هرچه می‌شود کرکره تئاتر را پایین می‌کشند/ تنِ بچه‌های تئاتر پُر از زخم است | پایگاه خبری صبا
امروز ۳۰ فروردین ۱۴۰۳ ساعت ۱۹:۳۸
گفتگوی صبا با اصغر گروسی؛

هرچه می‌شود کرکره تئاتر را پایین می‌کشند/ تنِ بچه‌های تئاتر پُر از زخم است

وضعیت تئاتر در ایران که صبر بسیاری از هنرمندان را تمام کرده‌است، بهانه‌ای شد برای شنیدن صحبت‌های اصغر گروسی در زمینه چالش‌های تئاتر و راه برون‌رفت از آن‌ها.

اصغر گروسی نمایشنامه‌نویس، کارگردان، مدرس و منتقد تئاتر درباره وضعیت تئاتر و هنرمندان تئاتر ایران با توجه به شرایط کرونا به خبرنگار تئاتر خبرگزاری صبا گفت: تئاتر ایران قبل از کرونا هم ورشکست بود. اگر به زندگی افرادی که در تئاتر اشتغال دارند و روزی‌شان از این راه است نگاه کنیم، می‌بینیم که غالبا زندگی‌های شکست خورده‌ای دارند. زندگی بسیاری از دوستان من از هم پاشیده‌است، چراکه از عهده خرج‌های روزمره گرفته تا اجاره‌های خانه و امثال این‌ها برنمی آیند. در کنارش پدیده‌ای هم با عنوان سالن‌های خصوصی در هفت، هشت سال گذشته به وجود آمد. ظاهرا قرار بود، این سالن‌ها به وضعیت تئاتر کمک کنند اما رسما کمر تا شده تئاتر را شکستند، چراکه نه تئاتر برایشان اهمیت داشت، نه زندگی روزمره تئاتری‌ها و آبروی جماعت تحصیلکرده تئاتر. این‌ها صرفا به دنبال پر کردن جیب‌شان بودند و متاسفانه این روند تولید کار به بدنه تئاتر کشور آسیب وارد کرد.

۹۰ درصد شهرستان‌ها اجازه اجرای تئاتر ندارند

او ادامه داد: از سوی دیگر نزدیک به ۲ سال است که کرونا وارد جریان زندگی شده‌است‌ و اکثر مشاغل تقریبا بعد از ۶ ماهه اول با وجود کرونا فعالیت‌شان را جسته و گریخته شروع کردند اما کرکره‌های تئاتر رسما پایین بود، طوری که آدم احساس می‌کرد منشا کرونا تئاتر است! سپس وزارت بهداشت جزوه‌ای را که حاوی نحوه ادامه کار مشاغل در دوران کرونا بود، منتشر کرد که در در آن متن فکر می‌کنم درمورد تئاتر و نمایش واقعا جوک نوشته بودند؛ بازیگران تئاتر باید از ماسک استفاده کنند، استفاده از اتاق گریم ممنوع است و بسیاری موارد دیگر که نشان می‌داد کسی که این بیانیه را طرح کرده در عمرش نه تئاتر دیده و نه یک آشنایی با این فضا دارد. این شرایط باعث شد که کرکره تئاتر کاملا پایین کشیده شود.

کارشناس مسئول هنرهای نمایشی حوزه هنری انقلاب اسلامی استان فارس اذعان کرد: پس از آن به دلیل اینکه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی می‌خواست فشار روی دوشش را کم کند، با رعایت فاصله اجتماعی امکان اجرا در تهران به یک سری گروه‌ها داد ولی ۹۰ درصد شهرستان‌ها اجازه اجرای تئاتر ندارند. این شرایط چه دردی از بچه‌های تئاتر کم خواهد کرد؟ اکثر این بچه‌ها تحصیل‌کرده‌اند و در سطح فرهنگی بالایی قرار دارند و دست‌شان را مقابل کسی دراز نمی‌کند ولی آیا کسی فکر می‌کند که در ۲ سال گذشته چه بلایی بر سر جماعت تئاتری آمده‌است؟ سینما و تلویزیون و بقیه مشاغل کار خود را می‌کنند ولی تئاتری جماعت بدبخت بود، بدبخت‌تر هم شده‌است.

لزوم ساماندهی دانشکده‌های هنر و تئاتر

گروسی با اشاره به لزوم وجود برنامه‌ریزی طولانی‌مدت برای مدیریت حوزه تئاتر، تصریح کرد: وضعیت الان تئاتر انگار عین خیال هیچ کس هم نیست. به قول یکی از دوستان انگار دولتمردان فهمیده‌اند که بدون تئاتر هم می‌شود کشور را اداره کرد. اگر برای‌شان اهمیت داشت در این سه، چهار دهه گذشته فکری به حال جماعت تئاتری می‌کردند که روزگارشان این نباشد. زمانی که دانشکده‌ها درهایشان را باز می‌کردند و فقط به شهریه فکر می‌کردند، باید به این هم فکر می‌کردند که سالانه ۲ هزار فارغ‌التحصیل در رشته‌های مختلف تئاتری قرار است پا به بازار کار بگذارند. قطعا فکر و اندیشه‌ای پشت هیچ برنامه تئاتری به ویژه تاسیس دانشکده‌های مختلف نبوده‌است. حال تئاتر خوب نیست و من احساس می‌کنم روز به روز حالش بدتر هم می‌شود.

او گفت: به نظرم در قدم اول دانشکده‌های تئاتری باید ساماندهی شوند، به این علت که یک‌سری دانشگاه‌ها به غیر از چند دانشگاه‌ معتبر دولتی و یک سری شعب دانشگاه آزاد که آبشخور اکثر چهره‌های موفق تئاتر، تلویزیون و سینمای ایران (اگر تحصیل‌کرده باشند) همین دانشکده‌ها بوده‌اند، پا به عرصه گذاشته‌اند که روند آموزش را دچار خلل کرده‌اند. سوالم این است که  چه چیزی قرار است در این دانشکده‌ها تدریس شود؟ همین الان اگر آماری از مدرسان این دانشگاه‌ها بگیریم، البته با احترام به پیشکسوتان و مدرسان کاردان تئاتر، خیلی از آن‌ها در زندگی‌شان یک کار عملی تئاتر نکرده‌اند، فقط خوانده‌اند و حتی در خواندن تئوری هم عملکرد خاصی نداشته‌اند. وجود این دانشگاه‌ها فقط تعداد افرادی که دارای مدرک‌اند را افزایش می‌دهد و روز به روز به تعداد فارغ‌التحصیلان تئاتر راننده اسنپ افزوده می‌شود. به نظرم دولت جدید برای اعتبار بخشیدن به دانشکده‌های تئاتری‌اش باید در قسمت آموزش وارد شود.

اعتبار جشنواره‌های مهم تئاتر ایران کم شده‌است

کارگردان نمایش «شبیه بی شبهه» ضمن تاکید بر لزوم توجه دولت به ساخت سالن‌های تئاتر جدید، درباره سالن‌های موجود عنوان کرد: دولت باید شرایط را از دست مافیای سالن‌های خصوصی درآورد و روی ساخت سالن‌های جدید سرمایه‌گذاری کند. از ۴۰ سال گذشته چند سالن به سالن‌های تهران اضافه شده‌است؟ به غیر از اینکه یک تعداد در اطراف تئاتر شهر و خیابان‌هایی که پاتوق فرهنگ‌اند، خانه اجاره کرده‌اند و آن‌ها را تبدیل به کافه، سالن‌تئاتر، پاتوق و مکان اجق وجقی کرده‌اند که مثل چاقوهای سوییسی چندکاره است، سالن جدیدی به وجود نیامده است. این‌گونه سالن‌ها به نفع یکی، ۲ نفرند و به ضرر هزار نفر. آن ۲ نفر منفعت کننده هم جیبشان را پر می‌کنند و مهم نیست که یک تعداد در اینجا با مشقت کار می‌کنند و آموزش الکی می‌بینند. کنار این سالن‌ها پرچم آموزشگاه هم می‌زنند که تضمینی نمایشنامه نویسی، تضمینی کارگردانی و بازیگری یاد می دهند و ‌جدیدا هم تضمین می‌کنند که در پایان دوره حتما آن‌ها را روی صحنه ببرند!

گروسی افزود: حتی من شنیده‌ام پای این مافیا به جشنواره‌های معتبری مثل تئاتر فجر هم رسیده است. به هر حال به علت اینکه چند سال بعد شهریه یک میلیون تومانی‌شان بشود پنج میلیون و سال بعدتر چند برابر، با لابی خودشان را به این جشنواه‌ها می‌رسانند. به نظر من دولت باید بعد از جریان آموزشگاه‌ها در وهله اول به جریان سالن‌سازی و سخت‌افزار این شکلی فکر بکند و بعد از آن به فکر ساماندهی جشنواره‌های ملی و بین‌المللی‌اش باشد. اعتبار جشنواره‌های مهم ما مثل فجر، کودک، مقاومت و دانشجویی در این چند سال کم‌تر شده‌ است، چراکه گروه‌های درجه یک بین‌المللی به علت شرایط تحریم کم‌تر مجال شرکت پیدا می‌کنند و بهتر است اتفاقی بیفتد که این گروه‌ها بتوانند به جشنواره‌ها بیایند.

دستمزد‌ها با وجود تورم فرقی با پنج سال‌ پیش ندارد

او درباره حمایت‌ها و دستمزدهای هنرمندان تئاتر اظهار کرد: نکته بعد اینکه چطور در تورم کرایه ‌خانه‌ها یک شبه ۷۰ درصد افزایش پیدا می‌کند؟ قیمت بنزین سه برابر می‌شود؟ همه چیز دست‌خوش تورم می‌شود ولی اتفاقی برای حمایت تئاتر و دستمزدهای تئاتری نمی‌افتد؟ پنج سال قبل در جشنواره‌ها سه میلیون تومان جایزه می‌گرفتیم، بعد از پنج سال ما هنوز همان سه میلیون تومان را می‌گیریم. تفاوتش اینجاست که آن زمان دلار ۸۰۰ تومان یا نهایتا هشت هزار تومان بود، الان شده ۲۵ هزار تومان. یک تفاوت عمده هم اینکه در آن زمان مبلغ جایزه را به صورت نقد در همان موقع دریافت می‌کردیم اما الان مثلا نمایش «میشو سوزوکی» من در اسفندماه سال گذشته در جشنواره فتح خرمشهر جایزه گرفته ولی الان تیر ماهیم و هنوز یک ریال هم دریافت نکرده‌ام.

نویسنده و کارگردان نمایش «مستند نگاری ابری که باران شد» ادامه داد: درست یا غلطش را نمی‌دانم ولی شنیده‌ام که بودجه تئاتر بعد از تصویب بودجه جمع‌آوری زباله‌های شهری تصویب می‌شود. تصور کنید تئاتری که جامعه را در جهت ارتقای فرهنگی می‌تواند به اعتلا برساند، وقتی که بودجه‌اش را انقدر ناچیز می‌کنند، چه اتفاقی برایش می‌افتد؟

گروسی راجع‌به روند کار سالن‌های دولتی در چند سال گذشته در حوزه حمایت از گروه‌های نمایشی توضیح داد: از زمان ریاست جمهوری آقای احمدی‌نژاد خصوصا چهار سال دوم، به علت برخی از تحریم‌ها دولت یک مقدار بی‌پول شد. در آن زمان هر نمایشی که در سالن‌های دولتی اجرا می‌رفت یک کمک هزینه‌ای بابت آن اجرا از مرکز هنرهای نمایشی دریافت می‌کرد. در چهار ساله دوم مرکز رسما گفت من دیگر پولی ندارم که این کار را بکنم و به علت تعدد کارهای در نوبت برای اجرا در سالن‌هایی مثل تئاتر شهر و حافظ، بعضی از سالن‌ها شروع به سو استفاده کردند و‌ گفتند کمک هزینه که نمی‌دهیم هیچ، مبلغی هم از شما دریافت می‌کنیم. این درمورد تئاتر شهر صادق نیست ولی درمورد خیلی از سالن‌های دولتی صادق است.  مثلا گفتند ۳۰ درصد از مبلغ بلیت‌فروشی شما را برمی‌داریم و چون قرار است ۳۰ شب اجرا بروید باید یک چک ۵۰ میلیونی به من بدهید، یعنی آن نمایش اگر ۵۰ میلیون فروش بکند یا نه، آن مبلغ چک باید نقد شود.

انجام حمایت‌های اشتباه از افراد اشتباه

او اظهار کرد: انتهای دهه ۸۰ به بعد یک‌سری افراد به اسم تهیه‌کننده تئاتر وارد چرخه شدند و در ابتدا پول بدی به دست نیاوردند و همین باعث شد که پای افراد دیگری به این جریان باز شود و در انتهای ۸۰ و ابتدای ۹۰ یک‌سری گمانه‌زنی‌ها شد که در بعضی از تئاترها به واسطه بعضی از این تهیه‌کنندگان پول‌شویی اتفاق می‌‌افتد ولی متاسفانه قوه قضاییه پیگیر این جریان نشد اما من مطمئنم که در بعضی از تئاترها پولشویی اتفاق می‌افتاد و چرخه فساد وارد این جریان شده بود. دستمزدهای ۶، هفت میلیون تومانی در شکل  تئاتر حرفه‌ای به علت بالا رفتن نرخ تورم ناگهان به ۲۰، ۳۰ میلیون تومان ارتقا یافت. سلبریتی‌هایی را سراغ دارم که برای هر اجرا ۲۰ میلیون تومان پول می‌گیرد، تصور کنید اینجا چه فاجعه‌ای اتفاق می‌افتد. من نمی‌گویم این مبلغ حق آن سلبریتی نیست، من می‌گویم پس تکلیف تئاتر مظلوم این وسط چه می‌شود؟ پس آن شخص مستعدی که می‌خواهد تئاتر کار کند چه می‌شود؟ به علت اینکه آن آدم نمی‌تواند از سلبریتی استفاده کند هیچ کس هم به دیدن تئاتر او نمی‌رود.

کارگردان نمایش «روزهای بی‌قوام» اضافه کرد: در عوض کارگردانی یک تئاتر سخفیف آماده می‌کند ولی به دلیل حضور ۲ سلبریتی در نمایشش اتفاقا خوب هم می‌فروشد. من شاهد چند نمونه از این تئاترها بوده‌ام که بیشتر به فرش قرمز شبیه بودند تا تئاتر، تماشاگر هم نیامده بود تئاتر ببیند، بلکه برای تور عکاسی با سابریتی‌ها آمده بود و‌ به شدت منتظر اتمام نمایش برای عکاسی با فلان سلبریتی بود. چنین گروه‌های نمایشی هم‌ بیشتر روی این قسمت تمرکز می‌کنند و با بازیگران قرارداد می‌شود که بعد از نمایش ۲ ساعت بایستند و با مخاطبان عکس بگیرند چون می‌دانند خیلی از مخاطبان برای عکس می‌آیند تا دیدن تئاتر.

گروسی تاکید کرد: به طور کل از تئاترهایی حمایت می‌شود که فروششان حتی به اندازه پولی که گرفته‌اند نیست. وقتی اشتباه پشت هم تکرار می‌شود، در نهایت تبدیل به یک فاجعه می‌شود. همه این اقدامات و حمایت‌های اشتباه روی هم تلنبار شده و به یک بنای زشت بی‌ در و پیکر فرسوده که به یک فوت بند است، تبدیل می‌شوند. مساله این نیست که در این زمینه پولی خرج نمی‌شود، مساله اینجاست که پول را دور می‌ریزند؛ مثل اینکه صاحب یک باغ به جای اینکه با پولش کود بگیرد و پای درختان بریزد، گازوییل بریزد که با این کار به جای رشد، نمو و میوه دادن درختان، موجب خشک شدن کل باغ هم می‌شود. در چند سال اخیر در تئاتر هم شاهد همین اتفاق هستیم، به علت اینکه آدم‌های اشتباه در جایگاه‌های اشتباه قرار دارند. وضعیت تئاتر مساله‌ای هم نیست که با تغییر رییس جمهوری و با عوض کردن یک پیج درست شود؛ خانه از پای‌بست ویران است. باید یک سونامی راه بیفتد تا شاید به آینده تئاتر امیدوار باشیم.

برخی از گروه‌های نمایشی توان تهیه حداقلِ تدرکات را ندارند

او به مساله هنرمندان تئاتر در زمینه درآمد و گذران زندگی اشاره و تصریح کرد: یک کارگر که کاری شرافتمندانه هم دارد و نانش حلال است، (اگرچه اعتقاد دارم نان تئاتری‌ها از همه نان‌ها حلال‌تر است) برای یک کار مشخص در یک روز ۲۰۰ هزار تومان نقد پولش را می‌گیرد که هیچ، به موقع صبحانه، ناهار و حتی شامش را هم می‌دهند اما هنرمند تئاتر با این شرایط کرونا مثلا از ساعت ۲ ظهر تا ۹ شب سر تمرین می‌رود، خبری از ناهار و شام نیست به کنار، خیلی از گروه‌ها توان تهیه یک چای و بیسکوییت را که حداقل تدارکات است هم ندارند. هزینه‌ها به قدری بالا رفته که بدون تهیه کننده و حمایت دیگر امکان ندارد بتوان کار تئاتر انجام داد.

نویسنده «زمان‌لرزه» اذعان کرد: ما سال‌هاست که با تئاتر به خودمان آسیب زده‌ایم و واقعا نمی‌دانم چه خواهد شد. من بچه‌ای ندارم ولی نمی‌دانم اگر روزی بچه‌ای داشته باشم و بپرسد چرا این‌همه سال عمرت را حرام تئاتر کردی چه بگویم. من عاشق تئاترم، ۱۰۰ بار هم به دنیا بیایم همین راه را ادامه می‌دهم ولی نسل آینده چطور می‌خواهد متوجه این شود؟ من اگر دختر یا خواهری داشته باشم او را به یک هنرمند تئاتر نمی‌دهم و می‌گویم این فرد باید حتما یک شغل دیگر هم داشته باشد.

گروسی افزود: هنرمندان تئاتر انقدر این حرف‌ها را گفته‌اند و کسی نشنیده که دیگر سِر شده‌اند، تن‌شان پر از زخم است اما هنوز می‌خندند، چون کاری جز تئاتر بلد نیستند. هنرمندانی را می‌شناسم به مناطق پایین شهر جایی که را شناخته نشوند، می‌روند و روی موتور کار می‌کنند، یا در آشپزخانه رستوران‌ها جایی که دیده نشوند ظرف می‌شورند تا کسی نبیندشان به علت اینکه در این گرانی و مقدار اندک دستمزدها با توجه به تورم باید کسب روزی کنند.

او بیان کرد: شرایط ما شبیه این است که بالا و پایین‌مان آتش است و ما در وسط روز به روز آب‌ می‌شویم و انگار مسئولان هم راضی‌اند ما در انبوه مشکلات محو شویم. احساس می‌کنم که اگر از ما حمایت نکنند ما راحت‌تریم به این دلیل که بر اساس تجربه به این نتیجه رسیده‌ایم‌که چگونه خودمان را اداره کنیم، بنابراین آنها سر به سرمان نگذارند.

فضای تلویزیون تئاتر ایران ظالمانه است!

کارشناس مسئول هنرهای نمایشی حوزه هنری انقلاب اسلامی استان فارس درباره تلویزیون تئاتر ایران گفت: تقریبا ۲ هفته پیش از تلویزیون تئاتر با بنده تماس گرفتند، برای گذاشتن یکی از نمایش‌هایم روی آن پلتفرم و من وقتی همه شرایط را از آن‌ها پرسیدم، پیشنهادشان را قبول نکردم چراکه محیط ظالمانه‌ای به نظرم رسید. قطعا این پلتفرم در حال رشد است و می‌خواهند که این فضا رونق بگیرد و یک درآمدی برای راه‌اندازانش و شاید درآمدی هم برای عوامل داشته باشد ولی با بلیت پنج هزار تومانی؟!

گروسی ضمن به دلیل رد همکاری با این پلتفرم اشاره و عنوان کرد: حرف من این بود که برای این نمایش زحمت کشیده شده و این تلویزیون به عنوان یک تهیه کننده وارد می‌شود، من نمی‌گویم‌ همان مبلغی را بدهند که بابت تهیه‌کنندکی اثر روی استیج می‌دهند ولی حداقل یک پنجمش که باید پرداخت شود. من چند بار پرسیدم‌ که آیا شما بابت اکران نمایش‌ها مبلغ حمایتی پرداخت می‌کنید؟ گفتند نه، ما می‌فروشیم و با بلیت پنج هزار تومان هرچه که درآمد داشت به شما می‌دهیم. نکته اینجاست که چرا وقتی عایدی برای من ندارد، باید باعث‌ رونق پلتفرم شما شوم؟ این در حالی‌ست که من فکر می‌کردم این تلویزیون بیشتر به قصد حمایت از گروه‌های نمایشی ساخته‌ شده‌باشد.

تئاتر در فضای پلتفرم ورشکست می‌شود

او ادامه داد: من هم حساب و کتاب کردم و با توجه به نوپا بودن این پلتفرم به نظرم روزی حتی ۱۰ تا بلیت هم نمی‌فروشد به علت اینکه ملت ما هنوز طوری تربیت نشده‌اند که بابت چیزی مبلغی بپردازند. مردم ما هنوز هم برای دیدن سریال‌هایی که در پلتفرم‌ها پخش می‌شوند، ترجیح می‌دهند با نصب یک فیلترشکن یا هر نرم‌افزار دیگری آن سریال را رایگان ببینند تا اینکه در پلتفرم برایش پول بپردازد. سریال‌ها هم مانند تئاتر، اگر به مقدار کافی سلبریتی شناخته شده داشته باشند، می‌فروشند اما اگر بازیگران خوب داشته باشند اما سلبریتی نه، قطعا ورشکست می‌شوند بنابراین من از الان می‌گویم پس تئاتر در چنین فضایی ورشکسته است.

این منتقد تئاتر اظهار کرد: نکته جالب‌تر درباره تلویزیون تئاتر ایران اینکه این پلتفرم به سراغ نمایش‌هایی می‌رود که قبل‌تر فیلمبرداری شده‌باشند. یک تصویر سالم ۲ دوربینه از یک نمایش با مونتاژ حداقل ۵ میلیون تومان هزینه خواهد داشت. من می‌گویم این پلتفرم حداقل پول فیلمبرداری را بدهد و یا بگوید برای ضبط کار، من گروه فیلمبرداری می‌فرستم. این‌ها می‌گویند نه، شما اگر خودتان فیلم گرفته‌اید فیلم را بدهید به ما، بلیت ۵ هزار تومان است و ما مبلغ بلیت را به شما خواهیم داد. وقتی من می‌دانم این نمایش پرفروش است، چرا ببرم در تلویزیون تئاتر ایران خرابش کنم؟ صبر می‌کنم حداقل یک سال بعد در یک سالن هرچند کوچک اجرا بروم، چراکه این را می‌دانم که با اجرا در یک سالن کمِ کم ۲۰ برابر پول این پلتفرم عایدم خواهد شد. از سوی دیگر هم پلتفرم‌های ما به آن اندازه قوی نیستند که نشود کپی کرد و با یک نرم‌افزار مجانی می‌توان از روی صفحه نمایش همه محتوا را ضبط کرد. به طور کل به نظر من محیط سالمی نیست به همین دلیل من پیشنهاد اجرای نمایشم در چنین فضایی را قبول نکردم.

گروسی در پایان درباره پروژه‌های نمایشی که برای امسال دارد، خاطرنشان کرد: نمایشنامه‌ای به اسم «میشو سوزوکی» دارم که تقریبا نمایشی دفاع مقدسی‌ست. این اثر را به چند جشنواره از جمله لاله‌های سرخ و فتح خرمشهر فرستاده بودم و جزو متون برگزیده شد، جشنواره تئاتر مقاومت هم کاندید بود ولی مجال اجرا پیدا نکرد. برای امسال اجرای نمایش «میشو سوزوکی» را در برنامه‌ام دارم، همچنین نمایشی را برای جشنواره آیینی و سنتی و جشنواره تئاتر خیابانی مریوان آماده می‌کنم.

پریسا منیر

انتهای پیام/

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است