معضل سالن‌هایی که شخصیت تعریف‌شده ندارند

نکته‌ای بسیار عجیب این است که چرا بعد از گذشت سالیان
متمادی، هنوز نتوانسته‌ایم به یک قائده و فغضای درست برای شکل‌های متفاوت نمایشی
برسیم. سالن‌های ما تشخص و اتیکت ندارند و هر نمایشی در هر جایی که به آن، سالن
داده شود، روی صحنه می‌رود. باید تکلیف این مساله را مشخص کرد. برای مکانی همچون
تماشاخانه «دا» با این اتمسفر و معماری خاص، باید کارهایی خاص، متناسب یا طراحی‌شده
برای این فضا روی صحنه رود تا بتواند از خود اتمسفر استفاده شود. وقتی نمایشی می‌تواند
در سالن دیگری هم اجرا شود، چه لزومی هست در فضایی با این معماری خاص که بسیاری از
گروه‌ها را به‌خاطر امکانات کم سالن دچار مشکل می‌کند، نمایش اجرا کرد؟ شاید تنها
بهانه درستی که وجود دارد این است که
اجرایی برای این سالن آماده کرده باشیم. داشتن اتیکت سالن در تمام دنیا امری
پذیرفته‌شده و طبیعی است. متاسفانه این روزها به دلیل این‌که تمام کارها را پیش می‌برد
و مناسبات را پول معماری و مهندسی می‌کند، با شرایطی مواجه هستیم که آثاری در سالن‌ها
روی صحنه می‌روند که هیچ ارتباط ارگانیک، فرمی یا محتوایی با سالن ندارند. تنها به
دلیل این‌که پول به تماشاخانه می‌دهند، هر شکل نمایش می‌تواند در هر سالنی اجرا
شود. به‌جای این‌که تماشاخانه‌ها تیمی قوی برای سنجش کیفیت آثار داشته باشند،
بیشتر مشاوران مالی و حساب‌دارانی دارند که گروه‌ها را با توجه به توان مالی آن‌ها
انتخاب می‌کنند. البته نمی‌توان منکر مساله مالی در فضای تئاتر حرفه‌ای شد اما این‌که
تمام مناسبات بر مبنای مساله مالی پیش ببریم و این بخش تمام خط‌ونشان‌ها را تغییر
دهد، کاری عبث و پوچ است. قطعا این ره به سرانجامی هموار و درست نخواهد رسید و
راهی تلخ و دهشت‌ناکی پیش روی گروه‌های اجرایی و آینده تئاتر ما خواهد گذاشت.