محمدرضا آریانفر نویسنده کتاب «طوقی» که توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده است در گفتگو با خبرنگار ادبیات خبرگزاری صبا بیا بیان اینکه بیشتر در حرفه نمایشنامهنویسی فعالیت میکند و بسیاری از کارهایش روی صحنه اجرا شده ولی گاهی رمان هم می نویسد، گفت: یکی از دوستان فرهنگی از من خواست تا یک کتاب کودک و نوجوان ارائه کنم و چند روز بعد طرح کتاب «طوقی» به ذهنم رسید و شروع به نگارش کردم.
وی افزود: دستمایه بیشتر کتابهای کودک و نوجوانی که نوشتهام خاطرات خودم در خرمشهر و اهواز است مانند کتاب «طوقی». من به عنوان یک ایرانی یا خرمشهری از جنگ نفرت دارم زیرا تمام هست و نیستمان را در جنگ از دست دادیم و هیچوقت نگاه ستایشآمیزی به جنگ ندارم و به همین دلیل تصمیم گرفتم کتابی بنویسم که حوادث تلخ جنگ را نشان دهد.
آریان فر درباره محتوای داستانی کتاب توضیح داد: «طوقی» سرگذشت یک نوجوان دوازده ساله است که کنار عمو و عمهاش در اهواز زندگی میکند. او میشنود که ستون پنجم دشمن گرای مناطق اهواز را برای بمباران به دشمن میدهد. از طرفی متوجه میشود که رفتار عمویش مشکوک شده است. یک روز که او را تعقیب میکند، میفهمد عمویش در پشتبام با دستگاه بی سیم با دشمن صحبت میکند. روزی به اشتباه دوست این نوجوان را به جرم جاسوسی دستگیر میکنند و پسر بچه بین دو انتخاب لو دادن عمویش و اعدام دوستش آقا محمود گرفتار میشود.
این نویسنده درباره کتاب یگرش با نام «رقص با توفان» که موضوع آن هم جنگ در جنوب ایران است، عنوان کرد: وقتی اولین رمانم به نام «رقص با توفان» را نوشتم به سرگذشت یک دختر روستایی پرداختم که توسط سربازان دشمن به او تجاوز میشود. او یک دختر روستایی در خانوادهای متعصب است که باردار شده است و نامزد هم دارد و درگیر این میشود که بچه را از بین ببرد یا خیر. این یک گوشهای از مسائل جنگ بود و بعد از آن بیشتر در حوزه اجتماعی کتاب نوشتم.
آریانفر با بیان اینکه بعضی از نوشتههایی که درباره جنگ ایران و عراق میخواند متاسفانه بیشتر آنها را حجم خاطرات گرفته است که مخصوصا برای قشر جوان جذابیت ندارند، ادامه داد: ایکاش اینخاطرات را در قالب روایت و قصه ارائه میکردند مانند کتاب «زمین سوخته» احمد محمود که یکی از بهترین کتابها در حوزه جنگ است و راهگشای بسیاری از نویسندگان بود.
او با اشاره به اینکه اعتقادی به اسطورهسازی از جنگ در داستانها ندارد، تاکید کرد: جنگ جز ویرانی، بدبختی و مرگ چیزی ندارد. من به عنوان یک آدم که زخم جنگ را عمیقا لمس کرده همیشه از این نوع ادبیات اسطورهسازی که آدمها را انقدر بالا میبرند که حالتی غیرواقعی پیدا میکنند در حالی که آنها هم یک انساناند، دوری میکنم. به سهم خودم در داستانهایم اگر قرار بوده قهرمانی وجود داشته باشد از میان مردم عادی بوده است.
نویسنده کتاب «طوقی» افزود: من آدمهای قصه را از بین کوچه و خیابان پیدا میکنم. متاسفانه نویسندگانی که در این حوزه فعالیت میکنند این را فراموش کردهاند که قسمت اعظم جنگ شامل ایستادگی، تحمل و مرگ مردم عادی بود و قاعدتا بیشتر باید به آنها پرداخته میشد. جنگ یک چهره دیگر هم دارد که ۵۰_۶۰ دختر سرزمینما در سوسنگرد زنده بهگور شدند و کسی درباره آنها صحبت نکرد.
این مولف درباره کتاب «خانهای برای سیمرغ» نیز اظهار کرد: کتاب «خانهای برای سیمرغ» به نظر من یک کار جهانی است زیرا دوستی دو نوجوان که یکی عراقی و دیگری ایرانی و در دو روستای لب مرز زندگی میکنند، نشان می دهد. هر دو طرف به دیده شک و بدبینی به ایندوستی نگاه میکنند اما فارغ از این مسائل سعی میکنند به هم نزدیک شوند. این یک واقعیت است که هرچقدر مردم ما از هشت سال جنگ صدمه دیدند، مردم عراق هم آسیب دیدند.
آریانفر در پایان خاطرنشان کرد: نهتنها حوزه ادبیات بلکه هر چیزی در زندگی وقتی درگیر ایدئولوژی باشد، مطمئنا چیزی جز یک کار سفارشی و در عینحال شعاری نخواهد بود. مخاطبان ما از شعار خسته شدهاند و بهدنبال حقایق هستند.
ندا زنگینه
انتهای پیام/
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است