به گزارش صبا، ابتدا قرار بود تماشاخانهای که این روزها بانام
«دیوار چهارم» شناخته میشود، «آناهید» نام گیرد و طی خبری که آبانماه سال ۱۳۹۴
منتشر شد، قرار بود از پنجم دیماه آن سال این تماشاخانه افتتاح شود اما این اجرا
به تعویق افتاد و پس از جدا شدن تعدادی از اعضای هیات مدیره، نام این تماشاخانه به
«کنشمعاصر» تبدیل شد و تحت مدیریت فارس باقری؛ از فروردینماه سال ۱۳۹۵ این
تماشاخانه بهصورت رسمی فعالیت خود را آغاز کرد اما در شرایطی که تنها یک سال از
افتتاح تماشاخانه گذشته بود، فارس باقری از این مجموعه رفت و فروردینماه سال ۱۳۹۶
نام این تماشاخانه از «کنش معاصر» به «پایتخت» تغییر کرد! حمید عرب مدیریت این
مجموعه را بر عهده گرفت. هنوز مخاطبان به این نام عادت نکرده بودند که بهمنماه
سال گذشته، بار دیگر نام این تماشاخانه تغییر کرد و به «دیوار چهارم» تبدیل شد!
فارغ از این نکته که نام، برند یک محصول و مکان محسوب میشود، چهار بار تغییر نام
یک تماشاخانه در حدود دو سال و سهماه، رکوردی جالبتوجه است. با عبدالرزاق بنیشیخالاسلامی
و حسین جزایری؛ مدیران تماشاخانه «دیوار چهارم» درباره این تغییرات و شرایط مدیریت
جدید این مجموعه گفتوگو کردهایم.
حسین جزایری درباره تغییراتی که درزمینه نام این تماشاخانه
بهوجود آمده است، گفت: به آدمهایی که در حوزه تئاتر سرمایهگذاری میکنند، دید
خوبی وجود ندارد. درحالیکه هیچ سرمایهگذاری برای پول درآوردن در تئاتر سرمایهگذاری
نمیکند. اگر ما میخواستیم به پول درآوردن فکر کنیم و نگاه تجاری داشته باشیم،
راههای بهتری داشتیم! درنتیجه به آدمهایی مجوز تاسیس تماشاخانه داده میشود که
بهعنوانمثال سی سال است در این حوزه فعالیت میکنند و بر اساس رزومه و مدرک مجوز
صادر میشود اما همانطور که ورزشکاران بسیار خوب ما نمیتوانند درزمینه مدیریت
شرایط خوبی را فراهم کنند، هنرمندان هم باید تمرکز خود را بر روی فعالیت هنری خود
قرار دهند. درواقع سرمایهگذاران باید فضای آرام و دلچسبی فراهم کنند تا هنرمندان
بتوانند کاری فوقالعاده روی صحنه ببرند. ما عاشق تئاتر هستیم و هرچه داشتیم را
وارد کار تئاتر کردیم اما ناچار هستیم از مجوز افراد دیگری استفاده کنیم. وقتی از
مجوز دیگران استفاده میکنیم، وقتی ازلحاظ مدیریت یا طرز تفکر به مشکلی برمیخوریم،
صاحب مجوز از مجموعه خارج میشود و ما ناچاریم از مجوز یک فرد دیگر استفاده کنیم. دو
بار عدم تفاهم سبب شد تغییر مجوز اتفاق بیفتد. وقتی مجوز تغییر میکند، طبیعتا اسم
مجموعه هم تغییر میکند. خوشبختانه باتجربهای که کسب کردیم، شرایطی را بهوجود
آوردم که دیگر این تغییرات در «دیوار چهارم» رخ ندهد.
عبدالرزاق بنیشیخالاسلامی، ضمن تایید صحبتهای جزایری،
افزود: متاسفانه در جامعه ما از آدمهای متخصص استفاده بهینه نمیشود. زمانیکه به
مسئولان ادارهکل هنرهای نمایشی مراجعه میکنیم و میگوییم ۱۰ سال مدرک ثبتی دارم
که در این حوزه کار کردهام، مدرک کارشناسی ارشد ندارم اما تجارت را بلد هستم! اما
به من مجوز نمیدهند. نکته مهمتر این است که تماشاخانه یک بنگاه اقتصادی در بستر
فرهنگ و هنر است. تحقیقات نشان داده است جاهایی که اساتید دانشگاهی وارد یک پروسه
اقتصادی شدهاند، ۹۹٫۹ درصد یا آن پروژه اقتصادی شکل نگرفته و یا با شکست مواجه
شده است همچنین در جاهایی که فرد اقتصادی بدون در نظر گرفتن پتانسیل اعتباری و
سواد وارد حیطه شده است شکست میخورد اما زمانیکه این دو گروه در کنار هم قرار گیرند
و برای یک هدف مشخص حرکت کنند، قطعا پروژهشان به موفقیت ختم میشود. فردی که با
توجه به تخصص و تحصیلاتش مجوز میگیرد اما کارش تدریس و پژوهش است، نمیتواند
بسیاری از کارها درزمینه اقتصادی را انجام دهد. تنها در صورتی موفق میشود که
هزینه گزافی صرف کند تا به جریان فکری و اقتصادی در کنار هم شکل دهد. بسیاری از
اختلافسلیقههایی که در مجموعه ما اتفاق افتاد هم بر همین منوال بوده است.
جزایری در ادامه نام را چندان حائز اهمیت ندانست و گفت: مهم
این است که در این تماشاخانه اتفاقهای خوبی رخ داده است و همه این مکان را میشناسند.
طبیعتا مردم به این فکر میکنند که آیا با این تغییر نام و تغییر مدیریت، شرایط
تماشاخانه بهتر شده است یا نه. بسیاری از مخاطبان معتقد هستند در مدیریت جدید نقصهای
سیستم بهبود پیدا کرده است.
عبدالرزاق بنیشیخالاسلامی، درباره حمایتی که «دیوار
چهارم» از گروهها رقم میزند، گفت: در این برهه از زمان که متاسفانه در نودونهدرصد
اتفاقها پول حرف اول را میزند، آثاری شکست نمیخورند که به افرادی تعلق دارند که
یا دارای لابی هستند، یا به یک منبع پول لایزال وصل هستند و یا آثار سفارشی تولید
میکنند و یا از جاهایی حمایت میشوند که افراد عادی و کسانی که توان تولید بهینه
و تئاترهای درست و زیبا دارند، از آنها بیبهره هستند. برای به صحنه بردن سادهترین
نمایش حداقل به پانزده الی بیست میلیون تومان وجه رایج مملکت نیاز است که باید در
مدتزمان یک ماه به کار تزریق شود. درنتیجه دانشجویان ناچار هستند این مبلغ را قرض
میگیرند و از سویی دیگر باید به سالنهای خصوصی بروند و به سالن هم پول پرداخت
کنند. از سویی دیگر سالنهای خصوصی هم برای بقای خود به پول نیاز دارند چون دولت
هیچ کمکی به آنها نمیکند. اگر نمایش این دانشجو نفروشد، با توجه به اینکه مبالغ
کمکهزینهها در حد شوخی است، باید از جیب خودش تمام این قرضها و هزینهها را
پرداخت کند. دولت هم بهجای اینکه بر روی هنرمند جوان خود که میتواند نسلساز و
شکلدهنده یک جریان فکری برای آینده باشد، حمایت کند، از فردی که چهل سال است کار
میکند حمایت نمیکند درحالیکه اگر هنرمندان مطرح ما در سالن خصوصی نمایش خود را
اجرا کنند، سود میکنند. دولت باید سالنهای خود را در اختیار نسل جوان هم قرار
دهد، ما در مدیریت جدید، باکس حمایتی برای گروههای جوان در نظر گرفتهایم و با
این عزیزان بهصورت درصدی قرارداد میبندیم اما کیفیت را در نظر میگیریم.
و در ادامه افزود: ما برای کار کودک باکسی را در نظر گرفتیم
و محمود تیموری که حداقل بیست سال است درزمینه تئاتر کودک فعالیت میکند به این
سالن آمد و نمایش کاملا پیام کودکانه دارد اما هیچکسی به ما نگفت که داریم فرهنگ
را برای نسلی که در آینده میآید، میسازیم. ما برای اجرای مدارس، بلیت ششهزار
تومانی در نظر گرفتیم که اگر تمام سالن هم پر میشد، ششصدهزار تومان بلیتفروشی
انجام میشد! با این هزینهها طبیعتا این مبلغ کفاف گروه را نمیدهد و واقعا غیر
از عشق، هیچچیزی این افراد دغدغهمند را روی صحنه نمیآورد.
حسین جزایری هم درباره حمایت مجموعه «دیوار چهارم» از گروههای
تئاتر گفت: باکس دانشجویی و باکس ساعت ۱۰ شب ما، کاملا حمایتی است و با آنها
قرارداد دردی بستهایم. البته این اتفاق بهدلیل مشکلات مالی بهوجود آمده است و اگر
از حمایت برخوردار بودیم، میتوانستیم در باکسهای عادی هم این حمایت را در نظر بگیریم
اما این حمایت واقعا وجود ندارد. متاسفانه شرایط بهگونهای پیش رفته است که برای
بهدست آوردن گیشه از بازیگرانی استفاده میشود که سواد تئاتری کمتر از اهالی
تئاتر داشته باشند. ما امیدواریم بتوانیم با آثار بسیار خوب در این مافیای عجیبوغریب
دوام بیاوریم و شکست نخوریم! برای این کار به حمایت اهالی رسانه، مخاطبان، جامعه
تئاتر و ادارهکل هنرهای نمایشی داریم.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است