اعتراض کانون کارگردانان خانه تئاتر/ شاید از بی‌رمقی برای اعتراض شادمان باشید! | پایگاه خبری صبا
امروز ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳ ساعت ۲۲:۵۸

اعتراض کانون کارگردانان خانه تئاتر/ شاید از بی‌رمقی برای اعتراض شادمان باشید!

کانون کارگردانان خانه تئاتر خطاب به متولیان، بیانیه‌ای را در خصوص شرایط اسفناک و بحرانی تئاتر منتشر کرد.

به گزارش صبا به نقل از روابط عمومی کانون کارگردانان خانه تئاتر، کانون کارگردانان خانه تئاتر در واکنش به شرایط اسفناک و بحرانی تئاتر ایران خطاب به تاریخ، سیاست مداران و مسئولان کشور بیاینه‌ای منتشر کرد.

متن این بیانیه بدین شرح است:

«بیانیه‌ی کانون کارگردانان خانه‌ی تئاتر درباره‌ی شرایط اسفناک امروز تئاتر ایران، خطاب به تاریخ، سیاست‌مداران و مسئولین کشور

شاید از این‌که خشم و فریادمان هرگز به جایی نرسیده و از فرط یاس و ناامیدی در گلوهایمان خفه و خاموش شده، به خود ببالید!

شاید از این‌که دیگر نا و رمقی برای‌مان باقی نمانده تا به بی‌توجهی و ظلم مداوم نسبت به تئاتر اعتراض کنیم، شادمان باشید!

اما ترس از آه مظلوم را که در فرهنگ‌مان از آن پرهیز داده شده از یاد نبرید و گمان نکنید که آه‌ و تظلم‌خواهی‌ و دادخواهی‌ها بی‌نتیجه و عقیم است، هر کس در جایی و بزنگاهی تقاص ظلم و بدعهدی‌اش را پس می‌دهد!

ابتدا حمایت‌ از تئاتر را محدود کردید، بعد آن‌را قطع کردید، سپس وجه و درصد و سودی هم مطالبه کردید و در کنار تمام این اقدامات، هر روز بر شدت نظارت و ممیزی افزودید، وقتی کرونا به تئاتر زد و موجب حدود دو سال تعطیلی این هنر دیرینه شد، خودتان را به ندیدن و متوجه نشدن زدید. از حکومت مستضعفین دم می‌زنید و غول سرمایه‌داری و گرانی را به جان مردم و از جمله پیکر نحیف هنرمندان می‌اندازید، آیا می‌دانید که با این حجم از نظارت و ممیزی و این وضعیت هزینه و درآمد و حمایت، حالا دیگر حتی اگر کرونا هم رخت بربندد و امکان اجرای تئاتر مهیا شود، این غول بی‌شاخ و دمی که در برابر تئاتر ساخته‌اید، سهمناک‌تر از کرونا به جان تئاتر می‌افتد و مانع از تحقق آن می‌شود و دیگر چیزی از این وجود محتضر باقی نمی‌ماند!

این بلیه‌ی بى‌کفایتى، فرهنگ کشور را به نابودى مى‌کشاند و شما باید در مقابل تاریخ پاسخ‌گو باشید.

هر روز یکی از ما انصراف می‌دهد، چه با اعلام رسمی و چه با درد و حسرت و سکوت! حسرت بریدن از عشقی که بر هستی و وجودش سایه انداخته و بر جانش شعله زده و با آن ممزوج شده است! می‌بُرد و رها می‌کند!

این‌ها پیکر و جان و تن ماست که قطعه قطعه جدا می‌شود! و البته پیکره‌ی فرهنگ سترگ این مرز و بوم است که روز به روز تهى‌تر می‌گردد.

آیا این طرح‌واره‌ی خیانت و مصیبت‌های مداوم و مزمن را پایان و سرانجامی خواهد بود؟!»

انتهای پیام/

 

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است