کامیار شاپور
کامیار شاپور 29 خردادماه سال 1329 به
دنیا آمد. مادر او فروغ فرخزاد و پدرش؛ پرویز شاپور بود. هم فروغ در شعرهایش به
کامیار اشاره کرده، و هم پرویز شاپور از نامش، کامی، بهعنوان نام مستعار خود
استفاده کرده است. وقتی کامیار سهساله بود، مادرش فروغ فرخزاد از پدرش پرویز
شاپور جدا شد.
کامیار در خانه مادربزرگش با عمو و
پدرش زندگی کرد. در دبیرستان خبر مرگ مادرش را از یکی از همکلاسیهایش گرفت. بعد
از دیپلم به انگلستان رفت و در رشته نقاشی تحصیل کرد البته در ابتدا قرار بود در
رشته برق تحصیل کند اما چون با روحیاتش هماهنگ نبود، رشته نقاشی را برگزید. سال۵۷ به ایران بازگشت و
تا سال87 با پدرش زندگی کرد. پدرش پرویز شاپور که به پدر کاریکلماتور ایران شهرت
داشت در آن سال درگذشت.
تا پیش از مرگ پدر، در سالهای ۶۳، ۶۹ و ۷۶ نمایشگاههایی برپا کرد اما پس از آن دیگر نمایشگاهی برپا نکرد. او
دلیل این کار را اینگونه توضیح داده بود: «نگاهم به نقاشی حرفهای بود، اما اگر
میخواستم درآمد داشته باشم باید تن به چیزهایی میدادم که خیلی با روحیاتم هماهنگ
نبود و بعد از فوت پدرم خیلی کار نکردم و فقط در یک نمایشگاه گروهی شرکت کردم.»
کامیار شاپور در مصاحبههای متعددی که
با رسانههای مختلف کرد گفته بود، نقاشی میکشد، مجسمه میسازد، شعر میگوید و
گیتاری هم دارد که با آن در خیابان و پارک، موسیقی دهه۶۰ و ۷۰ میلادی را به یاد
روزگار نوجوانیاش مینوازد.
شاپور علاوه بر شمار زیادی طرح و
نقاشی، دو مجموعه شعر برجا گذاشته است و در جمعآوری نامههای پدرش به او و مادرش
به همسرش، مشارکت کرده است. مجموعه شعر «عشق یک مجسمه فلزی ست و نورهای معطر
طلایی»، «خودنویسم را از آفتاب پر میکنم»(نامههای پرویز شاپور به فرزندش
کامیار) با گردآوری و تنظیم فرناز تبریزی و کامیار شاپور و «اولین تپشهای عاشقانه
قلبم»(نامههای فروغ فرخزاد به همسرش)، به کوشش عمران صلاحی و کامیار شاپور کتابهای
بهجامانده از او هستند.
وقتی از کامیار شاپور پرسیده شد که آیا
حق و حقوق فروش کتابهای مادرش را به او پرداخت میکنند یا خیر، گفت پیگیری این
ماجرا برای من با ۶۳سال سن کار بسیار سختی است، مگر در چند جبهه باید بجنگم.
کتابخانه کاملی که از آثار پدر و مادرش
داشت به سرقت رفت و با اینکه میدانست سارق کیست موفق نشد آنها را پس بگیرد.
کامیار شاپور ۲۵تیر۱۳۹۷ در ۶۶ سالگی درگذشت.