ادب در جامعه ما کیمیا شده است/ قرار نیست کارمند سینما و تلویزیون شوم | پایگاه خبری صبا
امروز ۲۹ فروردین ۱۴۰۳ ساعت ۰۲:۲۷
علیرضا کمالی در گفتگو با صبا:

ادب در جامعه ما کیمیا شده است/ قرار نیست کارمند سینما و تلویزیون شوم

علیرضا کمالی بازیگر نقش احسان وحدت در سریال در حال پخش «لحظه گرگ و میش» از نقشش می گوید و عمل قهرمانانه ای که از احسان سر می زند.

همایون اسعدیان، با جدیت و وسواس کار می کندبه گزارش خبرنگار صبا، «لحظه گرگ و میش» به کارگردانی همایون اسعدیان با چاشنی عشق از مجموعه‌‌های در حال پخش
تلویزیون و شبکه سه سیما در شب‌‌های زمستان است.

علیرضا کمالی در نقش احسان وحدت از جمله
بازیگران این مجموعه است که درباره نقشش با او گفتگویی داشته ایم.

*شخصیت احسان در سریال «لحظه گرگ و میش» در زمان
خودش با رفتن به جبهه و شهادت دست به عمل قهرمانانه زده است. فکر می‌کنید آیا
امروز اگر کشور ما در چنین شرایطی قرار بگیرد، شاهد قهرمانی‌‌هایی از این دست
خواهیم بود؟

-این مساله قابل پیش‌بینی نیست و آدم‌‌ها در شرایط خاص،
واکنش‌‌های متفاوت و غیرقابل پیش‌بینی از خود بروز می‌دهند. همان زمان هم انسان‌‌هایی
رشادت به خرج دادند که شاید کسی تصورش را هم نمی‌کرد و قابل پیش‌بینی نبود. کماکان
انسان‌‌هایی هستند که در وقایع خاص، شجاعت به خرج می‌دهند و حتی نمی‌توان گفت درصد
این آدم‌‌ها نسبت به گذشته کم شده یا زیاد، اما وجودشان غیرقابل انکار است. بعید
می‌دانم که به‌دلیل تغییر شرایط و ابعاد زندگی، نسل این آدم‌‌ها به پایان رسیده
باشد.

نگاه و عملکرد افرادی مثل احسان وحدت در سریال
«لحظه گرگ و میش» بحثی فرهنگی محسوب می‌شود. ما در روزمرگی دیگر گذشت آدم ها را نمی‌بینیم
به‌خصوص در ساده‌ترین چیزها مثل رانندگی و ترافیک و… یک نفر به زور شما را به
سمت گاردریل هدایت می‌کند که خودش مثلا پنج متر جلوتر برود! اما معتقدم در شرایط
ویژه، گذشت معنای دیگری پیدا می‌کند و حتی ممکن است همان آدمی که در ترافیک جلوی
من پیچید، جای دیگری برای دفاع از من جان‌فشانی کند.
بحث گذشت و فداکاری در ابعاد گسترده، بحثی فرهنگی است و دوست داشتن گذشته و اینکه فکر کنیم آنچه در گذشته رخ داده دیگر تکرار نمی شود همیشه همراه ما هست.

*در گفتگوی زنده در اینستاگرام به مخاطبان گفتید که احسان وحدت به سریال برمی‌گردد. آیا این بازگشت در روند قصه هم تاثیری دارد؟

-مخاطبان احسان را در قسمت‌‌های آینده می‌بینند و این‌که چگونه برمی‌گردد و در قصه چه تاثیری دارد، بهتر است در زمان خودش دیده شود.

روابط خانواده احسان در سریال «لحظه گرگ و میش» دارای صمیمیتی عمیق است. چنین صمیمیتی در خانواده‌‌های امروز کمتر شده است!

-چیزی که در جامعه ما کیمیا شده، ادب است. ادب از هسته جامعه یعنی خانواده شکل می‌گیرد و وسعت پیدا می‌کند و درنهایت تمام قامت یک ملت را شکل می‌دهد. ادب به معنای آداب داشتن امروز وجود ندارد و در خانواده هم به معنای گذشته رعایت نمی‌شود. خاطرم هست قدیم‌‌ها خیلی به‌ندرت پیش می‌آمد که بچه‌‌ها جلوی پدر و مادر لباس خیلی راحت بپوشند، نه این‌که پدر و مادر محدودیتی ایجاد کرده باشند، بلکه حجب و حیایی بود که امروز وجود ندارد. این مساله تنها به جامعه ما محدود نیست و در همه جهان مدام تابوشکنی می‌شود و حتی تابوشکنی هم کم‌کم عادی و جزو رفتار روزانه افراد شده است. به نظر می‌رسد برای حفظ اصالت تلاشی نمی‌شود که پیوندها با آن برقرار بماند. زمانی شب‌چله معنای دیگری داشت که امروز تنها پوسته‌‌اش باقی مانده و ممکن است مثلاً شب‌چله، خانواده‌ای که دستش به دهانش می‌رسد غذای مرسوم این شب‌‌ها را بپزد و دور هم جمع شوند، اما دورهمی‌‌ها هم مثل قدیم نیست. امروز کسی حوصله پدربزرگ و مادربزرگ را ندارد و اگر پدربزرگ گوشش سنگین باشد، کسی صبر و تحمل ندارد با او حرف بزند و وقتی پدربزرگ با گوش سنگینش، حرف‌‌ها را نشنید، مجبور شود سه بار دیگر حرفش را تکرار کند! ما بزرگ‌ترهایمان را گوشه‌نشین کرده‌‌ایم و ارتباطی که در خانواده وحدت می‌بینیم، امروز واقعاً نیست. به این دلیل که ما آنقدر درگیر روزمرگی و منافع شخصی شده‌‌ایم و پیوسته در این فکریم که چه کنیم امروزمان از فردا از نظر ریالی بهتر شود؟! تعریف موفقیت به نظرم عوض شده است. یک زمانی استاد بزرگی در هر رشته‌ای را مثلا سوار براتومبیل ساده‌ای می‌دیدیم، چون او در آن اتومبیل معمولی نشسته بود، به این دلیل که مرکب استاد بزرگ بود، به چشم ما شکیل می‌آمد، اما امروز همان استاد بزرگ اگر اتومبیل شکیلی زیرپایش نباشد، به چشم‌مان نمی‌آید و این یعنی فاجعه! تعاریف معرفت، ادب، محبت و… عوض شده و این نقص فرهنگی ماست که در آن کوتاهی زیادی کرده‌ایم.

*تجربه همکاری با همایون اسعدیان برای شما چطور بود؟

-در تلویزیون به‌ندرت پیش می‌آید کارگردانی با جدیت و وسواس کار کند. همیشه این جمله تکراری هست که پخش داریم، بودجه محدود است و نمی‌توان بیش از این ریزه‌کاری کرد و… سریال «لحظه گرگ و میش» هم مشکل محدودیت بودجه و عجله برای پخش داشت، اما این دو عامل باعث نشد همایون اسعدیان دقت، فضاسازی و هر آنچه زیرمجموعه وظایف کارگردان برای ساخت اثر خوب است نادیده بگیرد. کسی که خوش‌سلیقه باشد، هر کاری کند خوش‌سلیقه است؛ این قیاس مع‌الفارق را برای بیان بهتر منظورم می‌زنم؛ یک فقیر هم وقتی خوش‌سلیقه باشد با وجود محدودیت‌‌هایی که دارد باز هم از ظاهر او خوشتان می‌آید چون او با سلیقه نقص‌‌ها را پوشانده است. این‌که می‌گویند پول نیست یا وقت نیست، به نظرم بهانه‌‌هایی برای از زیرکار دررفتن است. من هم با همایون اسعدیان و هم با جلیل سامان کار کرده‌ام که کار با جلیل سامان در سریال «نفس» قبل از همکاری‌ام با اسعدیان بود. واقعا این دو هنرمند هم کارشان را دوست دارند و هم به شعور مخاطب احترام می‌گذارند. به‌عنوان مثال تصور کنید اعلامیه‌ای روی تابلویی در صحنه وجود دارد که تاریخی روی آن درج شده و به چشم هم نمی‌آید، اما آنقدر ظریف نگاه می‌کنند که از آن نمی‌گذشتند. خیلی لذت‌بخش است با کارگردانی کار کنی که برای اثرش ارزش قائل است. در این حال بازیگر و همه عوامل حس می‌کنند کار جدی انجام می‌دهند و همه تلاششان را می‌کنند که بهترینشان را ارائه دهند. زمانی که پروژه‌ای می‌خواهد فقط سر و ته قضیه را هم بیاورد، سهل‌انگاری عادت می‌شود و اسعدیان از این مسائل به دور است و خیلی خوشحالم که با او همکاری داشتم.

*گاهی پیش می‌آید که شما در چند اثر چه تلویزیونی چه تئاتر یا سینما حضور دارید و گاهی هم فعالیت چشم‌گیری نمی‌کنید. آیا شرایط ایجاب
می‌کند که چنین روندی داشته باشید یا این مسیر انتخابی خودخواسته است؟

-هم انتخاب خودم است و هم گاهی شرایط این طور ایجاب می‌کند.
صرف این‌که بازیگری پرکار باشم، ملاک رضایت‌بخشی برای من نیست. برخی وقت‌‌ها اتفاق
می‌افتد که سریال خوبی به من پیشنهاد می‌شود، اما ترجیحم این است برای تماشاگر
تکراری نشوم. معتقدم بازیگر باید حرف جدیدی برای بیننده‌‌اش داشته باشد و به تکرار
نیفتد و از سوی دیگر تماشاگر هم دلش برای او تنگ شود. وقتی مدام باشی، شاید موجب
شهرتت شود، اما عیار بازیگری، تنوع و کیفیت با پرکاری به دست نمی‌آید. من بین ۱۰ سال
پرکار بودن و درنهایت کنار گذاشتن بازیگری و چهل سال کار کردن اما نه به‌صورت
مدام بلکه آهسته و پیوسته، قطعا گزینه دوم را انتخاب می‌کنم آنهم به این دلیل که عمر
حرفه‌ای بازیگر بیشتر خواهد شد و اگر جز این باشد، مردم او را پس خواهند زد.

*آیا با این روند، خطر فراموش شدن بازیگر را
تهدید نمی‌کند؟

-فراموش شدن از جانب چه کسی؟ سازندگان یا مردم؟ سازندگان که
فراموش نخواهند کرد به این دلیل که روند حرفه‌ای کار این‌گونه است، مگراین‌که من به‌عنوان
بازیگر خودم بخواهم کناره‌گیری کنم. مردم هم اتفاقا اگر فراموشت کنند، بد نیست و
وقتی برمی‌گردی طراوت خواهی داشت و پویایی و تازگی همراه خودت می‌آوری. کارمند
تلویزیون شدن، کارمند سینما شدن یک بازیگر و حضور پیوسته در همه محصولات، عواید
مالی دارد و شهرتی هم به همراه می‌آورد، اما کار بازیگر صرفاً معطوف به زمانی که
جلوی دوربین قرار دارد، نیست. بازیگر کارش کنکاش و تغییر جهان‌بینی و دیدگاهش در حد
فاصل کارهاست. برایم پیش آمده که کاری را انجام داده‌ام و به‌سرعت بعد از آن کار جدید
به من پیشنهاد شده، حقیقتاً در آن وضعیت حرف جدیدی ندارم پس کار را رد می‌کنم و می‌گویم
من در شرایط روحی مناسب برای حضور در کار جدید همراه با حرفی تازه در پروژه نیستم.

*درمورد دو فیلم «معکوس» و «سمفونی نهم» که در سی‌و‌هفتمین
جشنواره ملی فیلم فجر داشتید، راضی بودید؟

-فیلم «معکوس» پولاد کیمیایی درواقع اثری جوان‌پسندانه و به‌عنوان
کاراول کارگردان جوان قابل قبول است. کار او ترکیبی بود از گروهی جوان و باسابقه.
وقتی پسر یک نوازنده موسیقی درجه‌یک بخواهد نوازنده شود، چه بخواهیم چه نخواهیم
نمک پنجه پدر را ارث می‌برد و کیمیایی بزرگ همان‌طور که بر کارگردانان مشهور اثر گذاشته،
اظهرمن‌الشمس است که هنرش در پسرش هم ته‌نشین شده باشد. فیلم «سمفونی نهم» هم کار
محمدرضا هنرمند با سابقه درخشان است؛ سابقه درخشان نه به معنای جشنواره‌ای بلکه به‌دلیل
استقبال مردم از کارهای او. هنرمند پس از ۱۶ سال فیلم ساخت و من در آن بازی کردم و
طبیعتا باعث خوشحالی است. او خیلی سختگیر و سلیقه‌دار است و در کارش فضایی
محترمانه و جدی وجود داشت.

*از فعالیت در تئاتر چه خبر؟

-فکر می‌کنم در سال ۹۸ اگر عمری باشد در نمایشی حضور خواهم
داشت. فعلاً متنی را که پیشنهاد داده‌اند می‌خوانم تا بتوانم تصمیم‌گیری کنم و اگر
اجرایی باشد به سال بعد موکول می‌شود.

رضوانه رستمی

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است


جدول فروش فیلم ها

عنوان
فروش (تومان)
  • تمساح خونی
    100/867/118/000
  • بی‌بدن
    22/358/841/000
  • سال گربه
    10/639/228/500
  • آپاراتچی
    3/809/166/500
  • پرویز خان
    3/135/337/000
  • نوروز
    2/746/203/000
  • ایلیا جستجوی قهرمان
    2/310/894/500
  • آسمان غرب
    2/022/378/500