چند نکته در خوب و بد «زخم کاری» | پایگاه خبری صبا
امروز ۲۹ اسفند ۱۴۰۲ ساعت ۱۲:۱۲
یادداشتی به قلم هادی اعتمادی مجد؛

چند نکته در خوب و بد «زخم کاری»

هادی اعتمادی مجد در یادداشتی از خوب و بد سریال «زخم کاری» به کارگردانی محمدحسین مهدویان نوشت.

به گزارش خبرنگار رادیو و تلویزیون صبا، هادی اعتمادی مجد منتقد سینما در یادداشتی به بررسی سریال «زخم کاری» ساخته محمدحسین مهدویان پرداخت. همچنین استقبال از کتاب «بیست زخم کاری» اثر محمود حسینی زاد را در پی انتشار این سریال خوشایند و شگفانه دانست.

در متن این یادداشت می‌خوانیم: «در مواجهه‌ام با سریال «زخم کاری» آنچه بیشتر از خود سریال برایم شگفتانه و خوشایند بوده استقبال از کتاب «بیست زخم کاری» محمود حسینی زاد است که البته هنوز نخوانده‌ام؛ کتابی که محمدحسین مهدیان با کمک نویسنده از آن اقتباس کرده آن هم در این دوران تَرک کتاب که برایم شخصا همیشه بهترین هدیه بوده و هست.

درباره منبع اصلی اقتباس، «مکبثِ» شکسپیر، مهدویان کدگذاری های وفادارانه جالبی داشته مثل توفق مالک مالکی (جواد عزتی) در جریان جلسه با شرکت نروژی طرف قرارداد با هلدینگ که بدل از غلبه مکبث اسکاتلندی بر سپاه نروژ در نمایشنامه شکسپیر است البته با تفاوت‌هایی از جمله فروتنی دانکن پادشاه اسکاتلند که اینجا در قامت نعمت ریز آبادی (سیاوش طهمورث) جای خود را به شارلاتانی و نظربازی داده است.

فعلا نمی‌توانم بگویم کلیت سریال را می‌پسندم، ولی به نظرم مهدویان در انتخاب دکوپاژ و میزانسن چندان قائل به تفاوت قاب و کادر دو مدیوم نبوده که شاید فریفته اینچ بالای تلویزیون‌های امروزی شده باشد. نماها اغلب لانگ هستند با یک سری هلی شات‌های بی‌دلیل با نوعی گشاده دستی کشدار. کلوزآپ گریزی خاصی هم در «زخم کاری» مشهود است.

به نظرم دوربین مهدویان تا اینجا گونه‌ای تردید و استیصال در نزدیک شدن به کاراکترهایش داشته یا هنوز آن را لازم ندیده است. این تردید و دوگانگی را بخصوص در بازی عزتی هم حس می‌کنم که هرچند بخشی از آن باید به ضرورت نقش باشد، اما انگار از عدم توجیه دقیق بازیگر هم ریشه گرفته است در صورتی که مثلا طهمورث یا چنگیزیان با هضم کامل و عمیق مختصات نقش، از این آسیب مصون مانده‌اند.

رعنا آزادی ور، لیدی مکبث ماجرا حضور عالی، گردن کلفت و مقتدری دارد که با آن جنس نگاه های سرد و فتان و زیبایی فریبنده‌اش، حسابی خوف‌انگیز است. با این وجود کارگردان و نویسنده، هنوز منِ بیننده را بابت چگونگی نفوذ او روی همسرش و پیشینه و باورپذیری این سلطه متقاعد نکرده و فکت‌های دقیقی بابت پذیرش این کنش از طرف شوهر هم ارایه نداده است البته اگر با بی تفاوتی و نخوت، بار این اقناع به دوش منابع اقتباس گذاشته شده که اصلا منطقی و قابل قبول نیست.

حال باید دید بعد از قتل ریزآبادی، به تأسی از نمایشنامه شکسپیر نقش او کمرنگ خواهد شد یا خیر که شخصا امیدوارم نشود!

ضمنا سخاوت ممیزی در رخصت دادن به مهدویان برای نمایش جزییات مصرف مواد مخدر و اشارات مستقیم به مشروبات الکلی جای تعجب خاص دارد.

قضاوت «زخم‌کاری» در ۲ قسمت خیلی جامع نخواهد بود، اما سریال در عین ارزش‌هایش بهترست قربانی قربان صدقه‌های زودهنگام و سفارشی برخی رسانه‌ ها نشود و اجازه بدهند این اثر مسیر طبیعی خود را طی کند و مواجهه واقعی تری با مخاطب داشته باشد.»

انتهای پیام/

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است