یکی از ریشه‌های خشونت‌ نبود رابطه عاطفی بین والدین و بچه‌هاست/ چند کتاب در انتظار چاپ | پایگاه خبری صبا
امروز ۵ اردیبهشت ۱۴۰۳ ساعت ۱۲:۰۵
معصومه انصاریان در گفتگو با صبا:

یکی از ریشه‌های خشونت‌ نبود رابطه عاطفی بین والدین و بچه‌هاست/ چند کتاب در انتظار چاپ

معصومه انصاریان مترجم، نویسنده و کنشگر مدنی درباره رویدادهای اخیر و قتل‌های ناموسی و همچنین تاثیر کرونا بر حوزه نشر و سرانه کتابخوانی در جامعه گفت.

معصومه انصاریان

به گزارش خبرنگار ادبیات صبا، معصومه انصاریان مترجم، نویسنده و کنشگر مدنی، دبیر انجمن نویسندگان کودک، مدیر آموزش کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و سردبیر نشریه گلبانگ بوده است. او همچنین با کتاب ماه کودک و نوجوان در زمینه نقد داستان و فصل‌نامه پژوهشنامه ادبیات کودک و نوجوان همکاری کرده و چندین جلد کتاب تالیف و ترجمه کرده است.

او که دغدغه اصلی‌اش در تمام این سال‌ها مسائل زنان و دختران بوده و تبعیض جنسیتی را مساله‌ای فرهنگی و یکی از معضلات مهم جامعه می‌داند با خبرنگار صبا در این باره به گفتگو نشست.

*طی سال‌ها فعالیت که در عرصه کتاب و نویسندگی و حتی سردبیری مجلات داشتید بیشتر با این نگاه ورود کردید که تا حدودی به تبعیض جنسیت پایان دهید، چند کتاب هم در این باره نوشتید. با رویدادهایی که طی این چند وقت با عنوان قتل‌های ناموسی پیش آمده، فکر می‌کنید که تا چه اندازه امروز به دیدگاه‌های شما نزدیک یا دور شده‌ایم؟

-حرف زدن درباره قتل‌های ناموسی خیلی دشوار است. ضروری است این پدیده اجتماعی از سوی اهل فن، روان‌شناسان و جامعه‌شناسان مورد بررسی جدی قرار بگیرد. به نظرم از کنار چنین پدیده هولناکی نباید به سادگی عبور کرد، رسانه‌ها هم نباید به خبررسانی و داغ کردن تنور اخبار آن فقط در زمان وقوع جرم اکتفا کنند.

قتل‌های ناموسی یک پدیده تاریخی اجتماعی است که گاهی یکی دوتایش رسانه‌ای و خبرساز می‌شود و شوکی به جامعه وارد می‌کند و باز به فراموشی سپرده می‌شود و لابه‌لای حوادث دیگر گم می‌شود تا دوباره جان عزیزی بی جان شود.

به نظرم باید ریشه این جدایی‌ها و خشونت‌ها و تعارض‌ها را در قطع ارتباط والدین و بچه‌ها جست‌وجو کرد. نبود رابطه دوستانه و صمیمانه بچه‌ها با والدین‌شان موجب جدایی آنها می‌شود و زمینه‌ای و بهانه‌ای می‌شود برای این که بچه‌ها در جست‌وجوی مهر و محبت به سراغ منابع دیگر بروند.

روان‌شناسان می‌گویند در کودکی به بچه‌هایتان محبت کنید. بی‌دلیل به آن‌ها ابراز علاقه کنید. بی‌دلیل و مکرر به آن‌ها بگویید دوست‌شان دارید. به خاطر موفقیت‌های کوچک‌شان آنها را تشویق کنید. بچه‌ها نیاز دارند دیده شوند و مورد توجه قرار بگیرند، ولی آیا پدر و مادرها چنین می‌کنند؟ آیا پدر و مادرها به ویژگی‌ها و اقتضائات دوران کودکی آشنایی دارند؟

ما والدین با بچه‌هایمان وقت نمی‌گذرانیم، با آنها بازی نمی‌کنیم، برایشان کتاب نمی‌خوانیم. ما والدین معمولا بچه‌هایمان را کنترل می‌کنیم، انتظارات خودمان را به آن‌ها تحمیل می‌کنیم و به جای آن‌ها تصمیم می‌گیریم، مجبورشان می‌کنیم فلان لباس را بپوشند، مجبورشان می‌کنیم در جمع برای خوشامد دیگران  فلان نمایش را اجرا کنند و…

همین رفتار در نوجوانی هم ادامه پیدا می‌کند و ما والدین با رفتار خودمحورانه‌مان بین خودمان و بچه‌هایمان تفرقه و جدایی می‌اندازیم و باعث پریشانی و اختلال رفتاری آنها می‌شویم.

به نظرم یکی از ریشه‌های خشونت‌ها و تعارض‌ها نبود رابطه عاطفی صمیمانه و دوستانه بین والدین و بچه‌هاست. این خلأ عاطفی در سطوح مختلف جامعه ابعاد و شکل‌های مختلفی به خود می‌گیرد و خشونت به شکل‌های مختلف خودش را نشان می‌دهد.

در کنار قتل‌های ناموسی، خودکشی یکی دیگر از شکل‌های این انقطاع و بریدگی بین والدین و فرزندان است. فاصله نسل‌ها پدیده بسیار بسیار مهمی است که باید به آن به طور جدی توجه کنیم. جوانی به دلیل اختلاف نظر با پدر و مادرش خودش را کشته بود. دوستش که هم سن و سال او بود و او را خیلی خوب می‌شناخت گفت من هم مثل او هستم؛ خسته‌ام، کلافه‌ام، من هم پدر و مادرم را قبول ندارم، فقط شجاعتش را ندارم. این واقعیت‌های تکان‌دهنده و هشداردهنده جامعه امروز ماست که نباید بر آنها سرپوش بگذاریم. فاصله نسلی امری جدی است و می‌تواند لطمه‌های جبران‌ناپذیر بر پیکر عاطفی جامعه وارد کند. پدر و مادرها باید نیازها و خواسته‌های بچه‌هایشان را ببینند، درک کنند و با استفاده از تجربه دیگران تلاش کنند با آنها ارتباط برقرار کنند، به بچه‌هایشان نزدیک شوند. محبت و شفقت تنها چیزی است که می‌تواند فاصله‌ها را کم کند و جای خشونت و رفتارهایی را که به خشونت می‌انجامد، بگیرد.

رومینا در جست‌وجوی محبت از خانه پدری گریخت. انصاف داشته باشیم، پدری که با زبان داس صحبت می‌کند چگونه می‌تواند انتظار داشته باشد که دختر نوجوانش با او ارتباط برقرار کند؟ چگونه می‌تواند در دل او نفوذ کند؟  آیا در خانه‌ای که داس بالای سرت نگه دارند، می‌شود ماند و حتی نفس کشید؟

باید دید چقدر بین والدین و بچه‌هایشان رفاقت وجود دارد. چقدر پدر و مادرها بدون قضاوت پای صحبت بچه‌هایشان می‌نشینند. چقدر می‌پذیرند که جامعه عوض شده است و نباید خواسته خودشان را برفرزندان‌شان تحمیل کنند؟ و اصولا گفت و شنود در جامعه ما چه جایگاهی دارد؟ و آیا ما راهی عاقلانه‌تر از گفت‌وگو برای حل اختلاف‌هایمان داریم؟

*چطور باید جامعه را از این نوع نگاه‌ها آزاد کنیم؟

-مبحث تبعیض جنسیتی یکی از مواردی است که بچه‌های ما از آن آسیب‌های جبران‌ناپذیر می‌بینند. ما نقش مخرب و بازدارنده کلیشه‌های تبعیض جنسیتی را در جامعه می‌بینیم. کتاب «ادبیات مذکر» که در سال ۱۳۹۳ توسط کانون پرورش فکری کودکان نوجوانان منتشر شد، کاری پژوهشی با نگاه زن‌مدارانه است که وضعیت زنان و دختران را در بیش از صد کتاب داستانی کودک و نوجوان مورد بررسی قرارداده است، اما متاسفانه در چاپ و نشر آن ۶ سال بی‌دلیل تعلل شد. ناشری که درجایگاه پرورش فکری کودکان ونوجوانان نشسته است چه پاسخی برای این ۶ سال تعلل دارد؟

واقعیت این است که تبعیض یک مساله تاریخی اجتماعی است. در گذشته دختران مورد تبعیض واقع می‌شدند و امروز هم فارغ از تغییرات اجتماعی چشمگیر باز هم مورد تبعیض واقع می‌شوند، اما برای رفع تبعیض‌ها کار چندانی نمی‌شود. آنها هم که کار می‌کنند کارشان دیده نمی‌شود و مورد حمایت قرار نمی‌گیرد. تجدید چاپ کتاب «ادبیات مذکر» هم متأسفانه با وجود استقبال و نبود نسخه‌ای از آن در بازار، مثل چاپ اول مورد بی‌توجهی ناشر است.

کتاب دیگری به نام «پیراهن تازه بیل» ترجمه کرده‌ام از آن فاین نویسنده انگلیسی که از سوی نشر قطره منتشر شده است. در این کتاب هم به موقعیت تبعیض‌آمیز دختران پرداخته شده است. ما در زمینه آگاهی‌بخشی به مساله اجتماعی تبعیض دچار کم‌کاری هستیم و در برنامه کاری مسئولان، آگاهی‌بخشی و آموزش برای رفع کلیشه‌های تبعیض از نیمی از جامعه متاسفانه اولویتی وجود ندارد.

*آخرین کتابی که از شما نوشته و یا به چاپ رسیده چیست و با کدام نشر همکاری داشتید؟

-چاپ دوم «کارنامه‌ات را قایم کن»، مجموعه داستان کوتاه نوجوان، توسط  نشر پیدایش منتشر شده است.

رمانی با نام «آن زن مرا صدا کرد» در دست انتشار دارم که قرار است شهرستان ادب آن را منتشر کند و امیدوارم مشکلات کاغذ و تحریم‌ها دامنش را نگیرد و به زودی منتشر شود.

۶ کتاب ترجمه هم دارم که به انتشارات مدرسه سپرده‌ام. این کتاب‌ها تم فلسفی دارد و مخاطبش نوجوانان هستند. به نظرم برای همه خواندنی و جذاب باشد، چون مفاهیم و مباحث فلسفی سن و سال نمی‌شناسد.

*به نظر شما کرونا تا چه اندازه بر نشر کتاب و نویسندگان اثر مثبت یا منفی داشته؟ آیا این بیماری باعث افزایش سرانه کتاب‌خوانی در ایران شده است؟

-تا آنجا که من خبر دارم خوشبختانه کرونا بر کتاب‌خوانی تاثیر مثبتی داشته است. برخی از ناشران با توجه به شرایط کرونایی، کتاب‌های خود را در فضای مجازی در دسترس قرار داده‌اند. سایت‌های زیادی به ارائه صوتی کتاب‌های ادبی کودک و نوجوان و بزرگسال همت کرده‌اند. بسیاری از فایل‌های صوتی ارائه شده کیفیت عالی دارند. از  برخی رمان‌های مهم کلاسیک و تازه انتشار یافته و جایزه گرفته جهانی، فایل‌های صوتی بسیار حرفه‌ای و نمایشی با اجرای بسیار جذاب ارائه شده که تأثیر زیادی در بالابردن سطح مطالعه دارد. من خودم یکی از طرفداران پر و پا قرص فایل‌های صوتی هستم و از آنها بسیار بهره می‌برم.

برخی ناشران هم با تخفیف امکان دانلود کتاب‌های تازه انتشاریافته شان را فراهم می‌کنند و همه این اقدامات عملاً به گسترش کتاب‌خوانی کمک می‌کند. شاید بشود گفت تنها فعالیتی که با وجود کرونا و خانه‌نشینی مردم نه تنها تعطیل نشد، بلکه توسعه هم پیدا کرد، کتابخوانی است.

فعالیت‌های مرتبط با کتاب مثل جلسات داستان‌خوانی، نقد حضوری و کلاس‌های داستان‌نویسی هم هر چند در ابتدای شیوع کرونا  تعطیل شد، اما بعد از تعطیلات نوروزی با استفاده از فضاهای مجازی به تدریج راه‌اندازی شدند و رونق گرفتند.

برای من کرونا موهبت و فرصت مغتنمی بود تا کتاب‌هایی را که مدت‌ها قبل دوست داشتم و فرصت نمی‌کردم، بخوانم. مجالی فراهم شد تا به کارهای معطل مانده‌ام رسیدگی کنم، ضمن این که با بهره‌مندی از فضای مجازی جلسات کاری‌ام را پیش می‌برم.

امیدوارم با رعایت اصول بهداشتی توسط همه مردم بتوانیم بیماری کرونا را مهار کنیم و کم کم به شرایط عادی برگردیم.

احمدرضا معراجی

انتهای پیام/

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است