دیدن این نقاشی‌ها حسی نفس‌گیر دارد | پایگاه خبری صبا
امروز ۲۸ فروردین ۱۴۰۳ ساعت ۱۶:۴۵
یادداشتی درباره یک نمایشگاه؛

دیدن این نقاشی‌ها حسی نفس‌گیر دارد

یک پژوهشگر معتقد است که هنرمند در نمایشگاه «من ملک‌ بودم و فردوس برین‌ جایم‌ بود» با مساله‌ بارداری به گونه‌ای شخصی، واقعی و به دور از ترحم‌خواهی مواجه شده است.

به گزارش خبرنگار تجسمی خبرگزاری صبا، نمایشگاه طراحی‌های سحر نهاوندی‌نژاد به نام «من ملک‌ بودم و فردوس برین‌ جایم‌ بود» تا ۴ خردادماه در گالری والی برپا بود.

نمایش این آثار بهانه‌ای بود تا ثنا ولدخانی مترجم و پژوهشگر هنر طی یادداشتی به نگاه این‌ هنرمند در طراحی زنان باردار پرداخت.

متن این یادداشت به شرح زیر است:

«در تاریخ هنر، نقاشی‌‌ها و طراحی‌هایی از زنان باردار وجود دارد که اغلب توسط مردان به تصویر درآمده بودند و به نوعی ثبت تغییرات فرمی بدن زنانه بودند، همچون طراحی هانس هولباین از سیسلی هرون و یا پرتره‌ی آیدا اثر آگوست جان. در تاریخ هنر اخیرتر هم سلف-پرتره‌ شانتال جاف و طراحی جالب توجه الکترا اثر جنی سویل را می‌بینیم که در آن خط‌ها و بدن‌ها جلوی چشمانمان متکثر می‌شوند.

سویل می‌گوید: شما وقتی باردار هستید خود را بازتولید می‌کنید، درست همانطور که خطوط خود را بازتولید می‌کنند.

اما به گمان من آنچه از این آثار به‌دست نمی‌آید و یا نادیده انگاشته می‌شود ترس و اضطراب نسبت به وضعیت جدید و موجودی زنده درون خود است. چراکه تمام احساسات زنانه نسبت به حمل یک موجود زنده‌ دیگر درون خود صرفا در راستای ارج نهادن این وضعیت نیست.

آثار سحر نهاوندی برای من از این رو اهمیت پیدا می‌کنند که هنرمند در آنها با مساله‌ بارداری به گونه‌ای شخصی، واقعی و به دور از ترحم‌خواهی مواجه شده است، و نه چیزی که دیگران از او انتظار دارند.

لیندا ناکلین در کتاب «زن، هنر و قدرت…» می‌گوید زنان نباید خودشان را از زاویه‌ دید قدرت مسلط ببینند و باید بتوانند با مسائل‌شان کاملا رو در رو شده بدون اینکه حس ترحم به خود داشته باشند.

همچنین جان برجر در کتابش «روش‌های دیدن» می‌نویسد: مردان به زنان نگاه می‌کنند و زنان خودشان را به عنوان کسانی که به آنها نگاه می‌شود، می‌بینند.

این امر دقیقا خلاف آن چیزی است که در آثار نهاوندی دیده می‌شود. او کلیشه‌های همیشگی زنان به عنوان ابژه‌های زیبا و چشم‌نواز و یا ستایش پرورش موجودی درون خود را به چالش می‌گیرد. او درونی‌ترین بخش بدن زنانه یعنی رحم را در معرض نمایش می‌گذارد، با موجودی نامعلوم درون آن و وضعیتی تنگ و نفس‌گیر.

این وضعیت به گونه‌ای ترسیم شده که مخاطب نیز با دیدن آثار حسی نفس‌گیر پیدا می‌کند. تجربه‌های هنری جنسیت-محور بسیار به هنر پرفورمنس و بادی-آرت مرتبط‌اند. چراکه در این دو مدیوم بدنمندی آثار بی‌واسطه منتقل می‌شود و جز این، با تجربه‌ مستقیم و چشم در چشم، مخاطب دیگر نمی‌تواند تجربه‌ی زنانه را انکار کند یا نادیده انگارد. علاقه‌ نهاوندی به هنر پرفورمنس و موضوع بدن در آثار پیشین او نیز به چشم می‌خورد و تا به اینجا می‌رسد که دست به نوعی تجربه‌ی گرافیک از سلف-پرتره می‌زند.

نحوه‌ خلق آثار نیز نفس‌گیراند. خطوط و هاشورهایی با مداد که پروسه‌ای طولانی برای خلق هر اثر در چنین ابعادی داشته است. گنجاندن ترکیبی از زوایا و هندسی‌ها که راه را بر هر فراری می‌بندند و موجب می‌شوند فیگورها به دام افتاده‌تر به نظر رسند. مامن امنی که چاره‌ای هم جز آن نیست، احساساتی را در حامل خود به وجود می‌آورد که می‌تواند (سوا از لذت‌بخشی) ترسناک، اضطراب‌زا یا حتی نامعلوم باشد.

ثنا ولدخانی

اردیبهشت ۱۴۰۱»

انتهای پیام/

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است