«زخم‌های عادی» با پنج رویکرد روان‌شناسی نوشته شد/ دختری که دوباره برخاست | پایگاه خبری صبا
امروز ۹ فروردین ۱۴۰۳ ساعت ۱۵:۵۰
معصومه باقری در گفتگو با صبا:

«زخم‌های عادی» با پنج رویکرد روان‌شناسی نوشته شد/ دختری که دوباره برخاست

معصومه باقری گفت که در نگارش رمان «زخم‌های عادی» پنج رویکرد روان‌شناختی مدنظر داشته است.

معصومه باقری نویسنده کتاب «زخم‌های عادی» که به تازگی در انتشارات نسل نواندیش به چاپ رسیده است، در گفتگو با خبرنگار ادبیات صبا درباره ایده ابتدایی نگارش این رمان توضیح داد: سال‌ها پیش با قطار مسافربری از اهواز به تهران می‌آمدم، دخترِ لاغر و زیبا و خوش‌رویی در کوپه‌ من بود که پدر و مادرش را از دست داده و دانشجوی تهران بود و در خوابگاه زندگی می‌کرد. چند ساعتی از مسافرت‌مان سپری شد که فهمیدم سیگار می‌کشد و به همین دلیل از کوپه بیرون رفت و وقتی آمد فهمیدم که به نوع خاصی مواد مخدر اعتیاد پیدا کرده است.

او ادامه داد: با یکدیگر مشغول گفتگو شدیم و برایم گفت که به مردی علاقه‌مند است که رهایش کرده و از تنهایی به درد و دود پناه آورده است. از همان زمان شروع به نوشتنِ این قصه کردم؛ دختری که به خاطر تنهایی و بی‌کسی به دود پناه می‌آورد. داستان را در ذهنم پیش بُردم و کامل کردم و پنج رویکردِ مهم را در آن نوشتم.

این نویسنده درباره مسائل روان‌شناختی و اجتماعی این رمان گفت: موضوع مهمی که زندگی جوانان را شاد یا متشنج می‌کند؛ مسائل اجتماعی و روانشناسی است. من پنج رویکرد اساسی را در این قصه در یک مسیر منسجم نوشتم که بدین شرح است؛ اول خانواده و بی‌کسی، دوم فقر و مدیریت مالی، سوم عشق و احساسِ دل بستن یا دل کَندن، چهارم اعتیاد و مواد روان‌گردان، پنجم دوست نامناسب.

نویسنده «صفر مطلق» درباره تحقیق و پژوهش برای نگارش این رمان تصریح کرد: من درباره این پنج موضوع که در رمان مدنظرم بود، تحقیق کردم، با جوانان و نوجوانان در این‌باره صحبت کردم و نظرات‌شان را جویا شدم و سپس شروع به نوشتنِ داستانم کردم.

این نویسنده خاطرنشان کرد: پیش از اینکه رمان منتشر شود، با چند روانشناس صحبت کردم و آن‌ها داستانم را خواندند و نظرشان را گفتند. خودم هم پیش از نگارش قصه، چند کتاب روانشناسی متناسب مطالعه کردم تا بیشترین آسیب‌ها را در قالب قصه بنویسم تا برای جوانان جذاب و عبرت‌آمیز باشد.

او درباره محتوای رمان توضیح داد: شخصیتِ اصلی این داستان دختری به اسم سوفیاست که در این پنج مرحله در زندگی‌اش شکست می‌خورد. اول خانواده‌اش را از دست می‌دهد و بی‌کس می‌شود، سپس از لحاظ مالی مشکل پیدا می‌کند و مدیریت مالی و شغلی برای مستقل شدن بلد نیست، بعد عشقِ زندگی‌‌اش رهایش می‌کند. در مرحله بعد به مواد مخدر روی می‌آورد و ضعیف می‌شود و در یک مرحله از رفیقِ نامناسب ضربه می‌خورد که منجر به همان اعتیاد و بی‌کسی و بی‌رمقی در او می‌شود.

این نویسنده افزود: راوی این قصه ناگهان تکان می‌خورد. ناگهان می‌فهمد تمام این شکست‌ها و زخم‌های زندگی‌اش در برابر از دست رفتن خودش زخم‌های عادی محسوب می‌شوند و در آخرین مرحله او به خودشناسی می‌رسد؛ همان نکته‌ای که اصلی‌ترین پیامِ این قصه بود. سوفیا در آخر قصه هر چه را از هم فروپاشیده، از نو می‌سازد و قوی و محکم سر پای خودش می‌ایستد و داستان با جملاتی خاص فرمی انگیزشی می‌گیرد.‌

نویسنده «زخم‌های عادی» با بیان اینکه این داستان تخلی است، تاکید کرد: همان‌طور که پیش‌تر اشاره کردم، شخصیت سوفیا با دیدن دختری در قطار در مسیر اهواز به تهران به ذهنم رسید. این داستان واقعی نیست و کاملا ساخته و پرداخته‌ خیال من است و حقیقت ندارد، اما هر روز جوان‌ها و نوجوان‌هایی را می‌بینیم که در این پنج رویکرد مهم زندگی‌شان ضربه می‌خوردند و گاهی فراموش می‌کنند قوی بمانند و سر پای خودشان باشند. به همین دلیل این کتاب را به شکل داستانی پُرکشش نوشتم تا خسته‌کننده نباشد و جوانان و نوجوانان بتوانند بخوانند و رازش را کشف کنند.

باقری در پایان عنوان کرد: در حال حاضر مشغول بازنویسی کتابی به اسم «دُخان» هستم که با تمامِ نوشته‌هایم فرق می‌کند و پیام‌های متفاوتی برای مخاطب دارد.

ندا زنگینه

انتهای پیام/

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است