بوی پیامبر مهر و محبت در «بوی گرم شکوفه‌های بادام» | پایگاه خبری صبا
امروز ۲۹ اسفند ۱۴۰۲ ساعت ۰۷:۲۵
یادداشتی درباره کتاب؛

بوی پیامبر مهر و محبت در «بوی گرم شکوفه‌های بادام»

یک فعال فرهنگی درباره مجموعه داستان «بوی گرم شکوفه‌های بادام» که به زندگی پیامبر اسلام پرداخته است، یادداشتی نوشت.

به گزارش خبرنگار ادبیات خبرگزاری صبا، شکوفه جواهری فعال فرهنگی طی یادداشتی درباره کتاب «بوی گرم شکوفه‌های بادام» و یازده داستان کوتاه آن توضیح داد.

متن این یادداشت به شرح زیر است: «کتاب «بوی گرم شکوفه‌های بادام» یازده داستان به قلم نویسندگان مختلف به انتخاب مجید قیصری است که آثارشان را برای جشنواره خاتم ارسال کرده بودند. ایده داستان‌های کتاب از فرازهای زندگی پیامبر الهام گرفته شده‌است. روایت‌ها طوری تنظیم شده که در عین آمیخته شدن با نام پیامبر(ص) با داستان‌های مذهبی که از کودکی شنیده یا خوانده‌ایم فرق دارند. درک داستان‌ها نیاز به شناخت از پیامبر و اسلام دارد و کسانی که به این شناخت رسیده‌اند داستان‌های این کتاب برایشان به شدت جذاب خواهد بود.

زهرا کاردانی داستان اول را با ابهام شروع می‌کند و خواننده را برای خواندن ادامه داستان مشتاق‌تر می‌کند. این داستان با عنوان «پشت در کسی نیست» شروع شده و کل داستان حول محور در می چرخد. اتفاق عجیبی می‌افتد که افراد شاه یوسف فکر می‌کنند پشت در کسی نیست. دلهره جهان قصه به همراه بی خیالی ستوده زیبایی داستان را دو برابر کرده است. «به شتر نظر کن» عنوان داستان دوم اثر مجید قیصری است که در سال ۹۶ روی کاغذ آورده‌است. خواننده در سطرهای اول با درختان پر شاخ و برگ مواجه می‌شود که جلوی دیدش را گرفته است. مجهولات زیادی در قالب کلمات مطرح می‌شود و بعد از خواندن چند صفحه سوال، مخاطب به جواب می‌رسد. داستان سوم خیلی به زبان ساده نوشته شده است که عنوانش «رستگاری اجباری» به قلم علی آرمین است. در این بخش کتاب زندگی یک مرد مذهبی افراطی به تصویر کشیده شده است. دختر خانواده که راوی داستان است از کتک خوردن مادر خود به خاطر رژ لب داخل کشوی آشپزخانه می‌گوید. در ادامه دلیل دوری خودش و برادرش علی که حال اسمش بستام شده از دین و مذهب و نماز را می گوید. این روایت کوتاه به زیبایی فراری شدن خانواده از دین را نشان می‌دهد که به خاطر رفتار اشتباه پدر اتفاق افتاده‌است. اجبار فرزند پسر به تحصیل در حوزه، نهی دختر از شغل آرایشگری و موارد دیگری که ذهن هر انسانی را درگیر می‌کند. عنوان روایت به خوبی انتخاب شده است؛ «رستگاری اجباری» و پایان این داستان زیبایی آن را چند برابر کرده است. پس از خواندن روایتی از پیامبر اکرم (ص) زهرا یا همان رزیتا در آخر داستان می گوید: به این فکر می‌کنم دینی که بیست سال است از آن فرار می‌کنم دین پدر است یا دین پیامبر!!

روایت چهارم اثر فائضه غفار حدادی است داستان از همان اول بوی غربت می‌دهد. کلمات و اسم‌های فرانسوی در داستان زندگی هانیه و آرش مسبب این حس غریب بودن است. هانیه می‌گوید که در مدتی که در پاریس زندگی می کردند چقدر سخت بود مسلمان ماندن و با مردم آنجا در مورد حضرت محمد (ص) صحبت کردن. او در ادامه حادثه زیر گرفتن مردم در جشن را توضیح می دهد که از قضا نام راننده محمد بوده‌است. شاید سخت باشد وقتی پدرت با تروریست بجنگد و به تو بگویند تروریست!! این اتفاقات برای هانیه عجیب غریب نبود. رسانه ها و مطبوعات خارجی چهره‌ای متفاوت و وحشتناک از اسلام را در فرانسه به نمایش گذاشته بودند و به قول هانیه اگر با مردم در مورد اسلام واقعی صحبت کنی فکر می‌کنند افسانه می‌گویی. در ادامه هانیه می‌گوید که می‌خواهد پسرش محمد را طوری تربیت کند که برای اسلام ناب بجنگد. «یل کورد» نوشته محیا حلاجی، حکایت روستایی را به تصویر کشیده است که اکثر مردمش با هم فامیل هستند و متاسفانه کر و لال در جمعشان زیاد است. دو پسر که با هم عموزاده هستند باید هر روز گله را به چرا ببرند و عصر به روستا برگردند در یکی ازین روزها که مشغول چرای گوسفندان بودند اتفاق جالبی افتاد و آن‌ها برای خبردار کردن مردم به روستا آمدند. اما با کدام زبان توضیح بدهند کسی زبان این طفل معصوم‌ها را متوجه نمی‌شود. در آخر سیروان و دارو دسته‌اش از سر کنجکاوی دنبال دو پسر راه می‌افتند تا به اصل قضیه پی ببرند. حکایت شیرینی دارد و برای افرادی که اهل مطالعه مفیدند به شدت توصیه می‌شود.

داستان«پارکلیت» نوشته معصومه صفایی راد، در پیرامون کلیسایی در اروپا و ماجراهای داستان «خشک آوری» نوشته نجیبه فیروزی در سرزمین افغانستان اتفاق می‌افتد. حوادث داستان کوتاه «بوی گرم شکوفه های بادام» نوشته مرتضی فرجی که عنوان کتاب هم از آن گرفته شده در یکی از شهرهای ایران (همدان) است. داستان های بعدی کتاب به ترتیب مه رقیق صبح، گلاب میرزا اولنگ، خشک آوی، غروب آتش و به قلم مهدیه جلالی، معصومه فاطمه جعفری، نجیبه فیروزی و الهه طاهریان نوشته شده است.

وقایع هر یک از داستان‌ها در گوشه ای از این کره خاکی به وقوع می پیوندند و وجه اشتراک همه آن‌ها، ریسمانی به نام اسلام و همچین مفاهیم و مضامین مرتبط با شخصیت پیامبر که آدم ها را در قاره‌ها، کشورها و شهرهای مختلف با قومیت‌ها و نژادهای مختلف به هم پیوند می‌دهد. به بیان دیگر، هر یک از داستان‌های این مجموعه به نوعی و از زاویه ای متفاوت به زندگی و سیره پیامبر رحمت و مغفرت پرداخته و در تعدادی از داستان‌ها با زندگی‌های روزمره امروزی مواجه هستیم که به نوعی وام گرفته از شیوه و سبک زندگی پیامبر اسلام است. روایت‌هایی که در همه تاریخ جاری هستند و بارها به اشکال گوناگون دیده‌ایم و به اشکال مختلف بیان شده است. داستان‌های این مجموعه بیشتر به زندگی امروز مسلمانان و پیوند آنها با سبک زندگی رسول خدا(ص) را نشان می‌دهد؛ داستان‌هایی که در هریک از آنها می‌توان نمایی از زندگی امروز و دغدغه‌ مسلمانان امروز را جست و در پس آن، تأثیری را که دین و به‌ویژه شخصیت حضرت محمد(ص) بر زندگی آنها گذاشته نیز به تماشا نشست.

یکی از ویژگی‌های اصلی داستان‌های کتاب «بوی گرم شکوفه‌های بادام» پرداختن به موضوعات امروزی با محوریت زندگی و زمانه شخصیت های معاصر متاثر از حال و هوای سال های دل انگیز و دست داشتنی تاریخ صدر اسلام است. با توجه به این که این موضوع به طور غیر مستقیم بیان شده به زیبایی داستان‌ها افزوده و آن‌ها را در ردیف آثار خواندنی در حوزه ادبیات دینی قرار داده است. از دیگر ویژگی های داستان‌های این کتاب، محدود نشدن به یک جغرافیای خاص و تعمیم دادن موضوع به سرزمین های اسلامی است که مسلمانان از ملیت ها و نژادهای مختلف با توسل به آموزه های مبین دین اسلام و در صدر آنها، شخصیت حضرت محمد(ص) به وحدت و آرامش می رسند و این از پیام های اصلی و ماندگار داستان های این کتاب است.

این کتاب با داستان‌های کوتاه که برگرفته از زندگی پیامبر بوده انسان را به فکر فرو می‌برد که در اطراف خود عمیق‌تر شود. معجزات خداوند زمان و مکان ندارند و نام مبارک «محمد» یکی از این معجزات خداوند تبارک و تعالی است. هر خواننده ای با خواندن داستان های این کتاب به اعماق تاریخ سفر کرده و به فکر فرو می رود. یکی دیگر از زیبایی های این کتاب تنوع در داستان ها است. قلم های متنوع نوسندگان این زیبایی را دو چندان کرده است. به طوری که خواننده از مطالعه کتاب خسته نمی‌شود.»

مجموعه داستان «بوی گرم شکوفه‌های بادام» به انتخاب مجید قیصری در ۱۴۴ صفحه با شمارگان ۱۲۵۰ نسخه از سوی انتشارات سوره مهر در تهران چاپ و منتشر شده است.

انتهای پیام/

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است