رویاهایی برای زندگی از والت‌دیزنی تا قصه‌های مجید! | پایگاه خبری صبا
امروز ۳۱ فروردین ۱۴۰۳ ساعت ۰۹:۰۵
یادداشت منصوره مرتضوی؛

رویاهایی برای زندگی از والت‌دیزنی تا قصه‌های مجید!

منصوره سادات مرتضوی طی یادداشتی درباره اهمیت سینمای کودک و نوجوان توضیح داد.

به گزارش خبرنگار سینمایی خبرگزاری صبا، منصوره سادات مرتضوی دکترای فلسفه و تعلیم و تربیت به مناسبت برگزاری جشنواره بین المللی فیلم کودک و نوجوان در یاداشتی به اهمیت صنعت سینما برای گروه سنی کودک و نوجوان پرداخته است.

متن این یادداشت به شرح زیر است:

«هو المصور

رویاهایی برای زندگی از والت دیزنی تا قصه های مجید!

سوال مهم این است که سینمای کودک و نوجوان چه نوع سینمایی است؟ قصه ها در این سینما سرراست و مستقیم است یا پر پیچ و خم؟ آیا سینمای کودک و نوجوان در ایران پر از رنگ است؟ رنگ هایی جذاب و با سلیقه کودکان و نوجوانان یا …؟ بازیگران این سینما خود کودکان و نوجوانان هستند؟ و آیا سینمای کودک و نوجوان در ایران محملی برای آموزش های مختلف و مهارت ها به آنهاست؟

با توجه به اهمیت کودکان و نوجوانان که آینده و توسعه کشور وابسته به آنهاست و به بهانه جشنواره بین المللی فیلم کودک و نوجوان که این روزها در حال برگزاری است، در این یادداشت به اهمیت صنعت سینما برای این گروه سنی پرداخته ام.
در ساختار جمعیتی، کودکی Childhood دوره ای کمیاب در جامعه محسوب گردیده و به تبع آن از ارزش بیشتری برخوردار شده و توجه بیشتری هم به آن معطوف گردیده است.

از نظر حقوقی بعضا در اکثر کشورهای جهان هرگاه صحبت از کودک چه دختر و چه پسر شده است، یک فاکتور سنی در نظر گرفته می شود. برای مثال در حال حاضر در برخی کشورهای دنیا وقتی انسانی هنوز به سن ۱۸ سالگی کامل نرسیده است از آن به عنوان کودک یاد می شود. در واقع این نوع طبقه بندی به دلیل قوانین و سیاست های کشور برای آن فرد برای برخورداری از یک سری حقوق خاص در نظر گرفته شده است.

کودک اما از لحاظ روانشناسی یعنی فردی که هنوز هوش هیجانی کافی برای زندگی را به دست نیاورده است. به زبان ساده تر شما در دوران کودکی سعی می کنید که یک سری مهارت های رفتاری، اخلاقی و اجتماعی را کسب کنید که هوش و تفکر شما را برای آینده شکل می دهد. هر چقدر این مهارت ها بیشتر و سریعتر یادگیری شوند شخص مورد نظر زودتر از دوران کودکی خارج می شود.

اما در زمان حاضر گسست ساختار خانواده، از یک هویت یکپارچه به سوی مجموعه ای از افراد رفته و منجر به افزایش قدرت و عاملیت دوران کودکی شده است. بنابراین، دیگر به کودک به عنوان یک عضو و مثالی از یک مقوله نمی توان نگریست؛ چرا که کودکان اشخاص خاص، ویژه و مستقل محسوب می شوند.

حال فیلم‌های کودک، تئوری‌های فضایی درباره رشد جسمی، رشد شناختی و فرضیه هایی درباره اینکه کودکان چگونه باید باشند، ارایه می‌دهند و از این منظر، دیدگاه ها و جهان‌بینی‌هایی را شامل می شود که هرگز تصادفی نبوده و یقینا به خودی خود به وجود نیامده است. از طرفی فیلم‌های سینمایی به عنوان ژانری از تولیدات رسانه‌ای، به نوعی ساختار اجتماعی و سیاسی نیز مرتبط می‌شوند.

فیلم کودک می‌تواند مهمتر از اسباب‌بازی‌ها، بازی‌های کامپیوتری و سایر صنایع فرهنگی و حتی کتاب باشد؛ چرا که کودکان امروز غالبا به شدت بصری هستند و وقتی با شخصیت های مطرح در داستان فیلم همزادپنداری Identification کنند، سبک زندگی و تفکر شخصیت محبوب خود را می‌پذیرند و پس از آن، بازی، کتاب، اسباب‌بازی، پوستر و سایر محصولات مرتبط با آن را مصرف می‌کنند.

آثار تولید شده برای کودک دو قسم است: برای کودکان و دیگری، درباره‌ کودکان.
درگرایش اول نویسنده و فیلم‌ساز بایستی همسال کودک شوند و از زاویه‌ برابر با او به جهان بنگرند. در فیلمنامه‌هایی با این گرایش، غالبا شخصیت اصلی داستان کودکان هستند. نیاز بر آمده از دنیای کودکی، مشکلاتی از همین جنس را برایشان رقم می‌زند. بالطبع تقابل و گره‌گشایی‌شان نیز از میزان تجربه و خواست کودکی آنان شکل می‌گیرد. دنیایی که در آن می‌توان شخصیت‌های ذهنی (موجودات خیالی) را عینیت بخشید؛ دنیایی که در آن اشیا (موجودات بی‌جان) جان می‌گیرند و با کودکان زندگی می‌کنند.

بخش مهمی از فیلم‌هایی که به طور اخص برای کودکان طراحی می شوند، از نظر محتوایی غالبا شخصیت‌های حیوانات، یا شخصیت‌های کارتونی و عروسکی دارند. البته بعضی اوقات نیزکودکان نقش کمکی را بازی می‌کنند؛ این فیلم‌ها پر از تحرک و موسیقی هستند و دارای جز متشکله طنز می‌باشند. جاندارپنداری اشیا، ذهنیت فانتزی و تخیل موجود در این فیلم با نیازها و میزان درک کودکان تطابق و تناسب دارد. علاقه کودک به بازی از همان ابتدای تولد با اوست و وجود هم‌بازی عروسکی به او کمک می‌کند تا با مضامینی از این دست ارتباط برقرار کند. به همین دلیل فیلم‌های عروسکی از مناسب‌ترین قالب‌های برنامه‌سازی برای کودکان شناخته می‌شوند.

گرایش دوم شامل فیلمنامه‌هایی می‌شود که درباره‌ کودکان است؛ پس اگرچه در این گونه فیلم‌نامه‌ها نیز شخصیت اصلی، کودکان هستند اما زاویه‌ دید نویسنده از بالا به پایین است؛ گویی می‌تواند عقلانیت خود را همچون رشته‌ای در تار و پود فیلمنامه بدواند و در نتیجه این فیلم‌نامه‌ها شرایط کودک را نقد می‌کند؛ برای او دل می‌سوزاند؛ مشکلات، بزرگتر و بغرنج‌تر از آنچه کودک می‌بیند؛ جلوه می‌کنند؛ شادی که یکی از عناصر اصلی دنیا کودکانه است رنگ می‌بازد و جهان داستان ازحال و هوای دنیای کودکی فاصله می‌گیرد.

کودکان از همان نخستین روزهای نوزادی، اطلاعات برگرفته از محیطشان را تفسیر، سازماندهی و استفاده می‌کنند. آنها به دنبال آن هستند که با دنیای فیزیکی و نیز دنیای اجتماعی‌شان، ساختارهای ذهنی‌شان را بسازند. رشد اجتماعی کودکان اغلب نتیجه کنش‌هایی جمعی است که محل وقوع آنها جامعه است. بنابراین فعالیت‌های عملی کودکان با دیگران به کسب مهارت‌ها و دانش‌های جدیدی منجر می‌شود که همچون تحول مهارت‌ها و دانش‌های قبلی هستند. برای آنکه کودکان شیوه‌های رفتار را یاد بگیرند، ضروری است با اعضای آگاه‌تر جامعه گفت‌وگو کنند. جامعه و فرهنگ در تولید و انتقال ارزش‌های اخلاقی اهمیت بسیاری دارند و همچنین نقش واسطه برای آموزش اخلاقی ایفا می‌کنند.

کودکان افزون بر مدل‌های زندگی واقعی، یک منبع غنی از مدل‌های نمادین در فیلم‌های سینمایی، برنامه‌های تلویزیون، تبلیغات، کتاب‌ها، کمدی‌ها و مانند اینها در دسترس دارند. فراوانی و گوناگونی مدل سازی نمادین از سوی سینما و دیگر رسانه‌های جمعی، منبع موثری در یادگیری اجتماعی است. بایستی توجه داشت بیشتر کودکان بسیاری از انگیزش‌ها، پاسخ‌های هیجانی و شیوه‌های جدید رفتار و سبک زندگی و ارزش‌های خود را از طریق همین مدلسازی سینمایی و تلویزیونی فرا می‌گیرند.
چیزی که امروزه ایالات متحده را در جهان به عنوان یک قدرت بزرگ ثابت نگه داشته است هم همین ترویج سبک زندگی آمریکایی از طریق فیلم‌ها و محصولات فرهنگی است؛ نه سلاح‌ها و قدرت نظامی!

بی شک کودکان، بسیاری از آداب و رسومی را که در رسانه ها می‌بینند، تقلید می‌کنند و حتی طرز فکر و اعتقادات کودکان می‌تواند تحت تأثیر آنچه در فیلم‌ها می‌بینند، شکل پیدا کند. به عنوان مثال کودکی که به فلان فیلم علاقه دارد سعی می‌کند رفتار، گفتار و کردار خود را به قهرمان اصلی برنامه نزدیک سازد. بعلاوه تجاربی که انسان در سنین خردسالی از محیط اطراف خود کسب می‌کند، نقش سازنده‌ای در جامعه‌پذیری او دارد. بنابراین فارغ از جنسیت، کودک ممکن است رفتار هر یک از طرفین را نسبت به دیگری طبیعی و درست تلقی کند و آن را به عنوان یک رفتار معمول در زندگی خود نیز انجام دهد. و اینجا اهمیت و نقش رسانه در شکل گیری ذهن کودک مشهود است و باید در تولیدات کودک دقت ویژه ای داشت چرا که اولین خطا آخرین خطا است و پاک کردن ذهن کودک بسیار سخت یا ناممکن است.

واقعا بررسی جایگاه هریک از عناصر علوم تربیتی در مورد سینمایی که به صورت جدی به کودک‌ و نوجوان نمی‌پردازد، مشکل است؛ ولی احساس می‌شود با توجه‌ به‌ رویکردهای‌ جدید و پربار شدن‌ جشنواره‌هایی با مضمون کودک و نوجوان با حضور جوانان فیلم‌ساز دست‌کم بتوان‌ برای سربلندی آیندهء آن پیشنهاداتی کرد. امروزه با توسعه ارتباطات جمعی و هنر در دنیای کودکان و نوجوانان و کاربرد وسیع تعلیم و تربیت و آموزش در این محدوده، می‌توان در پرتوی یک فیلم سالم مفاهیم متعدد پرورشی و اخلاقی‌ را برای کودکان و نوجوانان مطرح کرد. متأسفانه یکی از مواردی که بیشتر فیلم‌سازان ایرانی در حوزه کودک و نوجوان به آن توجه نمی‌کنند و باعث شده است، برخی ویژگی‌های نظام علوم تربیتی(تعلیم و تربیت)در آن فراموش‌ شود،این است که به راستی(دربارهء)و(برای)کودکان فیلم‌ ساختن بسیار باهم فرق دارد.

توجه به تعلیم و تربیت و فلسفه تعلیم و تربیت، جایگاه کودکان و نوجوانان در فرهنگ اسلامی، آرا و دیدگاه‌های مربیان بزرگ از مباحث قابل بررسی برای فعالیت در سینما و سایر فعالیت های رسانه ای کودک و نوجوان است که توجه و دقت در جمع‌آوری، گزینش و تصویری کردن آنان می‌تواند ابعاد تعلیم و تربیت را در مورد کودکان و نوجوانان متفاوت، فرهنگسازی و تصویر کند.

منصوره سادات مرتضوی
دکتری فلسفه تعلیم و تربیت
پاییز ۱۴۰۰»

انتهای پیام/

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است