شخصیتی را در فیلم «در وجه حامل» بازی میکنید که به لحاظ
طبقه اجتماعی، نوع بحرانی که با آن درگیر است و حتی ظاهر، کاملا با کاراکتر هایی
که تا به حال ایفا کردهاید متفاوت است و این یک چالش برای شما به حساب میآید؟
از حدود چهارسال پیش تصمیم گرفتم نقشهای متفاوتی را ایفا
کنم اما به هر حال به نتیجه رسیدن این تصمیم فقط منوط به من نیست و شانس هم در آن
دخیل است تا فیلمنامههای متفاوتی به دستم برسد و کارگردانان هم این اعتماد را بکنند.
اما خوشبختانه این اتفاق تا حدی افتاد. شروعش با «کوچه بینام» و بعد «آباجان» بود و اوج آن را با «در وجه
حامل» تجربه کردم. بهشخصه خیلی از بازی در نقشهای متفاوت استقبال میکنم و
خوشبختانه در فیلم «در وجه حامل» این اتفاق افتاد و بهمن کامیار این پیشنهاد را به
من داد. هدایت بهمن کامیار و حضور تاثیرگذار خانم ژاله صامتی در ایفای این نقش به
من بسیار کمک کرد و در حال حاضر که فیلم روی پرده است از خروجی آن رضایت دارم.
همین تفاوت نقش سبب شد حضور در فیلم «در وجه حامل» را
بپذیرید؟
زمانی که «در وجه حامل» فقط یک فیلمنامه روی کاغذ بود به
نظرم آمد متن جذابی است، از طرفی کارگردان کار و مجموعه عوامل این فیلم همگی حرفهای
و کاربلد بودند و همین مسئله باعث میشود از یک جایی به بعد خیالت راحت باشد که
این فیلم، اثری قابل قبول میشود. البته نقش جلال در فیلم «در وجه حامل» کلید داستان است و به نوعی در باز شدن گره معمای
فیلم نقش مهمی دارد. من تجربه بازی در چنین نقشی را، یعنی حضور نهچندان بلند اما
تاثیرگذار و بازکننده گره فیلم را قبلا در «کوچه بینام» داشتم و از آنجاییکه
تجربه دلنشینی بود آن را به نوعی دیگر در فیلم «در وجه حامل» تجربه کردم.
با توجه به همین حرف و حضوری که در فیلم هایی چون «کوچه بینام»
و «در وجه حامل» داشتید به نظر میرسد خیلی اهل متر کردن نقش نیستید؟
نه واقعا اهل متر کردن نقش نیستم. وقتی یک گروه حرفهای جمع
میشوند و برای خروجی خوب تلاش میکنند و نتیجه میگیرند در آن زمان اصلا برایم
مهم نیست که نقش یک یا مکمل باشم. این نگاه را ندارم که من در ۱۰سال اخیر باید نقش
یک کار میکردم و باید آینده هم همین طور باشد اتفاقا برعکس، ترجیح میدهم در
فیلمی حضور پیدا کنم که اطمینان داشته
باشم نتیجه آن خوب و درست است. مگر من در فیلم «آباجان» چقدر حضور داشتم؟ اما میدانستم
خروجی این فیلم قابل اعتناست. اگر نقشی در جای درستی در فیلم خوبی و با گروه حرفهای
باشد آن دیدنی است و میپذیرم اما اینکه بخواهم به صرف نقش یک بودن هر پروژهای را
قبول کنم، نه. البته من در فیلمهایی چون «برف» و «زار» نقش اصلی بودم و آنها را
بسیار دوست داشتم و از بازی در آنها خوشحالم.
با این همه اگر فیلمنامه خوبی باشد و نقش در جای درستی قرار گرفته باشد میپذیرم
اول یا مکمل بودن آن برایم فرقی ندارد و اساسا اهل متر کردن نقش نیستم.
شما تصمیم گرفتید نقشهای متفاوتی را ایفا کنید و تا حد
زیادی هم موفق بودید اما این ۵۰درصد ماجرا است و ۵۰درصد دیگر به خواست سینما بر میگردد.
درست است یک بخشی از آن مربوط به من است اما بخش دیگر به
این برمیگردد که تا چه حد این امکان و فرصت ایجاد میشود. خوشبختانه این اتفاق هم
افتاد و من نقشهای متفاوتی را بازی کردم نمیگویم خیلی متفاوت، اما از همان زمانی
که تصمیم گرفتم نقش و ظاهر یک پسر بالاشهری را بشکنم این اتفاق با حضورم در فیلمهایی
چون «کوچه بینام»، «آباجان» و «در وجه حامل» افتاد.
به هر حال خیلی از کارگردانها این ریسک را نمیکنند که نقش
متفاوتی را به یک بازیگر بدهند و امان از وقتی که در یک قالب جواب دهی، همه همان
را میخواهند، برای شما این اتفاق چقدر محسوس بوده است؟
من اصولا بازیگر پرکاری نیستم بهصورت مداوم سر کار
هستم اما خیلی پشت سر هم و بیوقفه کار
نمیکنم. نمیتوانم بگویم این اتفاق افتاده است به دلیل اینکه در همان سالی که «در
وجه حامل» را کار کردم در فیلم «چهلوهفت» نیز بازی کردم که دو نقش متفاوت از طبقه
پایین جامعه بود اما بعد از آن، در فیلم خانم حکمت حضور پیدا کردم که باز نقش یک
پسر بالاشهری بود و همین طور سریال «سایهبان»، خوشبختانه این اتفاق برای من
نیفتاده البته منکر این نمیشوم که کمی گارد وجود دارد و میگویند صورتم برای نقش
منفی مناسب نیست اما در نهایت خودم تصمیمگیرنده بودم که از بین پیشنهاداتم کدام
را قبول کنم.
تا سالها پیش عادت کرده بودیم محمدرضا غفاری را در قالب
همان پسر بالاشهری کمی مظلوم و مودب ببینیم اما همانطور که خودتان گفتید در چند
سال اخیر رویهتان تغییر پیدا کرده و کاراکترهایی از قشرهای مختلف جامعه را بازی
کردید، اساسا برای اشراف کامل به کاراکتری که از شما دور است و ویژگیهای زیست آن
چقدر به مابهازاهای بیرونی و افراد شبیه نقش توجه میکنید و وام میگیرید؟
فارغ از اینکه خروجی کار خوب است یا بد؟ و اینکه چقدر
مورد رضایت واقع میشود؟ من همیشه سعی میکنم زندگی کنم و در فواصل این فیلم تا
فیلم بعدی در جریان زندگی در کوچه و خیابانها
با انسانهای مختلف معاشرت کنم، دوست پیدا کنم و درنتیجه آن به جهانبینی
میرسم. این همزیستی با انسانهای مختلف طبیعتا سبب میشود در پس ذهن من یک
کاراکتر جدید خلق شود. اما اصلا اینطور نیست که مشخصا برای نقش و فیلم بعدی تلاشی
کنم. در نتیجه ترجیح میدهم صاحب تفکری به این شکل نباشم که برای هر نقشی باید
چنین کاری را انجام دهم. کمااینکه در حال حاضر به این واقف هستم، نقشهایی وجود
دارند که من بلد نیستم آنها را ایفا کنم و اگر از خودم مطمئن نباشم که میتوانم
یا نمیتوانم از پس بازی نقشی بربیایم به نظرم هیچ اشکالی ندارد که آن را نپذیرم.
اینکه میگویم چقدر به دنبال مابهازای بیرونی بودید و به
آدمهایی از این قشر توجه داشتید بهخاطر این است که برخی فیلمسازها و بازیگرانمان
عادت کردنند با نگاهی توریستی به یک قصه یا یک کاراکتر نگاه کنند!
جواب این سوال دقیقا برمیگردد به همان ترسی که گفتم. من
اگر احساس کنم نقشی را نمیشناسم و بلد نیستم آن را بازی کنم با جرات هر چه تمامتر
آن کاراکتر را بازی نمیکنم. مثلا اگر به من بگویند نقش یک آدم لات را با چهارچوبی
که ما میگوییم بازی کن من قبول نخواهم کرد و میگویم من این آدم را نمیشناسم.
شاید این اتفاق از ترسهای من نشأت بگیرد اما ترجیح میدهم در زندگی روزمره و یا
گذشتهام با کاراکتری شبیه به آن نقش مواجه شده باشم. به همین دلیل تا سن حدود ۲۷سالگی
معمولا نقشهایی شبیه به هم بازی میکردم چرا که تجربهام از زندگی بهمراتب
محدودتر بود اما در سالهای اخیر به سبب معاشرت با آدمهای متفاوتتر و تجربه زیست
بیشتر، در بازی کردن برخی نقشها بیش از سابق به خودم اطمینان میکنم.
شخصیت جلال در فیلم «در وجه حامل» بسیار دور تر از خود
شماست برای ایفای این نقش چقدر از همان جهانبینی خودتان به عنوان بازیگر وام
گرفتید و چقدر در خدمت کارگردان و فیلمنامه بودید؟
نقش جلال در فیلم «در وجه حامل» تعداد سکانس محدودی داشت،
به نظرم وقتی تعداد سکانسها محدود است بهتر است بازیگر آنچه را که بیرون از کار
است، انجام ندهد به همین دلیل همواره ترجیحم این است که در خدمت فیلم و آن چیزی که
کارگردان میخواهد، باشم و در نهایت آن کسی را که میشناسم بازی کنم. پیش از «در
وجه حامل» تجربه بازی با ژاله صامتی را در فیلم «آخرین بار کی سحر را دیدی؟» داشتم
و بهجرأت میتوانم بگویم یکی از بهترین پارتنرهایی است که تا به حال داشتم. در
طول فیلمبرداری تمرینات خوبی داشتیم و بازی را روتوش میکردیم تا خروجی مطلوب را
مقابل دوربین ارائه دهیم. به نظرم گروه خوب و تعامل با بازیگران دیگر بهخصوص خانم
صامتی در رسیدن به نقش جلال بسیار تاثیرگذار بود.
گریمی که در «در وجه حامل» داشتید به نسبت گریمهایی که تا
به امروز روی صورت شما دیده بودیم، متفاوتتر بود؛ تفاوتهایی مثل بالابردن سنتان،
تیره شدن چشمان و … این نوع چهرهپردازی چقدر توانست در ایفای نقش جلال به شما
کمک کند؟
این گریم به لطف آقای دارسنج به انجام رسید، در تست گریمی
که در پروژه داشتیم، تمام تغییرات اعمال و در نهایت خروجی، همانی شد که در فیلم
دیدیم؛ به نظر من گریم بسیار متفاوتی را در این کار دیدیم که طبیعتا در ایفای نقش
هم به من کمک کرد.
در حدود چهارده سال است که در حوزه بازیگری در مدیومهای
سینما و تلویزیون فعالیت دارید که البته در تلویزیون به نسبت سینما کمکارتر
بودید؛ (البته در نقشها و سریالهایی حضور داشتید که با استقبال خوبی مواجه
شدند)؛ با توجه به برخورداری از یکسری خصایص حرفهای و حتی ظاهری ، برآیند خودتان
از این مدت زمان کار چگونه است؟ درواقع عملکرد خود را در این چهارده سال چطور
ارزیابی میکنید و آیا از آن رضایت دارید یا اعتقاد دارید در مواقعی تحت تاثیر
شرایط نتوانستید آنطور که باید و شاید در سینما دیده شوید؟
در این مورد باید بگویم در واقع این اتفاق خودخواسته و در
برههای نه، کاملا ناخواسته بوده است اما من هیچ وقت درگیر آن نشدهام؛ پیش آمده
در حدود یک تا یکسالونیم کار نکردهام فقط به این دلیل که فیلمی به من پیشنهاد
نشده است که باعث خوشحالی من شود و از طرف دیگر در یک سال سر سه فیلم سینمایی بودهام؛
این موضوع برای خودم خودخواسته بوده اما از طرفی دست من هم نبوده است؛ من در یک
سال «قاعده تصادف»، «برف» و «گس» را بازی کردم که جزو فیلمهای مهم آن سال به حساب
میآمدند و جایزه هم دریافت کردند اما از یک جایی به بعد از عهده من خارج بود؛ به
طوری که میتوانست این روند با یک شانس متقارن شود و من به بازیگر اسم و رسمدارتری
تبدیل شوم ولیکن در غیر اینصورت هم نمیتوانسته من را بشکند؛ هرچند که با رخ ندادن
آن اتفاقات خودم را اذیت نکردم و ترجیح میدهم آرام در زندگی خودم بوده و تصمیمگیرنده
من باشم تا اینکه بخواهم فکر کنم سوار بر موجی هستم و مدام بگویم که چرا فلان
اتفاق برای من نیفتاد؛ به همین علت الان هم خوشحالم و حداقل این است که نمیگویم
حالا که آنطور که باید دیده نشدهام پس به مداوم کار کردن متوسل شوم یا حاشیههایی
را برای خودم به وجود بیاورم که اسم و رسم بیشتری را برایم به دنبال داشته باشد؛
اینطور نیست و فیلمها کار خود را انجام میدهند؛ «در وجه حامل» فیلم دلنشینی
برای من است اما در زمان اکران فروش کمتری را نسبت به فیلمهای دیگر دارد که من
دیگر نمیتوانم برای آن کاری انجام دهم.
اگر به کارنامه کاریتان نگاهی بیندازیم، ژانر اجتماعی فضای
فیلمهایی است که در آن به ایفای نقش پرداختهاید؛ در حال حاضر مردم و مخاطبان
سینما گرایش بیشتری به سمت فیلمهای کمدی دارند و فیلمهای اجتماعی از آمار
استقبال پایینتری برخوردار هستند، ولو اینکه فیلمهای بهتری باشند و در جشنوارهها
و حتی از سوی مردم نیز دیده شوند؛ اما به نسبت آثار کمدی اقبال کمتری دارند؛ با
این تفاسیر همچنان قصد دارید در ژانر اجتماعی فعال باشید؟
نه؛ به این دلیل که اگر شغل من بازیگری است باید تلاش کنم
تا وجوه دیگری از خود را به نمایش بگذارم و در آنها موفق باشم؛ تا به الان
پیشنهاد فیلم کمدی که باعث شود من بهشخصه از حضور درآن خوشحال باشم، نداشتهام؛
ناگفته نماند که فیلمهای خیلی خوبی هم وجود داشته اما به من پیشنهاد عجیب و غریبی
نشده است که حال من را خوب کند؛ در عین اینکه سینمای اجتماعی من را خوشحال میکند؛
خوشبختانه یا متاسفانه من تهیهکننده نیستم که نگران بخش مالی فیلمی اجتماعی باشم
که شاید نفروشد اما به این قضیه ایمان دارم این ژانر، دردها و معضلاتی از جامعه را
بازگو میکند که شاید الان از آن استقبال نشود اما میتوان سالها بعد آن فیلم را
تماشا کرد و دید که چه چیزهایی را به بیننده اضافه کرده است؛ بنابراین نمیتوانم
به صرف اینکه اکنون فیلم کمدی فروش دارد در هر فیلم کمدی بازی کنم.
اگر فیلمنامه کمدی باب سلیقه پیشنهاد شود که به گفته
خودتان حال خوبی با آن داشته باشید، پتانسیل بازی یک نقش خوب کمدی را در خود میبینید؟
چون تا به الان چنین نقشهایی را کار نکردهام به نظرم این
فضا جایی ترسناک برای ورود است اما حتما مایلم که آن را تجربه کنم؛ البته به شکلی
کمدی موقعیت را در سریال «آشپزباشی» کار کردیم؛ به هر جهت اگر ببینم که از پس نقش
کمدی پیشنهادشده برنمیآیم آن را قبول نمیکنم.
در سینمای ایران اساسا تنوع ژانر نداریم، فیلمها دو طیف
مشخصند؛ کمدی و اجتماعی، اما فیلم «زار» با بازی شما در ژانر وحشت است و هنوز خبری
از اکران آن نیست!
این فیلم با حداقل بودجه و امکانات ساخته شده و همان سال یا
حداقل هر چه سریعتر باید اکران میشد. من و تمام گروه فیلم «زار» با انگیزه و لذت
شروع به ساخت یک فیلم تجربی و متفاوت در ژانر وحشت کردیم، آن زمان با خودم فکر میکردم
من دوست دارم نقش متفاوتی را ایفا کنم به همین دلیل فارغ از اینکه نتیجه کار خوب
از آب درمیآید یا بد، با لذت آن نقش را ایفا کردم. در حال حاضر با وجود تلاش
کارگردان اما خبری از اکران آن نیست و فقط
امیدوارم هر چه سریعتر فرصتی ایجاد شود تا این فیلم دیده شود.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است