعد دوباره آن اپیزود
برای من ارسال می‌شود و من براساس ذهنیتی که تدوینگر از موسیقی‌های قبلی داشته، سعی
می‌کنم موسیقی جدید کار کنم.
البته
باتوجه به حجم قسمت‌های این مجموعه و زمان محدودی که برای آماده کردن موسیقی داشتم
(از یک‌ماه‌ونیم قبل) تلاش می‌کنم تا حد امکان هر اپیزود موسیقی اورجینال و منحصر به
خودش را داشته باشد و البته این موضوع کمی با عرف متداول و جاری در موسیقی ما مغایرت
دارد که شاید دلایل مالی یا زمانی داشته باشد.

شما سابقه‌ زیادی در خلق فضای فانتزی دارید. در این سریال هم این فضا
مشاهده می‌شود. علاقه خاصی به ایجاد این فضاها دارید؟

بسیار زیاد. به نظرم نگاه فانتزی، نمک این مدل کارهاست. باید در عین حالی‌که
جریان فیلم به حرکت خود ادامه می‌دهد، بتوانید گوش مخاطب را به سمت خودتان بکشید.

موسیقی تیتراژ یک فیلم یا سریال چه خصوصیاتی باید داشته باشد؟

دوست داشتم به بهانه همین سوال
حتما اشاره‌ای به کلیت این موضوع داشته باشم؛ آن‌هم این‌که من بارها دیده‌ام نام یک
نفر را به‌عنوان آهنگساز موسیقی متن می‌نویسند اما متوجه می‌شوم که اصلاً موسیقی متن
نیست، بلکه ترانه‌ای است که در یک قسمت از فیلم کار شده است؛ اشتباه بزرگی که از دیدگاه
فرهنگی در حال باب شدن است. ترانه‌ای که در فیلم استفاده می‌شود، شاید ارتباط کلی با
کل موسیقی متن داشته باشد اما موسیقی متن به حساب نمی‌آید. نامش تیتراژ ابتدایی یا
انتهایی یا موسیقی بین یکی از سکانس‌های یک فیلم است. اما تعریف و کاربرد موسیقی متن
چیز دیگری است. درواقع موسیقی متن شامل مجموعه قطعات موسیقی است که البته روی آن می‌تواند
آوای انسانی هم باشد که در طول فیلم حرکت می‌کند.
درباره تیتراژ هم بگویم که تیتراژ اول این مجموعه یک قطعه
اینسترومنتال است که ارکستر اجرا کرده و تم فیلم در آن جاری است. در قسمت اول ما یک
ترانه محلی هم به نام «بیا که نوروزه» با تنظیم مجدد کار کردیم که با صدای احسان کرمی
به‌عنوان اینسرت پخش شد.

چه هنرمندانی شما را در ضبط این اثر همراهی کرده‌اند؟

باتوجه به این‌که پیانو ساز تخصصی من است، موسیقی این سریال هم پیانومحور
است اما طبیعتاً تمام سازهایی که می‌توانند به قصه کمک روایی کنند، حضور دارند. گروه
زهی ما علی جعفری‌پویان(سولو)، پدرام فریوسفی و نیما زاهدی بوده‌اند و در بعضی قسمت‌ها
هم مسعود همایونی گیتار الکتریک نواخته است که تمام این‌ها در موسیقی متن جاری هستند.
شهاب آذین‌مهر نوازنده تار و سه‌تار بوده و حامی حقیقی هم میکس و مسترینگ تیتراژ و
ترانه محلی را انجام داده است. البته من از سمپل‌های خیلی زیادی هم استفاده کرده‌ام
چون الان امکانات خیلی خوبی در مقایسه با بیست سال پیش به وجود آمده و سازهای آکوستیک
و حتی الکتروآکوستیک در اختیار آهنگسازان فیلم قرار گرفته است.

فرزان صوفی