فیلم «گزارش فرار یوسفی» مستند نیست! | پایگاه خبری صبا
امروز ۹ فروردین ۱۴۰۳ ساعت ۱۵:۱۷
حسين توقيري در گفت‌وگو با «صبا»:

فیلم «گزارش فرار یوسفی» مستند نیست!

«گزارش فرار یوسفی» يك فيلم مستند گونه است كه از مهاجرت و ناامیدی مردم امروز می‌گوید و تاکنون توانسته در گروه هنر و تجربه مخاطبان خوبی را به خود جذب کند.

فیلم سینمایی «گزارش فرار یوسفی» که این
روزها در گروه هنر و تجربه اکران است اوایل دهه۹۰ ساخته شد اما مدت‌‌ها توقیف بود
و رنگ اکران را به خود ندید. «گزارش فرار یوسفی» از مهاجرت و ناامیدی مردم امروز
می‌گوید و تاکنون توانسته در گروه هنر و تجربه مخاطبان خوبی را به خود جذب کند. به
بهانه اکران این فیلم پس از سال‌ها توقیف با کارگردان آن حسین توقیری به گفت‌وگو
نشستیم که در ادامه می‌خوانید.

فیلم شما محصول سال۹۲ است و پس از مدت‌‌ها توقیف
مجال اکران پیدا کرده است، علت توقیف این فیلم در چند سال گذشته چه بوده است؟

اواخر سال۹۱ فیلم «گزارش فرار یوسفی» آماده نمایش شد اما
سال۹۲ بود که این فیلم توقیف شد. فارغ از بحث توقیف که در حال حاضر حل شده در ادامه
مفصل در رابطه با آن صحبت خواهم کرد. باید بگویم همین الان هم با این‌که بیشتر
آثار در تلویزیون امکان تبلیغ و پخش تیزر دارند اما فیلم ما از این ظرفیت محروم
است و وقتی دلیل آن را می‌پرسیم می‌گویند دلیل این اتفاق محرمانه است حتی شورای
خود ارشاد هم در زمانی که فیلم توقیف شد به همین شکل رفتار کرد. شورا فیلم را دید
اما دلیل توقیف آن را نگفت. البته من برای اعضای شورا حال حاضر که مجوز اکران این
فیلم را صادر کردند احترام بسیاری قائل هستم اما زمانی که فیلم توقیف شد شورای وقت
آن زمان توضیحی به ما ارائه نداد. فقط با پیگیری‌‌های من گفتند این فیلم به بدنه
سینما آسیب می‌زند. این حرف در شرایطی که بسیاری از آثار مجاز به اکران، صرفا لوده‌بازی
بیش نیستند، قصه سطحی دارند و یا سراسر ابتذال هستند اصلا برای من قابل قبول نبود.
از سویی دیگر با این‌که گروه هنر و تجربه در آن زمان تازه فعالیت خود را آغاز کرده
بود اما ما دغدغه اکران فیلم را نداشتیم و صرفا مجوز را برای شرکت و حضور در
جشنواره‌‌ها می‌خواستیم و این شرط پخش‌کننده‌‌ها بود. اما بار دوم که فیلم را
ارائه دادیم و باز توقیف شد تازه فهمیدم شورا دلیل اصلی توقیف را نمی‌گوید و در
جواب سوال من گفتند این فیلم روابط دختر و پسر را ترویج می‌دهد. زیر بار این حرف
هم نمی‌روم چرا که ما در این اثر نه چیزی را تایید و نه رد کردیم. ما در این فیلم
جوانان ایرانی را نشان دادیم که برای خود آینده مبهمی را متصور هستند و امید
چندانی ندارند و به همین سبب می‌خواهند بروند. ما حتی برای این ناامیدی و این
آینده مبهم دلیل‌تراشی هم نکردیم که بخواهیم محکوم شویم و برچسب خاصی بخوریم البته
خوشبختانه فیلم ما برچسب سیاه‌نمایی از سوی دوستان نخورد.

به
نکته خوبی اشاره کردید، با وجود آن‌که از زمان تولید فیلم چند سالی می‌گذرد اما
محتوا و درون‌مایه فیلم با شرایط کنونی جامعه همخوانی دارد، خیلی از جوانان امروز
به سبب شرایط ملتهب جامعه مثل کاراکتر‌‌های فیلم شما به مهاجرت فکر می‌کنند و
آینده مبهمی را برای خود می‌بینند!

سکانس‌‌های این فیلم زمستان۹۰ فیلمبرداری شد در یکی از
سکانس‌‌ها شخصیت اصلی می‌گوید ده‌سال دیگر وضعیت از این بهتر نیست، معلوم نیست ده‌سال
دیگر چه اتفاقی می‌افتد. در حال حاضر چیزی نزدیک به ده‌سال از همان روزها و گفتن
این دیالوگ می‌گذرد، سه سال دیگر که ده‌سال شود مردم خودشان قضاوت خواهند که این
شخصیت‌‌ها در آن زمان حق داشتند برای خود چنین آینده‌ای را تصور کنند.

اما باتوجه به قرابت حرف فیلم با شرایط و
احوالات کنونی مردم جامعه، بازخوردها را چطور دیدید؟

بازخورد‌‌ها بسیار متفاوت بود، چندی پیش با یکی از
دانشجویان سینما که فیلم را دیده بود و دوست داشت در رابطه با «گزارش فرار یوسفی»
گپ می‌زدیم او گفت فیلم تو کاملا صفر و صدی است یا مخاطب مثل من آن را دوست خواهد
داشت و المان‌‌هایی را در آن پیدا می‌کند و لذت می‌برد یا اصلا با آن ارتباط نمی‌گیرد
و اتفاقا این خوب است که میانه ندارد. این اتفاق واقعا در اکران فیلم ما افتاد.
البته براساس نظرسنجی که در سایت سینماتیکت وجود دارد بیشتر مخاطبان فیلم، آن را
دوست داشتند و رای خوبی به فیلم دادند اما این نظرات صفر و صدی وجود داشت. خیلی‌‌ها
فیلم را دوست داشتند و بی‌آنکه من را بشناسد تحت تاثیر فیلم و در جهت حمایت از آن
پروفایل خود را به این اثر اختصاص دادند حتی چند روز پیش با کسی صحبت کردم که گفت
من دو بار در سینما از تماشای فیلم لذت عجیبی بردم یکی «درباره الی» و دیگری فیلم
شما. من به آقای فرهادی ارادت دارم و ایشان برای ما استاد و الگو هستند اما ما
اصلا چنین ادعایی نداریم هر چند که شنیدن چنین حرفی برایمان بسیار خوشحال‌کننده
است.

اما به‌لحاظ ساختاری گرچه فیلم شما مستند نیست
و در این گروه قرار نگرفته اما کارگردانی شما به‌شدت شکل و شمایل مستند دارد، این
اتفاق تا چه اندازه تعمدی بوده و مناسب با روایت انتخاب شده است؟

فیلم «گزارش فرار یوسفی» می‌گوید من مستندم، اما مستند نیست.
این یعنی من به‌عنوان کارگردان به‌خاطر خود فیلم باید نقش بازی می‌کردم که آن نقش
یک مستندساز بوده است. سبک و سیاق این فیلم حتی با خود آثار کوتاه من بسیار متفاوت
است به این شکل که به‌لحاظ ساختاری کاملا شبیه آن چیزی بوده که از سینما در ذهن
مردم نقش بسته است یعنی از نگاه مستقیم بازیگر به دوربین و یا دوربین روی دست خبری
نیست اما در این فیلم خود متن به من این دستور را می‌داد که تو باید نقش یک
مستندساز را ایفا کنی نه آن‌که فیلم خودت را بسازی، به همین خاطر خیلی چیزهایی که
در فیلم می‌بینیم برخاسته و مختص به تفکر و سلیقه شخصی من راجع به سینما نیست اما
چون در سینمای مستند وجود داشت من نیز در ساختار این فیلم از آن استفاده کردم. من
در اصل داشتم در این فیلم نقش بازی می‌کردم، این فیلم یک کارگردان پنهان دارد که
من درواقع نقش او را بازی کردم و به جای آن مشق نوشتم، حتی سعی کردم مدل و شیوه
نوشتنم نیز شبیه آن مستندساز باشد. این اتفاق را بسیار دوست داشتم به‌دلیل این‌که اثر
یک نقاب می‌زند تا بگوید من مستندم اما در ادامه خودش را لو می‌دهد که من مستند
نیستم، این‌که فیلم چنین سیری را طی می‌کند و در آخر لو می‌دهد که مستند نیست به‌نوعی
یک بازی هنری با رسانه است تا بفهمانی رسانه قابل اعتماد نیست و نمی‌توانی صددرصد
بگویی تصویری که می‌بینی اصل است.

اما باتوجه به این که اولین فیلم بلند سینمایی‌تان
مدتی توقیف بود و امکان نمایش نداشت، این اتفاق به‌لحاظ حرفه‌ای چقدر برای شما
آسیب‌زننده بود؟

واقعیت این است که این اتفاق بسیار ضربه‌زننده بود، با وجود
آن‌که اثر همچنان تازگی خود را دارد اما زمانی که فیلم را ارائه کردم از این حیث
تازگی در آن وجود داشت که برای آن سن و آن دوره از زندگی من بود. این فیلم باید
همان موقع در گروه هنر و تجربه اکران می‌شد، در آن مقطع زمانی صف اکران‌‌های هنر و
تجربه بسیار شلوغ بود این در حالی است که الان اکران‌‌های سینمای بدنه هم شلوغ
نیست. چندی پیش آمار فروش فیلم‌ها را رصد می‌کردم و واقعا تاسف خوردم از این‌که دیگر
کسی به سینما نمی‌رود دلیلش هم مشخص است چرا که ذهن مردم همواره درگیر دغدغه‌‌های روزانه،
تغییرات اقتصادی، وضعیت تحریم‌‌ها و تاثیر سیاست بر معشیت‌شان است. پر واضح است که
در چنین شرایطی کسی به این فکر نمی‌کند یک روز عصر کار و زندگی را تعطیل کند و به
سینما برود. وضعیت سینما و افت آمار فروش و مخاطبان به این دلیل است که مردم آرامش
ندارند و حتی اگر به سینما هم می‌روند فیلم‌های کمدی را انتخاب می‌کنند تا کمی
فضای روحی‌شان تغییر کند. اما با این همه در پاسخ به سوال شما این اتفاق بسیار
برایم ضربه‌زننده بود و هیچ وقت آن را فراموش نمی‌کنم، کاری که شورای وقت آن زمان
با این فیلم کرد سبب شد در آن دوره نسبت به آینده خودم در ایران کاملا ناامید شوم.
من فیلمی ساختم تا به‌واسطه آن بگویم حال بخشی از مردم بد است فکر بکنید! این چیزی
نبود که با پنهان کردنش نفعی عایدشان شود و یا اصل ماجرا تغییر کند، این‌ها را
گفتم تا برای حل شدن آن کسی فکری بکند. باتوجه به این نکته این قضیه نه‌تنها به
خود من، فیلم و سینما آسیب می‌زد بلکه به خود جامعه ایران نیز می‌توانست صدمه وارد
کند.

ملیکا مومنی‌راد

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است