اگر اولین آلبوم «ایستگاه یک» باشد طبیعتا دومی می‌شود «ایستگاه دو» | پایگاه خبری صبا
امروز ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳ ساعت ۰۲:۲۱
واگویه‌های مازیار یونسی از «ایستگاه دو»؛ آلبوم دوم و ویژگی‌های کوارتت کاسته؛

اگر اولین آلبوم «ایستگاه یک» باشد طبیعتا دومی می‌شود «ایستگاه دو»

در پروسه آماده‌سازی آلبوم به این موضوع هم فکر کردیم که اگر اولین آلبوم «ایستگاه یک» باشد طبیعتا دومی می‌شود «ایستگاه دو». اساسا آلبوم «ایستگاه یک» به‌خاطر یک قطعه نامش «ایستگاه یک» بود

کوارتت کاسته(دیمینیشد) که موسس آن احسان صدیق است اواخر سال۱۳۹۱ در
راستای پروژه «تریو احسان صدیق» شکل گرفت. اعضای این کوارتت را احسان‌ صدیق،
مازیار یونسی، روزبه فدوی و سهیل پیغمبری تشکیل می‌دهند. رامین صدیقی؛ مدیر نشر
موسیقی هرمس، از نخستین آلبومشان «ایستگاه یک» که مورد توجه جدی قرار گرفت تا
دومین آلبومشان «ایستگاه دو» در کنارشان فعالیت کرده است. قرار است سومین آلبومشان
با همکاری کمپانی معتبر
ECM به‌صورت بین‌المللی منتشر و پخش شود. ژانر موسیقی کاسته حد و مرز
و چهارچوب مشخص و ثابتی ندارد اما برخی منتقدان موسیقی کار آنان را ذیل نیوجز و
برخی دیگر آنان را از زیرشاخه‌های پراگرسیو راک دانسته‌اند. حالا مدتی می‌شود
آلبوم «ایستگاه دو» آن‌ها منتشر شده و می‌توان تاثیر سلیقه موسیقایی هر چهار نفر
از اعضای این گروه را در این آلبوم دید که طعمی منحصر به‌فرد به آن داده است. به ‌بهانه
انتشار این آلبوم با مازیار یونسی؛ نوازنده پیانو کوارتت کاسته، گفت‌و‌گو کرده‌ایم.

وقتی آلبوم اولتان یعنی «ایستگاه یک» در حال
انتشار بود به این فکر می‌کردید که آلبوم دومتان نامش «ایستگاه دو» باشد؟

ابتدا که اسم را گذاشتیم به این موضوع فکر نکردیم اما در
پروسه آماده‌سازی آلبوم به این موضوع هم فکر کردیم که اگر اولین آلبوم «ایستگاه
یک» باشد طبیعتا دومی می‌شود «ایستگاه دو». البته اساسا آلبوم «ایستگاه یک» به‌خاطر
یک قطعه نامش «ایستگاه یک» بود و دیدیم اسم خوبی است پس انتخابش کردیم اما آلبوم
دوم را به قصد این که با این اسم منتشرش کنیم شروع نکردیم. خود قطعات نامشان را به
ما می‌گویند. در حال آماده کردن قطعه‌ای بودیم که متوجه شدیم از نظر ساختار
آهنگسازی، کاراکتر صوتی و فرم خیلی شبیه «ایستگاه یک» شده است. اسمش را گذاشتیم
«ایستگاه دو»؛ به همین راحتی.

آلبوم با قطعه اول شروعی کاملا مدرن و معاصر
دارد؛ کوردها دیسونانس هستند و شکل ‌و ‌شمایل هویتی دیگری به خود گرفته است. اما
در ادامه باز هم نشانه‌های سبکی و ژانری خودتان را مشاهده می‌کنیم. تصور نمی‌کردید
این غافلگیری در ابتدا برای شنونده‌هایتان دافعه ایجاد کند؟

به‌طور کلی مخاطب برای ما در جایگاهی قرار می‌گیرد که ما
مجبور به خودسانسوری‌مان نکند. ما ابتدا خودمان را ارائه می‌دهیم و بعد شنونده تصمیم
می‌گیرد به ما گوش بدهد یا نه؛ در غیر این‌صورت شبیه نوعی نقش بازی کردن است یعنی
وقتی خودم احساس می‌کنم می‌خواهم قطعه‌ای بسازم و شروعی این‌گونه دوست دارم ترجیح
می‌دهم این کار را انجام دهم و مخاطب را با آن مواجه کنم. نمی‌خواهم بگویم مخاطب
برای ما مهم نیست، برای ما مخاطب در جایگاهی قرار دارد و به او احترام می‌گذاریم
که در درجه نخست خودمان را سانسور نکنیم و بتوانیم خودمان باشیم. قطعه اول خود
«ایستگاه دو» است که ابتدایش یک اتفاق پرکاسیو می‌افتد با درامز شروع می‌شود و
بعدش آن اتفاقات را به‌نوعی ما در آلبوم اولمان هم داشتیم.

فکر نکردید چون اسمش اسم آلبوم هم هست و قطعه
اول هم قرار گرفته به‌نوعی مانیفست آلبوم هم باشد یا تلقی شود؟

خیلی با شما موافق نیستم چون دست‌کم در کارهای ما این گونه
نیست و تاکنون سعی کرد‌ه‌ایم این را نشان بدهیم که نام‌گذاری فقط به‌دلیل این که
هر قطعه باید اسمی داشته باشد برایمان معنا دارد چون سعی می‌کنیم به‌مخاطب دیدگاه
ندهیم و اجازه دهیم براساس کانسپت‌های خودش آلبوم را بشنود. نام لزوما قرار نیست
کدی به مخاطب دهد، در «ایستگاه یک»، «ایستگاه یک» اولین قطعه‌ای بود که ساخته
بودیم و «ایستگاه دو» هم اولین قطعه‌ای بود که به آن رسیدیم. این‌که لزوما بخواهیم
با این نام‌گذاری بیانیه و مانیفستی بدهیم صحت ندارد و اساس نمی‌خواهیم این کار را
بکنیم.

در این آلبوم به‌نظر می‌رسد از مایه‌های جز و
نیو جز بیشتر به سمت پراگرسیو حرکت کرده‌اید.

بله و دلیل اصلی‌اش هم این است که در آلبوم دوممان موسیقی
کارگاهی بر دیگر مولفه‌ها غلبه بیشتری دارد. در آلبوم اول قطعاتی داشتیم که سر تا
تهش را یکی از همکاران نوشته بود؛ نه این که کارگاهی نبود اما فرم مشخص بوده و
دوستان دیگر رویش نظراتی داده‌اند و تغییراتی کرده است ولی در آلبوم دوم ۹۰درصد
آثار به‌شکل کارگاهی درآمده است که شاید دلیل اصلی رفتن به سمت پراگرسیو همین بوده
باشد. دلیل دیگرش هم شاید استفاده از فرم‌های بلندی است که استفاده کرده‌ایم. فرم‌های
مرکب و پیچیده ذهن را به سمت پراگرسیو می‌برد. طبیعتا جز فرم سیال‌تری دارد و
بداهه نقش بیشتری در آن ایفا می‌کند. اما باز تاکید می‌کنم تعمدی برای به آن سمت
یا این سمت رفتن در کار وجود نداشته است و وقتی در حال کار کردن هستیم روندی را طی
می‌کنیم و می‌گوییم: «اینطوری قشنگ است.»

اگر نخواهیم بگوییم شما موسیقی تجربی کار می‌کنید
اما با تبیین‌های شما باید بپذیریم که تجربه‌گرایی (اکسپریمنتالیسم) در خلق آثار
شما وجود دارد. فکر می‌کنم این تجربه‌گرایی حداقل چیزی که دارد این است که در درجه
اول حال بهتری به گروه می‌دهد. درست است؟

بله. اول این را بگویم این مدل کار کردن بسیار دشوار است از
این جهت که ما چهار نفر در عین این که در کنار هم کار می‌کنیم از چهار دنیای
متفاوت می‌آییم. نه این که مشترکات نداشته باشیم اما بارها گفته‌ایم که من از
خاستگاه موسیقی کلاسیک و مدرن می‌آیم، احسان و روزبه علائقشان متمایل به پراگرسیو
است و از آن طرف سهیل در موسیقی نواحی و فولک تخصص دارد. جمع کردن این سلیقه‌ها باهم
خیلی سخت است و اگر بشود قاعدتا به‌سمت خاص شدن و صدای منحصربه‌فرد دادن خواهد
رفت.

احساس
من به‌عنوان شنونده کار هم همین بوده است. یعنی صدای خودش را می‌دهد. شبیه صدای
دیگری نیست. مقداری هم حس می‌کنم سعی می‌کنید از تکنیک دوری کنید و شاید تاحدودی
همین هم شما را به سمت و سوی ایندی برده، درست است؟

ابتدا ما باید
تکنیک را تعریف کنیم. نمی‌گویم شما منظورتان از تکنیک چیست. متاسفانه بیشتر در
ایران منظور از تکنیک سرعت و حرکات محیرالعقول روی از معنی می‌شود. ما سعی نمی‌کنیم
از این دور شویم؛ موزیک باید خودش التزام آن دشواری نواختن را داشته باشد. اگر
احساس کنیم موسیقی‌مان لازم دارد که یک اتفاق آنچنانی بیفتد امکان دارد ساعت‌ها
تمرین شخصی و جمعی کنیم که آن قسمت را اجرا کنیم ولی چون تکنیک برایمان محوریت
ندارد سعی نمی‌کنیم آن را به رخ شنونده بکشیم اما اگر موسیقی بطلبد تکنیکی را که
لازم داشته باشد را اجرا می‌کنیم. کما این که در موسیقی کلاسیک از نئورمانتیک تا
دوره‌های جدیدتر مثل مالر، اگر در سمفونی‌های نگاه کنید می‌بینید که نوازنده به‌شدت
به چالش کشیده می‌شود ولی شما نمی‌توانید بگویید مالر این را از قصد نوشته تا
فاتحه نوازنده خوانده شود. چون قطعه آن را لازم داشته آن را نوشته است.

شنیده بودیم که قرار است با کمپانی ECM این آلبوم
منتشر شود. یا میسر شد و این‌که اصلا روند ضبط و آماده‌سازی در کجا و چطور انجام
شد؟

این آلبوم را در استانبول ضبط کردیم. نسخه‌ای هم که منتشر
شد میکس و مسترش را حامی حقیقی انجام داد. مقداری زمان‌بندی‌مان به‌مشکل خورد و ما
ترجیح دادیم آلبوم دوممان را با هرمس منتشر کنیم و قرار است سومین آلبوم با همکاری
ECM منتشر شود که البته
اشتراکاتی با همین آلبوم «ایستگاه دو» دارد. چون از زمان انتشار آلبوم قبلی زمان
خیلی زیادی می‌گذشت ترجیح دادیم برای این که وارد فاز جدید قطعات شویم این آلبوم
همین جا منتشر شود. آلبوم سوم هم محصول مشترک «هرمس» و
ECM خواهد بود و به‌احتمال
زیاد تا سه‌چهارماه آینده وارد فاز ضبط می‌شویم.

و آیا به‌صورت بین‌المللی هم پخش می‌شود؟

بله، پخش بین‌المللی است و مجرای انتشارش در ایران هرمس
خواهد بود و بخش بین‌المللی هم هم‌زمان است.

شرکت در فستیوال‌های بین‌المللی چه تاثیری در
این قبیل همکاری‌ها دارد؟

به‌لحاظ تجربه استیج و بازخورد تماشاگر غیرایرانی خیلی
ارزشمند است. هر جای دنیا مردمش سلیقه متفاوتی دارند و برخی از کارهایمان که ممکن
است در ایران خیلی طرفدار نداشته باشد در برخی کشورها استقبال عجیب و غریبی می‌شود
و بالعکس. از این جهت برای خودمان قطعا جایگاه مخاطب در همین بازخوردها شکل می‌گیرد.
از نظر آهنگسازی هم شاید اعتماد به نفس ما را تا حد زیادی بالا برد چون دیدیم می‌توانیم
در حد و اندازه مخاطب‌های حرفه‌ای و حتی کسانی که خودمان خیلی دوستشان داشته‌ایم
کار کنیم و موسیقی ما توانسته آن‌ها را راضی کند.

برقراری ارتباط با دیگر هنرمندان آیا باعث
همکاری‌های مشترک و باهم روی استیج رفتن‌تان هم شده است؟

همکاری و روی استیج رفتن نه؛ دلیل خاصی هم نداشته و می‌شده
این اتفاق هم بیفتد ولی ما برنامه‌ریزی‌های خودمان را داشته‌ایم و اگر برای آلبوم
برنامه‌ریزی کرده‌ایم شاید از یک سال قبل برنامه‌اش را ریخته‌ایم و از طرف دیگر
موزیسین‌های شناخته‌شده‌ای که با آن‌ها ارتباط داشته‌ایم و با آن‌ها دوست هستیم
برنامه‌ریزی‌های خودشان را داشته‌اند. یک بار در فستیوالی بودیم که کالین باس
(بیسیست گروه کمل) هم درست بعد از ما اجرا داشتند و او را دیدیم و این فرصت پیش
آمد که با اندی لاتیمر گپ بزنیم و حتی خود کالین باس پیشنهاد کرد باهم کار کنیم
ولی هنوز زمان‌بندی جفت‌و‌جور نشده است. منتها این که روی استیج برویم شاید اهمیتش
در درجه دوم قرار بگیرد تا این که ما بدانیم از هنرمندان کشورهای دیگر جدا نیستیم.
من نشستم این‌جا و اگر هیچ‌کس را نبینم به جریان اصلی وصل نیستم. اهمیت رامین
صدیقی و هرمس این‌جا مشخص می‌شود که این موقعیت را پیش آورده است که ما بتوانیم
ارتباط را برقرار کنیم و از جریان روز دنیا جدا نباشیم. تبادل اطلاعات باعث می‌شود
بدانید جایگاهتان در موسیقی امروز جهان کجاست.

اهمیتی که هنرمند برای کارش قائل می‌شود هم در
ارتقای این جایگاه تاثیر زیادی دارد. درست است؟

بله، مخاطبان ما تاکنون آشنا شده‌اند که ما برای لحظه‌لحظه
موزیکی که ارائه می‌کنیم ساعت‌‌ها وقت می‌گذاریم. نمونه مشخصش هم دو جلسه گذشته
تمرین ما بود که تقریبا برای سه تا چهار ثانیه موسیقی چهار ساعت وقت گذاشتیم و به
نتیجه هم نرسید. با شرایطی که امروز در ایران داریم این‌گونه کار کردن واقعا دشوار
است و فعلا ما دوام آورده‌ایم و در حال انجام دادنش هستیم. البته که بازخوردش
برایمان لذت‌بخش است و امیدوارم موسیقی جدی بتواند پا بگیرد و مردم هم بتوانند از
آن لذت ببرند.

سهند آدم‌عارف

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است