روایت سقوط بازیگر «ارباب حلقه ها» از طبقه چهارم/ عشقم کیتی پری است

به گزارش خبرگزاری صبا  به نقل از گاردین، اورلاندو بلوم بازیگر معروف سینمای جهان در شهر کنت کشور انگلستان زاده شده است، او که اکنون 44 سال دارد بیشتر به واسطه نقش های لگولاس در «ارباب حلقه ها» و ویل ترنر در «دزدان دریایی کاراییب» به یاد آورده می شود. آخرین فیلم بلوم تا به این لحظه فیلم «تلافی» است که قرار است هفته آینده 26 مارس در سرویس های دیجیتال عرضه شود.

اورلاندو بلوم در حال حاضر در سانتا باربارا کالیفرنیا در آمریکا زندگی می کند.

نشریه گاردین در ستون «پرسش و پاسخ» این هفته خود به سراغ این بازیگر مطرح سینمای جهان رفته و از او درباره مسایل مختلف زندگی اش سوال پرسیده است.

به سنت هفته های گذشته بخش هایی از این گفتگو را به فارسی ترجمه کرده ایم.

*چه زمانی خوشحال ترین و خوشبخت ترین بوده ای؟

-وقتی که فیلمبرداری «ارباب حلقه ها» آغاز شد، قبل از بدست آوردن هر نوع شهرت، سوء شهرت، پر از امید و رویا و هیجان بودم.

*بزرگترین ترس زندگی ات چیست؟

-آدم خیلی ترسویی نیستم.

*ابتدایی ترین خاطره زندگی ات چیست؟

-هری بلوم شوهرِ مادرم از دفتر کارش بیرون آمد و گفت: «سلام، اورلاندو» و لبخند زد. او سکته کرده بود و آب دهانش از کنار لبش جاری بود و این باعث شد که حس عجیبی داشته باشم، باید آن زمان سه ساله بوده باشم.

*خصوصیتی که بیشتر از همه از داشتنش تاسف می خوری؟

-سعی می‌کنم این روزها خودم را دوست داشته باشم.

*ارزشمندترین دارایی ات چیست؟

-یک طومار و نوشته بودایی دارم که هر روز آن را می خوانم.

*می خواستی وقتی بزرگ شوی، چه کاره شوی؟

-یک بازیگر یا یک بدلکار، عاشق لی میجرز در سریال «پسر پاییز» بودم.

*بدترین چیزی که کسی به تو گفته است؟

-معلمی در مدرسه چیزی به من گفت که نمی خواهم تکرار کنم، من خوانش پريشي داشتم (اختلال در توانايي خواندن) آن حرف یک توهین به من بود.

*به والدینت چیزی بدهکاری؟

-به غیر زندگی ام، آنها به من اجازه دادند که خودم باشم، در مسایل من دخالت نمی کردند و من سرکوب نشدم.

*بزرگترین عشق زندگی ات کیست یا چیست؟

-پسرم فلین و دخترم دیزی، یک سگ به نام مایتی و البته که نامزدم کیتی پری.

*چه وقت بیشتر از همه به مرگ نزدیک شدی؟

-در 20 سالگی، از پنجره اتاق طبقه چهارم سقوط کردم وکمرم شکست، در مدت چهار روز آنها می گفتند دیگر هرگز نمی توانم راه بروم اما به طرزی معجزه آسا بهبود یافتم.

*بو و رایحه محبوبت؟

سبزی تازه کوتاه شده.

*دوست داری چگونه به یاد آورده شوی؟

-یک انسان مهربان.

*دوست داری الان کجا باشی؟

درست همینجا، به تجربیات زندگی ام توجه کنید.

*رازی را به ما بگو؟

-متاسفانه فکر نمی کنم چیزی باشه که مردم در مورد من ندانند.

بیشتر بخوانید

بازیگر و سرآشپز هندی: برای شاد بودن باید شهامت دنبال کردن رویاهایت را داشته باشی

نویسنده زن پاکستانی: دوست دارم آل پاچینو نقشم را بازی کند!

انتهای پیام/