معرفی قلعه ای که حسن صباح فتح کرد | پایگاه خبری صبا
امروز ۱۰ فروردین ۱۴۰۳ ساعت ۱۱:۵۲

معرفی قلعه ای که حسن صباح فتح کرد

قلعه الموت یکی از این دیدنی های تاریخی است که نام آن با اسماعیلیه پیوند خورده است.حسن صباح در سال ۴۸۳ هجری قمری قلعه الموت را تصرف کرد.

به گزارش خبرنگار  «صبا»، ایران با داشتن شهرهایی با تمدن چندین هزار ساله دیدنی های تاریخی زیادی را در خود جای داده است. قلعه الموت یکی از این دیدنی های تاریخی است که نام آن با اسماعیلیه پیوند خورده است. گفته می شود که در دوران گذشته از این قلعه به عنوان زندان استفاده می شده است اما طبق تحقیقاتی که شده مشخص شده که الموت در گذشته فقط زندان نبوده است بلکه در آن افرادی هم زندگی می کرده اند، افرادی نه از طبقه ی مردم عادی بلکه افرادی که جایگاه اجتماعی خاصی داشته اند.

موقعیت قلعه الموت بر فراز یک صخره به بلندای ۲۱۶۳ متر از سطح دریا قرار گرفته است.بلندی صخره‌ای که قلعه الموت بر روی آن قرار گرفته از زمین‌های پیرامون خود ۲۰۰متر و گستره دژ در حدود ۲۰۰۰۰ متر مربع است.-موقعیت قلعه الموت به صورتی است که اطراف دژ را از هر چهار سو پرتگاه در بر گرفته و تنها راه ورود به قلعه در انتهای ضلع شمال شرقی آن است.در اطراف قلعه الموت، صخره‌های قرمز رنگی وجود دارند که منظره اطراف قلعه را دیدنی و جالب توجه کرده‌اند.

حسن صباح در سال ۴۸۳ هجری قمری قلعه الموت را تصرف کرد و بهای آن را که معادل ۱۰۰۰یا ۳۰۰۰دینار طلا بود به حاکم آن پرداخت. اکنون این دژ به نام وی قلعه حسن صباح نامیده می‌شود. دژ الموت پایگاه اصلی و مرکزی حسن صباح بنیادگذار حکومت نزاریه اسماعیلیان و رهبران آنها بود حسن صباح به مدت ۳۵سال در قلعه الموت اقامت داشت و پیروان خود را رهبری می‌کرد.

حسن صباح در قم در یک خانواده شیعی امامی به دنیا آمد. پدرش، علی بن محمد، عرب تباری از مردم کوفه بود که برای خود نسب یمنی ادعا می‌کرد. او در کودکی و نوجوانی مدتی در نیشابور درس خوانده بود. در تاریخ و ادبیات ایران حسن صباح و خواجه نظام الملک طوسی و عمر خیام نیشابوری به سه یار دبستانی معروف هستند.

در جوانی خانواده صباح از قم به ری، که از مراکز فعالیت اسماعیلیه بود، رفتند. مردی به نام امیره ضراب، حسن را به کیش اسماعیلی جذب کرد.

در سال ۴۶۹هجری (۱۰۷۶میلادی) وی به مدت سه سال در قاهره تعلیم یافت، پس از آن به ایران بازگشت و فعالیت خود را با سفر در سراسر ایران آغاز کرد و با رفتن به الموت و استقرار در دژ الموت با عنوان «دهخدا»، شاخه اسماعیلیان نزاری را پایه گذاری کرد. حکومت نزاری ایران را حسن صباح و هفت تن از جانشینان وی، که در ادبیات به خداوندان الموتشهرت دارند، اداره می کردند. حسن صباح از سال ۱۰۹۰میلادی (برابر با ۴۸۳هجری) تا زمان مرگ (۱۱۲۴میلادی) به مدت ۳۵سال در دژ خود زندگی کرد و به فراخواندن مردم به کیش خود ادامه داد. وی مردی عجیب و پر رمز و راز، سیاستمداری مدبر، سازمان‌دهنده‌ای توانمند و خوش فکر و مردی پرهیزگار بود. وی را «سیدنا» به معنی «سرور ما» می نامیدند.

حسن صباح پس از تصرف قلعه‌های مستحکم و ایجاد سازمان نیرومند و انعطاف‌ناپذیر، مبارزه بر ضد بزرگ‌ترین نمایندگان طبقه حاکمه دولت منفور عباسیان، یعنی سلجوقیان و دیگر امیران منطقه را آغاز کرد. البته او در امور نظامی نابغه بود، قلعه‌های غیر قابل نفوذ داشت و هیچگاه هیچکدام از قلعه‌هایاسماعیلی تسخیر نشد؛ این روند همچنان ادامه داشت تا در زمان هولاکو مصالحه‌ای بین خواجه نصیرالدین طوسی و خورشاه، آخرین فرمانده اسماعیلیان، صورت گرفت و از آن پس اسماعیلیان به تدریج تسلیم شده و کم کم اکثریت پیروان این فرقه به مذاهب دیگر گرویدند. حسن صباح همواره با خلفای عباسی و سلجوقیان جنگید و هرگز از در اطاعت با آنان در نیامد و همواره در تمام نبردهای خود پیروز میدان بود.

درباره معماری و سبک ساخت قلعه الموت باید گفت که از ۲ قسمت شرقی و غربی ساخته شده است و ۱۲۰ متر ارتفاع دارد. در اطراف این قلعه به هر طرف که نگاه کنید، پرتگاه هست و برای ورود به آن فقط یک راه وجود دارد که از سمت شمال شرقی این دژ است. در بخش جنوبی این قلعه اتاقی کنده شده است که گفته می شود از آن به عنوان بخشی برای نگهبانی استفاده می شده است.

در قسمت شمال غربی این قلعه ۲ اتاق وجود دارد که در داخل اتاق اول یک چاله آب کوچک قرار دارد و هر بار که آب آن را خالی می کنند دوباره پر از آب می شود و این احتمال وجود دارد که با حوض جنوبی مرتبط باشد. دیوار شمالی این قلعه در پای این اتاق قرار دارد. در جنوب غربی این بخش از قلعه هم حوضی به طول ۸ متر وجود دارد که هنوز هم در زمان هایی که باران می بارد پر از آب می شود. احتمال می دهند که این قسمت از قلعه همان جایی بوده که حسن صباح بیشتر از ۳۰ سال در آن زندگی کرده است.

به طور کلی قلعه الموت ۲ بخش قلعه بالا و قلعه پایین دارد که در هر بخشی عرضی متفاوت از بخش دیگر دارد و دلیل آن هم وضعیت قرارگیری آن روی صخره است. در ساخت این قلعه از سنگ، ملات گچ، آجر، کاشی و حتی در بخش هایی از سفال استفاده شده است.

در اطراف این قلعه صخره های قرمز رنگی وجود دارد و منظره ای که از این قلعه به پرتگاه های اطراف وجود دارد واقعا دیدنی است. همان طور که گفته شد در این قلعه افراد خاصی زندگی می کرده اند و به همین دلیل طبیعتا نیاز به دسترسی به آب داشته اند و به همین دلیل در این قلعه آب انبرهایی ساخته شده است که به هنرمندانه ترین شکل ممکن طراحی شده است. در دل سنگ و صخره ها هم آبراه هایی کنده شده است که آب را داخل این آب انبارها جاری می کرده است. آب را از چشمه ای به نام کلدر به این قلعه ی مستحکم می رسانده اند.

تنها راه ورود به قلعه الموت در انتهای ضلع شمال شرقی، چند متر پایین‌تر از برج شرقی دژ واقع شده، که کوه هودکان با فاصله نسبتا زیاد بر آن مشرف است. در این محل تونلی در تخته سنگ بریده شده که دارای ۶ متر طول، ۲ متر عرض و ۲ متر ارتفاع است. در دامنه جنوبی کوه قلعه، خندقی به طول تقریبی ۵۰ متر و ۲ متر عرض کنده و آن را از آبی که از داخل قلعه می‌آمده، پر می‌کرده‌اند تا هیچ راه نفوذی از آن جبهه متصور نباشد. بر روی دامنه‌های دیگر نیز هرجا بیم بالا رفتن مهاجمان می‌رفته، خندق‌هایی کنده شده و دیوار بالایی آنها را مورب ساخته‌اند، تا امکان هر عبوری را محدود کند

الموت نه تنها از نظر سیاسی از موقعیت بالایی برخوردار بود، بلکه از نظر فرهنگی نیز مرکز تبلیغات اسماعیلیان به شمار می‌رفت، حسن صباح کتابخانه بزرگی احداث نمود و در آن کتابهای زیادی را جمع آوری کرد، علاوه بر کتاب در این مجموعه فرهنگی، آلات رصد نیز مهیا کرده بودند.

در مورد انتخاب نام برای این قلعه اینطور آمده است که قلعه الموت از ترکیب دو واژه اله و اموت تشکیل شده است. ابن اثیر این کلمه را مخفف اله و موت به معنی تعلیم عقاب می‌داند. جوینی و مستوفی آن را به معنی آشیانه عقاب دانسته‌اند. برخی اموت را همان آموخت در زبان مردم گیل و دیلم می‌دانند و الموت را عقاب آموخت هم معنی می‌کنند.قلعه الموت به قلعه حسن نیز شهرت دارد.

در سال ۶۵۴ هجری قمری قلعه الموت طبق دستور فردی به نام هلاکو تخریب و ویران شد و حتی آن ها این قلعه را آتش زدند و بعد از آن زمان هم به عنوان تبعید گاه و زندان کاربری پیدا کرد. در دوران قاجار هم حفاری های زیادی در این قلعه به امید پیدا کردن گنج انجام شد و همین موضوع باعث شد تا قلعه بیشتر از قبل تخریب شود.امروزه بخشی از دژ الموت از بین رفته است. بازمانده‌های قلعه الموت در تاریخ ۱۲بهمن ۱۳۸۱ با شماره ثبت ۷۲۵۲ به عنوان یکی از آثار ملی ایران ثبت شد.

قلعه الموت یکی از جاذبه‌های دیدنی و تاریخی ایران است که علاقمندان به تاریخ را به دیدن خود جذب می‌کند.برای رفتن به قلعه الموت باید به استان قزوین بروید. این قلعه از شهر قزوین ۱۰۸کیلومتر فاصله دارد که در حدود ۲الی ۳ساعت است.بهتر است بدانید مسافت این قلعه به دلیل داشتن راه پر پیچ و خم و باریک بودن جاده طولانی است، اما دیدن مناظر زیبا در طول مسیر و چشم‌نوازی طبیعت سبب می‌شود که پیچیدگی مسیر مشخص نباشد.در طول مسیر محل‌هایی برای استراحت و پذیرایی در نظر گرفته شده که برای رفع خستگی و به دست آوردن انرژی دوباره می‌توان از آنها استفاده کرد.

.

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است