سایه خوفناک «هیولا» بر سر هنرهای تجسمی ایران | پایگاه خبری صبا
امروز ۱۰ فروردین ۱۴۰۳ ساعت ۱۳:۱۲

سایه خوفناک «هیولا» بر سر هنرهای تجسمی ایران

هیولایی طناز و از جنس هنر در حال بلعیدن همه هنرهای تجسمی ایران است.

به گزارش خبرگزاری صبا، فاطمه حمیره روزنامه نگار در یادداشتی اختصاصی که در اختیار بخش هنرهای تجسمی خبرگزاری صبا قرار داده است، دست مایه قرار گرفتن حواشی دنیای هنرهای تجسمی ایران در سریال «هیولا» ساخته مهران مدیری را بررسی کرده است.

حمیره در یادداشت خود آورده است: «هیولا سایه خود را بر هنر و هنرمندان حوزه تجسمی افکنده است. تا پیش از این، هیولاهای بسیاری تن نحیف هنر را نوازش کرده بودند اما این بار هیولا از جنس خود هنر است تا شاهدی بر نقض این ضرب‌المثل باشد که چاقو دسته خود را خواهد برید!

علاقه مندانی که سریال هیولا به کارگردانی مهران مدیری را پیگیری می‌کنند در قسمت هفدهم آن شاهد دست‌مایه قرار دادن موضوع هنرهای تجسمی برای ساخت بخش‌هایی از این مجموعه طنز هستند اما در کمال حیرت، کارگردان خوش سلیقه این مجموعه همچون جناح‌های سیاسی که تنها هنر را با کیش سیاست تفسیر می‌کنند در بخش‌هایی از اثر خود خرید و فروش آثار هنری را در چنبره پولشویی تعریف کرده است تا مخاطبان عادی سریال را به این باور برساند که آثار تجسمی چیزی نیست جز محصولاتی زاید که با اغراق خالقان هنر و از سوی برخی دلالان که سر رشته‌ای از هنر ندارند، قیمت‌گذاری شده و به فروش می‌رسد. آن هم با پول‌های آلوده.

کمی بعید به نظر می رسد که این نحوه پرداخت و ارایه موضوع، باور مدیری و سازندگان این مجموعه باشد و شاید دلایل دیگری وجود دارد که مدیری را ناگزیر به چنین انتقام‌جویی ساخته است! شاید سازندگان مجموعه، تخریب حوزه هنرهای تجسمی را در این مجموعه رد کرده و مجموعه هیولا را اثری طنز تفسیر کنند که نقد طنازانه به حواشی هنرهای تجسمی و اقتصاد هنر دارد اما ضرورت دارد آنها به این پرسش‌ها پاسخ دهند که مخاطبان این سریال، پس از تماشای این بخش، چه ذهنیتی درباره آثار هنری و اقتصاد هنر خواهند یافت و به عبارت بهتر نویسنده و سازنده این سریال چگونه به ذهنیت مخاطب خود در این زمینه جهت می دهند؟

آقای مدیری! روا نیست که شرافت هنرمندان این دیار را که خود بهتر می‌دانید اکثر قریب به اتفاق آنها در تنگنای معیشتی قرار دارند، این گونه به حراج بگذارید. همان طور که «شرافت» مجموعه شما به واسطه همین شرایط سخت اقتصادی به ورطه سقوط افتاده است.

در بخشی از قسمت هفدهم این سریال، هدف خریداران آثار هنری که با روش های غیرمعمول اقدام به خرید آثار هنری می کنند، عرضه این آثار در حراج‌های معتبری همچون کریستیز عنوان می شود. آیا رواست که معیارهای یک رویداد معتبر همچون کریستیز باسابقه ای ۲۵۰ ساله در خرید و فروش آثار هنری، چنین دست مایه طنز و تحریف قرار گیرد؟! آیا این فیلم جز انگیزه‌کشی در هنرمندان، کاهش اعتماد عمومی به این قشر و تخریب حوزه هنرهای تجسمی تاثیر دیگری در ذهن مخاطب خود بر جای می‌گذارد؟

لابد سازندگان فیلم اظهار خواهند کرد که در بخش‌های پیشین این مجموعه مواردی همچون بازار دارو و غیره نیز دست‌مایه طنز و نقد قرار گرفته است. ضمن این که قیاس این موضو‌ع‌ها مع‌الفارق است تحلیل ساده محتوای این فیلم به لحاظ میزان زمان پرداخت به هر یک از این موضوع‌ها نشان می‌دهد که هنرهای تجسمی موضوع جذاب‌تری برای آقای کارگردان برای تخریب این حوزه بوده است. اختصاص چند قسمت از این سریال به این موضوع گواه این مدعاست.

مهران مدیری خوب می‌داند که وضعیت اقتصاد هنر به ویژه در بخش هنرهای تجسمی چگونه است. اقتصادی که به تازگی در حال پا گرفتن است و می تواند نویدبخش روزهای روشنی برای اهالی هنرهای تجسمی ایران باشد  ولی پرداختن نادرست به حواشی این موضوع در قالب یک مجموعه طنز، تلاش بسیاری از گالری داران را برای مردمی کردن هنرهای تجسمی با موانع روبرو می کند. اگر چه نمی توان وجود ضعف ها و اشکالاتی در عرصه هنرهای تجسمی و اقتصاد هنر را انکار کرد اما با این حال نهال نوپای اقتصاد هنرهای تجسمی در شرایطی نیست که بدون رعایت انصاف، با تندباد نقدهای نادرست از سوی طنزپردازانی با مخاطبان بسیار روبرو شود.

به نظر می رسد، آقای کارگردان خوش فکر ما با پیش فرض های نادرستی که در اختیارش قرار گرفته است، اصرار به ارائه چنین تصویر نادرستی از گالری‌ها و فضای هنرهای تجسمی کشور دارد.

هنرهای تجسمی مخالفان زیادی دارد، چه آنها که این حوزه را زاید می‌دانند و چه افرادی که این هنر را مغایر با منش و مسلک سیاسی خود تلقی می‌کنند اما پرویز تناولی‌ها، متین دفتری‌ها، جوادی‌پورها، احصایی ها، پرویز کلانتری‌ها، محمود فرشچیان‌ها و بی‌شمار نام های دیگر که آیینه هنر این سرزمین هستند و صد البته مدیری آنها و آثار فاخرشان را خوب می‌شناسد انتظاری جز این از مدیری داشتند که او چماق تخریب بر سر این هنر فرود آورد و همه هنرمندان را به یک چوب براند.

آیا هیولایی دیگر در حال بلعیدن هنرهای تجسمی کشور است؟ با از میان رفتن این بخش خیال چه کسانی آسوده خواهد شد؟ باور داریم که مهران مدیری چنین سودایی در سر ندارد هر چند که هیولا جای نقد و گله‌گذاری بسیار دارد.»

انتهای پیام/

 

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است