امیر دژاکام نویسنده، کارگردان و بازیگر در گفتگو با خبرنگار تئاتر صبا درباره آخرین فعالیتهای خود در زمینه تئاتر گفت: نمایش «ایوب خان» را برای سالن چارسو آماده اجرا دارم که تقریبا ۲ بار با فاصله ۲ ماه، برای دیزاین صحنه به سالن چارسو رفتیم که بعد از سه، چهار روز حضورمان در آنجا متوقف شد. مجددا حدود ۲۵ روز قبل رفتیم که بعد از ۲ روز دوباره همهجا تعطیل شد.
وی افزود: این نمایش آماده اجرا است و کارگردانی و نویسندگی آن را خودم بر عهده دارم و مشاور کارگردان دخترم، آیدا دژاکام است که حدود ۲۰ سال با من همکاری کرده است؛ از بازیگری در سن هفت الی هشت سالگی در تالار وحدت، منشی صحنه، دستار صحنه و دستیار کارگردانی را تجربه کرده و الان به من مشورت میدهد.
دژاکام درباره داستان این نمایش بیان کرد: بین سالهای ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰، شوهر زنی در گلباغ، پنج مامور ژاندارمری را میکشد. آن زن از گلباغ به کرمان و درِ خانه ایوب خان میرود که گلریزان کند و دیه ژاندارمها را داده و شوهرش را آزاد کند اما ایوب خان، آنجا نیست. همه به دنبال ایوب خان میگردند و به هر نفر که میرسند، هرکس داستانی از این مرد تعریف میکند. ۱۲ داستان درباره کجایی ایوب خان در نمایش وجود دارد که در هر کدام از این داستانها هر کس یک نظر و تعریفی راجع به این مرد دارد.
وی درباره بازیگران نمایش «ایوب خان» اظهار کرد: بازیگران نمایش شاگردانی هستند که به مدت ۲ سال با من همکاری داشتهاند و به ترتیب ورود به صحنه عبارتند از حسام سعیدی، الناز ملکپور، غزل جمشیدآبادی، نیوشا امینی، طاهر رجبی، زینب تحقیقی، طاها و ماهان عابدی که ۲ قلو هستند و هر کدام یک شب در میان بازی میکنند، آرمین خزاعلی، شایان انجمنیان، مژده عنایتی، میلان صباحی، پریسا جلالیمقدم، سمانه شعاری، بهرام ابراهیمی، فریبا امینی، سروش طاهری و خودم.
کارگردان نمایش «پردههای نیلگون» درباره تصمیم خود برای اجرای متفاوت این نمایش با توجه به شرایط محدود کرونایی، عنوان کرد: یکی از برنامهریزیهایی که دارم این است که شاید این نمایش را به صورت فیلم و در لوکیشن واقعی ضبط کنم، زیرا صحنه خیلی شلوغ نمیشود یعنی اینطور نیست که جای شلوغ و پر بازیگری باشد. احتمالا در یک کاروانسرای قدیمی لوکیشنی پیدا شود و بعد وقتی هم سر صحنه میرویم فقط عوامل فنی و یک یا ۲ بازیگر برای یک روز یا یک صبح تا ظهر و بعد بازیگر بعدی را با خود همراه کنیم. درواقع چهار یا پنج نفر سر صحنه در محیط باز می رویم.
وی از دلیل خود برای این تصمیم گفت: از ابتدا این نمایش خیلی استعداد فیلم شدن را داشت؛ ماجرا در یک شب برفی است که همه اتفاقات از ساعت چهار و نیم صبح تا ۶ در کوچه پس کوچههای یک شهر قدیمی اتفاق میافتد لذا اگر بافت قدیمیای را پیدا کنیم، فیلمرداری را انجام میدهیم.
پایان فیلمبرداری «چاه سرخ» و «کافه فراموشی»
دژاکام در بخش دیگر صحبت هایش از به پایان رساندن نگارش فیلمنامه «غذای سگ» خبر داد که در حال حاضر در مرحله اقدام برای ثبت است و درباره جزییات آن در آینده اطلاع میدهد.
نویسنده کتاب «غزل کفر» همچنین از به پایان رساندن کتاب آخرش خبر داد و گفت: کتاب آخرم را که مجموعهای از پنج نمایشنامه است برای چاپ آماده کردهام که شامل نمایشنامههای «ایوب خان»، «شیشه»، «کشتی یونانی»، «رومئو و ژولیت» و «مکبث» میشود و کتاب الان در مرحله حروفچینی قرار دارد. بعد از این مرحله با توجه به تعداد صفحات آن، درباره نام و تیراژ تصمیمگیری خواهم کرد، ممکن است «مکبث» و «رومئو و ژولیت» را که بازنویسی نمایشنامههای شکسپیر هستند، در یک کتاب با عنوان «مکبث» و سهتای باقیمانده را در یک کتاب دیگر با عنوان «ایوب خان» به چاپ برسانم.
این نویسنده که ۲ فیلم با عنوانهای «کافه فراموشی» و «چاه سرخ» را در روزهای گذشته در مرحله ساخت داشت، از به پایان رساندن فیلمبرداری آنها خبر داد و اضافه کرد: «کافه فراموشی» و «چاه سرخ» را حدود ۲ ماه قبل ساختم و هر کدام تقریبا ۲۰ و خردهای دقیقه است که هر ۲ روی هم ۴۵ دقیقه میشوند.
وی از تصمیم خود برای اکران این فیلمها اینگونه گفت: تصمیم داشتم این فیلمها را با ۲ فیلم قبلیام یعنی «کیمیا» و «گلایه» که مدت زمان این چهار فیلم در کنار هم به حدود ۶۰ دقیقه میرسد در یک سالن سینما به صورت خصوصی اکران کنم و بعد از آن هم به یکی از سایتهای پخش آنلاین بسپارم اما با توجه به شرایط موجود امکان آن وجود ندارد و باید کمی مکث کرده و بعد برای اکران اقدام کنیم.
وضعیت موجود مثل جنگ میماند
بازیگر نمایش «غروب یک برکه» درباره وضعیت تئاتر در این روزها بیان کرد: هیچ نظری در این باره ندارم و همهاش به ورود واکسن کرونا به ایران بستگی دارد. در جایی خواندم که این اتفاق در مهرماه سال آینده اتفاق خواهد افتاد ولی به نظر من خیلی زمان زیادی است، چیزی حدود ۱۰ ماه. چه اتفاقی قرار است در این ۱۰ ماه در ایران بیفتد، نمیدانم. به نظر من در حال حاضر اینقدر شرایط سخت و تیره است که آدم نگران میشود و با خودش میگوید آیا نمایش را اجرا کنیم، آیا مردم میتوانند برای تماشا بیایند، آیا دلشان میخواهد بیایند یا خیر. یک سردرگمی و تعلیقی وجود دارد که فقط میشود با صبر، مقاومت و ایستادگی کردن، ادامه داد. وقتی که خبر ساخت واکسن را شنیدم بسیار خوشحال شدم ولی از صبح که خبر ورود واکسن در مهرماه سال آینده به ایران را خواندهام، همه چیز بر سرم آوار شده است.
دژاکام از چگونگی کار کردن خود در این روزها تعریف کرد: من در این مدت تعطیلات، مقدار زیادی در اسکایپ و واتساپ و فضاهای یک نفره در پارک تمرین میکردم، مثلا با یکی از بازیگرها یا دستیارانم، ۲ الی سه نفری یا خیلی زیاد، پنج نفری، در یکی از پارکهای تهران تمرین میکردیم اما الان تقریبا حدود یک ماه است که من تنها در دفترم کار میکنم، مینویسم و میخوانم. کار دیگری نمیشود انجام داد ولی از طرفی تسلیم هم نباید شد. این وضعیت مثل یک جنگ میماند.
وی درباره کمکهای دولتی به تئاتر در این روزها تصریح کرد: به درِ خانه و حساب من به عنوان کسی که چهل سال کارگردانی تئاتر انجام دادهام و الان هم با توجه به شرایط، کار را تعطیل نکرده و یک نفره کار میکنم، چیزی نیامده است. مثل اینکه یک بار مدیر کل هنرهای نمایشی بخشی از صندلیهای خالی تئاترهایی را که اجرا شدند به ازای هر تماشاگری که وارد سالن شد، یک تماشاگر دیگر کمک کرد و خرید. گویا غیر از این اتفاق دیگری نیفتاده است.
وامهای بلاعوض به هنرمندان داده شود
کارگردان نمایش «دزد دریایی» درباره شرایط سخت اهالی تئاتر تعریف کرد: بچههای تئاتر شرایط بسیار بسیار سختی دارند زیرا تمام درآمدهای آنها و متخصصان تئاتر بسته شده است. آنهایی که در تئاتر کار میکنند یا باید کارگردانی کرده یا بنویسند یا بازی کنند. بازی، کارگردانی، نوشتن، طراحی و موسیقی، زمانی اتفاق خواهد افتاد که نمایش، جشنواره یا ضبط تلویزیونی و سریالیای وجود داشته باشد، سریالها که به شدت محدود هستند، ۲ یا سه سریال نمایش خانگی و تلویزیونی کار میشود و تعداد محدودی بازیگر درگیر همان سریالها هستند، بقیه خانواده سینما و تئاتر، الان به شدت هرچه تمامتر درگیر مشکلات هستند.
این کارگردان درباره صندوق هنر و هنرکارت و وامهایی که قرار است داده شود، عنوان کرد: اتفاق چندانی نیفتاده است. هنرکارت به یک تعدادی پرداخت شده است که مثل اینکه ۱ میلیون و ۴۰۰، ۵۰۰ هزار تومان در کارت وجود دارد ولی از این میان حق برداشت از ۱۰۰ هزار تومان را هم ندارند و آن ۱۰۰ هزار تومان میسوزد. کاش دولت فکری کند، خیلی خیلی سخت میگذرد، من یک جا گفتم وام بلاعوضی بلافاصله به مبلغ پنج یا ۱۰ میلیون تومان در این کارتها و یک وام طولانی مدت ۵۰ میلیون تومانی برای همکارانمان اختصاص دهند که حداقل بازپرداخت آن از بعد از تمام شدن کرونا باشد، اما نشد.
وی ادامه داد: من که سالهای سال در سینما، تلویزیون و تئاتر بودهام همهاش کارهایم تعطیل است. اینها گفتنی نیست، نیازهای اولیه زندگی هستند، مثلا کرایه خانهها سر به فلک کشیده است، اگر درآمد داشته باشیم هم باید مقدار زیادی را صرف کرایه خانه کنیم، خرج خورد و خوراک معمول آدمها خیلی زیاد شده است و حالا این وسط خدا نکند کسی مریض هم بشود. خیلی شرایط سخت و طاقت فرسا است.
دژاکام در پایان درباره روزهای سخت و ناامیدیای که در گذشته گذرانده است، بیان کرد: من شرایط سخت و ناامیدیهای زیادی را در این سالها دیدهام اما هیچوقت اینطور نبوده است که کسی به داد کسی نرسد. یادم است آنموقع که هیچ چیزی در بازار پیدا نمیشد، میرفتیم در صف تعاونی میایستادیم و ۲ عدد تُن ماهی میگرفتیم یا به ما کوپن میدادند، ما هم آن کوپن را مرغ میگرفتیم یعنی با توجه به آن شرایط، قند و شکر و برنج و مرغ و گوشت را داشتیم و اموراتمان میگذشت، الان روزگار فرق میکند و باید به مردم کمک کرد.
فروغ گشتیل
انتهای پیام/
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است